charitably


از راه دست گیرى، خیرخواهانه

جمله های نمونه

1. quite charitably he chose to ignore my mistakes
باکمال گذشت اشتباهات مرا نادیده گرفت.

2. he offered his time and money charitably
او از روی خیرخواهی وقت و پول ارزانی می داشت.

3. She described him, rather charitably, as quiet whereas I would have said he was boring.
[ترجمه گوگل]او او را، نسبتاً خیرخواهانه، ساکت توصیف کرد، در حالی که من می گفتم او خسته کننده است
[ترجمه ترگمان]او با حالتی آمیخته با همدردی با او حرف می زد، در حالی که من می گفتم او کسل کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Try to think about him a little more charitably.
[ترجمه گوگل]سعی کنید کمی خیرخواهانه تر به او فکر کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کن کمی بیشتر به او فکر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Capablanca the return match he deserved, but charitably agreed to play such less dangerous opponents as Yefim Bogolyubov and Max Euwe.
[ترجمه گوگل]کاپابلانکا در بازی برگشتی که لیاقتش را داشت، پذیرفت، اما به شکلی خیرخواهانه پذیرفت که با حریفانی مانند یفیم بوگولیوبوف و مکس یووه بازی کند
[ترجمه ترگمان]او در مسابقه برگشت سزاوار آن بود، اما charitably قبول کرد که با چنین مخالفان خطرناک تری چون ژفیم Bogolyubov و مکس Euwe بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This story elucidation, guerdon badly person act charitably, and is a bad person of cognition and does not speak the reputation's innate character.
[ترجمه گوگل]این داستان تبیین می‌کند، آدم بدی خیرخواهانه عمل می‌کند و آدم بد شناختی است و شخصیت ذاتی شهرت را نمی‌گوید
[ترجمه ترگمان]این داستان توضیح می دهد، فرد بسیار بدی با همدلی عمل می کند، و فرد بدی است و شخصیت فطری شهرت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every UK pound spent on publically or charitably funded research yields a 30% return per year—in perpetuity—from direct or indirect gains to the UK's gross domestic product.
[ترجمه گوگل]هر پوند بریتانیا که برای تحقیقاتی که به صورت عمومی یا خیریه هزینه می‌شود، بازدهی 30 درصدی در سال - در ابد - از سود مستقیم یا غیرمستقیم به تولید ناخالص داخلی بریتانیا دارد
[ترجمه ترگمان]هر پوند انگلستان که در بخش عمومی یا charitably هزینه می شود ۳۰ درصد بازده در هر سال - به طور دایم - از سود مستقیم یا غیر مستقیم به محصول ناخالص ملی انگلستان را به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you're looking at this charitably, you might say that everyone's fallible, and the subjective element cannot be eliminated entirely.
[ترجمه گوگل]اگر خیرخواهانه به این موضوع نگاه می کنید، ممکن است بگویید که همه خطاپذیر هستند و عنصر ذهنی را نمی توان به طور کامل حذف کرد
[ترجمه ترگمان]اگر به این charitably نگاه کنید، ممکن است بگویید که همه جایزالخطا هستند و یک عنصر ذهنی نمی تواند کاملا از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She treated him charitably.
[ترجمه گوگل]با او خیرخواهانه رفتار کرد
[ترجمه ترگمان]او با مهربانی با او رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And whoever had done those carvings on the wall, Twoflower thought charitably, had probably been drinking too much.
[ترجمه گوگل]توفلاور با خیرخواهی فکر کرد که هرکس آن حکاکی‌ها را روی دیوار انجام داده بود، احتمالاً زیاد مشروب خورده است
[ترجمه ترگمان]و هر کس که این carvings را روی دیوار کرده بود، در فکر فرورفته بود، احتمالا بیش از حد نوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But even in Europe’s most socialised bastions, hospices tend to be privately or charitably funded, at least in part.
[ترجمه گوگل]اما حتی در اجتماعی‌ترین سنگرهای اروپا، آسایشگاه‌ها حداقل تا حدودی به صورت خصوصی یا خیریه تأمین می‌شوند
[ترجمه ترگمان]اما حتی در most socialised اروپا، hospices نیز به طور خصوصی و یا charitably، حداقل در بخشی از آن، سرمایه گذاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You'll end up with the screen shown in Figure which can charitably be described as plain but functional.
[ترجمه گوگل]در نهایت با صفحه نمایش داده شده در شکل روبرو خواهید شد که می توان آن را ساده اما کاربردی توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]شما با صفحه نمایش نشان داده شده در شکل نشان خواهید داد که با سادگی می توان آن را ساده اما کاربردی توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Moan with nail-biting, or take measures to solve the problems actively and pass the means on to the posterity charitably.
[ترجمه گوگل]با ناخن جویدن ناله کنید یا اقداماتی را برای حل مشکلات به طور فعال انجام دهید و وسایل را از طریق خیریه به آیندگان منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]با گاز گرفتن از میخ، یا اقداماتی برای حل و فصل مشکلات به طور فعال و گذشتن از ابزار لازم برای آیندگان با نظر آیندگان داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Mark Sanford who emerges from Mrs. Sanford’s book and in conversation, is, to put it charitably, an odd duck.
[ترجمه گوگل]مارک سنفورد که از کتاب خانم سنفورد و در گفتگو بیرون آمده است، به بیان خیرخواهانه، یک اردک عجیب و غریب است
[ترجمه ترگمان]مارک Sanford که از کتاب خانم Sanford بیرون می آید و در گفتگو، آن را charitably، یک اردک عجیب قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• generously, benevolently, kindly

پیشنهاد کاربران

با مهربانی، با بلندنظری، بصورت خیرخواهانه
مداراجویانه
اغماض گرانه
خیرخواهانه، با بلندنظری

بپرس