chariot

/ˈt͡ʃeriət//ˈt͡ʃærɪət/

معنی: ارابه
معانی دیگر: ارابه ی جنگی (که دو چرخ داشت و در نبرد یا رژه و مسابقه به کار می رفت)، کالسکه ی سبک قرن هجدهم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in ancient times, a two-wheeled horse-drawn vehicle driven from a standing position.

(2) تعریف: any fairly elegant carriage.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: chariots, charioting, charioted
• : تعریف: to carry in, drive, or ride a chariot.

جمله های نمونه

1. The bronze chariot proved to be a valuable find.
[ترجمه گوگل]ارابه برنزی کشف ارزشمندی بود
[ترجمه ترگمان]ارابه برنزی یک یافته ارزشمند به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the Chinese chess, the chariot takes in a straight line.
[ترجمه گوگل]در شطرنج چینی، ارابه در یک خط مستقیم قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در شطرنج چینی، ارابه یک خط مستقیم می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Romans liked watching chariot racing.
[ترجمه گوگل]رومی ها تماشای مسابقه ارابه را دوست داشتند
[ترجمه ترگمان]رومی ها از تماشای مسابقه ارابه لذت می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She travelled in a chariot drawn by cats, the latter being her sacred animal symbol and familiars.
[ترجمه گوگل]او در ارابه‌ای که توسط گربه‌ها کشیده شده بود سفر می‌کرد، گربه‌ها نماد و آشنایان مقدس او بودند
[ترجمه ترگمان]او با کالسکه ای که توسط گربه ها کشیده شده بود، سفر می کرد و او نماد مقدس و نوچه او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There also is a rocking chariot, which Brown recommends only to the strong of stomach.
[ترجمه گوگل]همچنین یک ارابه گهواره ای وجود دارد که براون آن را فقط به افراد قوی معده توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین یک گردونه متحرک وجود دارد که براون تنها توصیه می کند که معده قوی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was thrown from his chariot and his horses tore him to pieces and devoured him.
[ترجمه گوگل]او را از ارابه‌اش پرت کردند و اسب‌هایش او را پاره پاره کردند و بلعیدند
[ترجمه ترگمان]او را از کالسکه خود بیرون انداختند و اسب ها او را قطعه قطعه کردند و او را حریصانه خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any chariots may have scythed wheels at an additional cost of 20 points per chariot.
[ترجمه گوگل]هر ارابه‌ای ممکن است با هزینه اضافی 20 امتیاز برای هر ارابه، چرخ‌های داس‌دار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر گاری ممکن است چرخ های scythed را با هزینه اضافی ۲۰ امتیاز بر گردونه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once a chariot has taken its full quota of wounds it is destroyed.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک ارابه سهمیه کامل زخم خود را گرفت، نابود می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک ارابه سهمیه پر از زخم ها را برداشته است، ویران شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From 1904 to 19 chariot races took the place of football.
[ترجمه گوگل]از سال 1904 تا 19 مسابقه ارابه سواری جای فوتبال را گرفت
[ترجمه ترگمان]از ۱۹۰۴ تا ۱۹ گردونه مسابقات فوتبال برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Litany of the chariot as it moves on its runners, he wrote.
[ترجمه گوگل]او نوشت: طنین ارابه هنگام حرکت روی دونده هایش
[ترجمه ترگمان]در حالی که دعا می کرد ارابه را که روی runners حرکت می کرد ستایش کند، نوشت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The War Altar is a chariot and the rules described in the Warhammer rulebook for chariots apply.
[ترجمه گوگل]محراب جنگ یک ارابه است و قوانین توضیح داده شده در کتاب قوانین Warhammer برای ارابه ها اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]محراب محراب یک گردونه است و قوانینی که در قوانین Warhammer برای chariots شرح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A chariot moves at the speed of the creatures pulling it.
[ترجمه گوگل]یک ارابه با سرعتی که موجودات آن را می کشند حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]یک ارابه به سرعت موجوداتی که آن را می کشند حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All hits against the chariot in hand-to-hand or shooting are randomly allocated as shown below.
[ترجمه گوگل]تمام ضربات به ارابه در حالت تن به تن یا تیراندازی به صورت تصادفی مطابق شکل زیر تخصیص داده می شود
[ترجمه ترگمان]همه ضربه به ارابه در دست و یا تیراندازی به طور تصادفی به شکل زیر تخصیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It struck him dead, shattered the chariot, and made the maddened horses rush down into the sea.
[ترجمه گوگل]او را اصابت کرد، ارابه را متلاشی کرد و اسب‌های دیوانه را به سمت دریا هجوم آورد
[ترجمه ترگمان]این کار او را کشت، ارابه را خرد کرد و اسب های دیوانه سازها را به دریا انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارابه (اسم)
cart, wagon, waggon, chariot, quadriga

انگلیسی به انگلیسی

• two-wheeled horse-drawn carriage used for fighting and racing
a chariot is a fast-moving vehicle with two wheels that is pulled by horses. chariots were used in ancient times.

پیشنهاد کاربران

ارابه
نوعی وسیله نقلیه که به طور معمول از اسب برای ایجاد حرکتی سریع استفاده می شود.
ارابه در زمان های قدیم کاربرد بسیار زیادی داشته است امّا ارابه ای که در نبرد میان دو نیروی نظامی استفاده میشد به نام ارابه جنگی شناخته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

کاربرد ارابه برای حمل و نقل بار و کالا هم بود که از حیوانات قوی تر استفاده میشد. فردی که این نوع ارابه ها را هدایت می کرد به ارابه ران مشهور بود.

تلفظ: چِرییِه
ارابه
example:
From 1904 to 1915, chariot races took the place of football.
Chariot is a slang term used to refer to a bicycle. It is often used in a playful or whimsical context.
اصطلاح عامیانه
دوچرخه
**************************************************************************************************
...
[مشاهده متن کامل]

“I hopped on my chariot and rode off into the sunset. ”
In a conversation about different modes of transportation, someone might jokingly say, “Why drive a car when you can ride a chariot?”
A person might refer to a group of cyclists as a “chariot of riders. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-bicycle/
ارابه
The chariot was a fast, light, open, two - wheeled conveyance drawn by two or more horses that were hitched side by side, and was little more than a floor with a waist - high guard at the front and sides.
Chariot of the Gods : ارابه ی خدایان
A chariot is a type of carriage driven by a charioteer, usually using horses to provide rapid motive power. The oldest known chariots have been found in burials of the Sintashta culture in modern - day Russia, dated to c. 2000 BC
ارابه
رخ، قلعه ( در بازی شطرنج )
تلاش برای انجام کار در یک دوره کاری فشرده و با زمان محدود ( معماری )

بپرس