chariness

/ˈtʃeriːnɪs//ˈtʃeərɪnɪs/

معنی: ملاحظه
معانی دیگر: احتیاط، امساک (رجوع شود به: chary)، احتیاط کاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: frugality or miserliness.

- His chariness with his hospitality won him few friends.
[ترجمه گوگل] خیرخواهی او با مهمان نوازی او دوستان کمی برای او به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان] رفتار hospitality با میهمان نوازی او کم تر از چند نفر از دوستان او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the quality of being prudent or watchful.

مترادف ها

ملاحظه (اسم)
remark, consideration, regard, reservation, caution, prudence, observation, chariness, tact

انگلیسی به انگلیسی

• wariness, cautiousness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : chariness
✅️ صفت ( adjective ) : chaty
✅️ قید ( adverb ) : charily

بپرس