charge to

جمله های نمونه

1. The judge reduced the charge to second-degree murder.
[ترجمه گوگل]قاضی اتهام را به قتل درجه دو تقلیل داد
[ترجمه ترگمان]قاضی اتهام را به قتل درجه دو کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Give delay charge to ought to be in its are effective the amortize inside economic life, the amortize that our country sets period do not exceed 10 years.
[ترجمه گوگل]هزینه تأخیر بدهند که باید در آن مؤثر باشد استهلاک در داخل حیات اقتصادی است، استهلاکی که کشور ما تعیین می‌کند از 10 سال تجاوز نکند
[ترجمه ترگمان]به تعویق انداختن اتهام به تاخیر در زندگی اقتصادی، the که کشور ما از ۱۰ سال تجاوز نمی کند، می تواند موثر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She asserted the charge to be incorrect.
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که این اتهام نادرست است
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که این اتهام نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The old servant fulfilled his master's charge to care for the children.
[ترجمه گوگل]خدمتکار پیر به وظیفه اربابش در نگهداری از بچه ها عمل کرد
[ترجمه ترگمان]خدمتکار پیر وظیفه اربابش را انجام داد تا مراقب بچه ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He denied the charge to the court.
[ترجمه گوگل]او این اتهام را به دادگاه رد کرد
[ترجمه ترگمان]او اتهام را به دادگاه رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tape copies are available free of charge to blind and partially sighted people.
[ترجمه گوگل]نوار کپی به صورت رایگان برای افراد نابینا و کم بینا در دسترس است
[ترجمه ترگمان]نسخه هایی از نوار به صورت رایگان در اختیار افراد نابینا و partially قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition there is a £20m exceptional charge to cover the costs of recent flooding.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هزینه استثنایی 20 میلیون پوند برای پوشش هزینه های سیل اخیر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به علاوه ۲۰ میلیون پوند برای پوشش هزینه های جاری شدن سیل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If banks lower the interest rates they charge to borrowers, they must also lower the rate they pay to depositors.
[ترجمه گوگل]اگر بانک ها نرخ سودی را که از وام گیرندگان دریافت می کنند کاهش دهند، باید نرخی را که به سپرده گذاران می پردازند نیز کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]اگر بانک ها نرخ بهره را به وام گیرندگان کاهش دهند، آن ها باید نرخ پرداختی به سپرده گذاران را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Under that system, the Eurocheque is free of charge to its payee, the costs being borne by the drawer.
[ترجمه گوگل]تحت آن سیستم، یوروچک برای گیرنده آن رایگان است و هزینه ها بر عهده کشو است
[ترجمه ترگمان]تحت این سیستم، Eurocheque رایگان است و هزینه آن توسط کشو تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kravitz reduced the charge to second-degree murder.
[ترجمه گوگل]کراویتز اتهام را به قتل درجه دو تقلیل داد
[ترجمه ترگمان]Kravitz این اتهام را به قتل درجه دو کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The law requires a charge to be made in lieu of depreciation for all assets financed from loans.
[ترجمه گوگل]قانون مستلزم پرداخت هزینه ای به جای استهلاک برای تمام دارایی های تامین شده از وام است
[ترجمه ترگمان]این قانون نیازمند هزینه ای است که به جای استهلاک همه دارایی ها از وام گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new season will also bring admission charge to Museum of Flight, £2 for adults and £1 children and concessions.
[ترجمه گوگل]فصل جدید همچنین هزینه ورودی موزه پرواز، 2 پوند برای بزرگسالان و 1 پوند برای کودکان و امتیازات را به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]فصل جدید همچنین بار پذیرش را به موزه پرواز، ۲ پوند برای بزرگسالان و ۱ میلیون پوند و امتیازات اعطا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Libel is a difficult charge to prove.
[ترجمه گوگل]اثبات افترا اتهامی دشوار است
[ترجمه ترگمان]اثبات جرم یک اتهام دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The group made a £597m charge to cover possible bad debts.
[ترجمه گوگل]این گروه مبلغ 597 میلیون پوند را برای پوشش بدهی های بد احتمالی پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]این گروه ۵۹۷ میلیون پوند به منظور پوشش دادن وام های بد ممکن تشکیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] پر کردن - شارژ نمودن

انگلیسی به انگلیسی

• put on the financial account of; attribute to, ascribe to

پیشنهاد کاربران

مطالبه هزینه
درخواست هزینه
مامور شدن به . . . . . . . . . . . .

بپرس