characterless


بی سیرت، شل، فاقدنشانهایاصفات اختصاصی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of character.

جمله های نمونه

1. It's just one of those characterless modern cities.
[ترجمه گوگل]این فقط یکی از آن شهرهای مدرن بدون شخصیت است
[ترجمه ترگمان]این فقط یکی از آن شهرهای مدرن امروزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The town is boring and characterless.
[ترجمه گوگل]شهر خسته کننده و بی شخصیت است
[ترجمه ترگمان]شهر خسته کننده و پر زرق و برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lower ground floor contains a rather characterless, Docklands-style pub.
[ترجمه گوگل]طبقه پایین همکف شامل یک میخانه نسبتاً بدون شخصیت و به سبک Docklands است
[ترجمه ترگمان]طبقه پایین زمین شامل یک کافه سبک characterless و سبک Docklands است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His characterless Seventh Symphony won a Lenin prize.
[ترجمه گوگل]سمفونی هفتم بدون شخصیت او برنده جایزه لنین شد
[ترجمه ترگمان]سمفونی هفتم His جایزه لنین را برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All-round development is not characterless development, either, nor should it deny personality.
[ترجمه گوگل]رشد همه جانبه نیز رشد بدون شخصیت نیست و نباید شخصیت را انکار کند
[ترجمه ترگمان]توسعه همه جانبه، توسعه پایدار نیست و نیز نباید شخصیت را انکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I remained a poor thing, and characterless.
[ترجمه گوگل]من یک فقیر و بی شخصیت ماندم
[ترجمه ترگمان]من یک موجود بدبخت ماندم، و از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Column stills, though more efficient, produce a neutral, characterless vodka which requires artificial sweetening.
[ترجمه گوگل]عکس های ستونی، اگرچه کارآمدتر هستند، اما یک ودکای خنثی و بدون خاصیت تولید می کنند که نیاز به شیرین سازی مصنوعی دارد
[ترجمه ترگمان]stills با این که کارآمدتر است، یک vodka خنثی و characterless تولید می کند که به sweetening مصنوعی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The northern playground is in the process of being transformed into a communal garden as earth and foliage replace characterless tarmac.
[ترجمه گوگل]زمین بازی شمالی در حال تبدیل شدن به یک باغ مشترک است زیرا خاک و شاخ و برگ جایگزین آسفالت بدون شخصیت می شود
[ترجمه ترگمان]زمین بازی شمالی در فرآیند تبدیل شدن به یک باغ اشتراکی به عنوان زمین و شاخ و برگ های جایگزین جاده خاکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the same urchins along the walk from the strip back up the rise toward the quarters, the same characterless sleep.
[ترجمه گوگل]اما همان جوجه تیغی ها در طول راه رفتن از نوار به سمت بالا آمدن به سمت محله ها، همان خواب بی شخصیت
[ترجمه ترگمان]اما بچه های شیطان در راه رفتن از the به سوی اقامتگاه، همان خواب characterless
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Me, I stick to my old sticks; and I think that the new breed of carbon-fibre rods are characterless.
[ترجمه گوگل]من، من به چوب های قدیمی ام می چسبم و من فکر می کنم که نسل جدید میله های فیبر کربنی فاقد شخصیت هستند
[ترجمه ترگمان]من، من به چوب old اشاره می کنم؛ و من فکر می کنم که نژاد جدید میله های fibre کربن characterless هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the other hand, although e-mail messages are faceless, they are by no means characterless.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، اگرچه پیام های ایمیل بدون چهره هستند، اما به هیچ وجه بدون شخصیت نیستند
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، اگر چه پیام های ایمیل بدون صورت هستند، به هیچ وجه characterless نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perhaps only the sun could purify - burn me, burn the world into characterless dust.
[ترجمه گوگل]شاید فقط خورشید بتواند پاک کند - مرا بسوزاند، جهان را در غبار بی شخصیت بسوزاند
[ترجمه ترگمان]شاید فقط خورشید بتونه منو بسوزونه، دنیا رو به خاکستر تبدیل کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Artists' impressions show a tram that has more in common with the flat-faced, characterless light trains of the toy-like Docklands Light Railway.
[ترجمه گوگل]برداشت‌های هنرمندان، تراموا را نشان می‌دهد که شباهت بیشتری با قطارهای سبک و بدون شخصیت در راه‌آهن سبک Docklands مانند اسباب‌بازی دارد
[ترجمه ترگمان]تاثیرات هنرمندان یک تراموای را نشان می دهند که با قطار سبک flat مانند قطار سبک Docklands - مانند toy - faced متداول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion Primary benign tumors of trachea and bronchus were infrequent and clinical symptoms were dormant and characterless . More attention should be paid to for avoiding misdiagnosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تومورهای خوش خیم اولیه نای و برونش نادر و علائم بالینی خفته و بدون شخصیت بودند برای جلوگیری از تشخیص اشتباه باید توجه بیشتری شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تومورهای خوش خیم اولیه نای و bronchus نادر بودند و علایم بالینی dormant و characterless بودند برای اجتناب از misdiagnosis باید توجه بیشتری مبذول گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ordinary; lacking character, lacking personality or flair

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : characterize
✅️ اسم ( noun ) : character / characteristic / characterization
✅️ صفت ( adjective ) : characterful / characterless / characteristic
✅️ قید ( adverb ) : characteristically
بی روح، معمولی، کسل کننده

بپرس