1. The film's characterization of the artist as a complete drunk has annoyed a lot of people.
[ترجمه گوگل]شخصیت پردازی این هنرمند به عنوان یک مست تمام عیار، بسیاری از مردم را آزار داده است
[ترجمه ترگمان]توصیف فیلم از هنرمند به عنوان یک مستی کامل باعث آزار بسیاری از مردم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pilcher's books are full of humour, good characterization, and lively dialogue.
[ترجمه گوگل]کتاب های پیلچر سرشار از طنز، شخصیت پردازی خوب و دیالوگ های پر جنب و جوش است
[ترجمه ترگمان]کتاب های s پر از طنز، ویژگی های خوب، و گفتگوی زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sculley, who hated neckties anyway, resisted this characterization.
[ترجمه گوگل]اسکالی که به هر حال از کراوات متنفر بود، در برابر این شخصیت مقاومت کرد
[ترجمه ترگمان]اسکالی که به هر حال از کراوات نفرت داشت در مقابل این توصیف مقاومت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The new assumption we need is a characterization of the decision to enter.
[ترجمه گوگل]فرض جدیدی که به آن نیاز داریم، توصیفی از تصمیم برای ورود است
[ترجمه ترگمان]این فرض جدید که ما به آن نیاز داریم، یک ویژگی از تصمیم برای ورود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But anyone seeking a fresh characterization or clever plot twist ought not to buy a ride on this Murphy vehicle.
[ترجمه گوگل]اما هر کسی که به دنبال شخصیت پردازی تازه یا پیچش داستانی هوشمندانه است، نباید سوار این وسیله نقلیه مورفی شود
[ترجمه ترگمان]اما هر کس که به دنبال یک ویژگی جدید یا تغییر نقشه هوشمندانه باشد نباید سوار بر این وسیله مورفی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The characterization of deliberative thinking as internal argument is a universal characterization.
[ترجمه گوگل]توصیف تفکر مشورتی به عنوان استدلال درونی یک توصیف جهانی است
[ترجمه ترگمان]توصیف تفکر deliberative به عنوان آرگومان داخلی یک ویژگی جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So, too, may seem my characterization of physics as the study of simplicity.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ممکن است توصیف من از فیزیک به عنوان مطالعه سادگی به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ممکن است به نظر من شناسایی من از فیزیک به عنوان مطالعه سادگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However, there is a reasonable balance of characterization between them.
[ترجمه گوگل]با این حال، تعادل معقولی در شخصیت پردازی بین آنها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعادل معقولی بین این دو وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To be sure, plenty of homosexuals rejected this characterization, just as many had rejected the earlier characterization of sin.
[ترجمه گوگل]مطمئناً، بسیاری از همجنسبازان این توصیف را رد کردند، همانطور که بسیاری توصیف قبلی از گناه را رد کرده بودند
[ترجمه ترگمان]البته، بسیاری از همجنس گرایان این توصیف را رد کردند، همان طور که بسیاری از آن ها توصیف اولیه گناه را رد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Valley residents will simply love the characterization of the area as a haven for working-class yahoos.
[ترجمه گوگل]ساکنان دره به سادگی از توصیف منطقه به عنوان پناهگاه یاهوهای طبقه کارگر لذت خواهند برد
[ترجمه ترگمان]ساکنان دره به سادگی می توانند مشخصات این منطقه را به عنوان بهشتی برای yahoos طبقه کارگر دوست داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An engaging blend of poetic characterization and deductive reasoning, it was delivered for the most part in a weary monotone.
[ترجمه گوگل]آمیزه ای جذاب از شخصیت پردازی شاعرانه و استدلال قیاسی، در بیشتر قسمت ها با یک صدای خسته کننده ارائه شد
[ترجمه ترگمان]ترکیبی جذاب از توصیف شاعرانه و استدلال استقرایی، برای اغلب اوقات به صورت یکنواخت و یکنواخت تحویل داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The extremist characterization frightened away mainstream civil rights organizations, which made Hampton even more vulnerable to attack.
[ترجمه گوگل]توصیف افراطی سازمانهای حقوق مدنی جریان اصلی را به وحشت انداخت و همین امر همپتون را در برابر حمله آسیبپذیرتر کرد
[ترجمه ترگمان]شناسایی افراط گرایان سازمان های اصلی حقوق مدنی را که Hampton را در برابر حمله آسیب پذیر ساخته است، به وحشت انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The characterization is believable, but it's still not a very good book.
[ترجمه گوگل]شخصیت پردازی باورپذیر است، اما هنوز کتاب خوبی نیست
[ترجمه ترگمان]این توصیف قابل باور است، اما هنوز یک کتاب خیلی خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The characterization is wildly inconsistent. Outside the courtroom, Kevin is a tongue-tied lunkhead.
[ترجمه گوگل]شخصیت پردازی به شدت ناسازگار است بیرون از دادگاه، کوین یک سر ناهار زبان بسته است
[ترجمه ترگمان]مشخصات آن وحشیانه متناقض است در بیرون دادگاه، کوین a بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. According to this characterization there can not be a society without social representations.
[ترجمه گوگل]بر اساس این توصیف، جامعه ای بدون بازنمایی اجتماعی نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به این ویژگی، نمی تواند جامعه ای بدون نمایش اجتماعی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید