chapel

/ˈt͡ʃæpl̩//ˈt͡ʃæpl̩/

معنی: کلیسای کوچک، نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا
معانی دیگر: کلیسای کوچک (که تابع کلیسای بزرگتری است)، نمازخانه، (در بیمارستان و سربازخانه و غیره) اتاقی که در آن نیایش می کنند، نیایشگاه، (مراسم تدفین) تالار ختم، (در برخی کلیساهای بزرگ) حجره یا اتاق وصل به کلیسا (برای دعا و مراسم خصوصی)، دعاخانه، مصلی، مراسم مذهبی که در نمازخانه یا کلیسای کوچک اجرا شود، (در مدرسه و بیمارستان و غیره) مراسم مذهبی، دسته ی خوانندگان کلیسای کوچک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a place of worship, usu. a small building or a room in a larger building, for a small number of worshipers or for private use.

- The hospital has its own chapel for private services.
[ترجمه گوگل] این بیمارستان کلیسای کوچک خود را برای خدمات خصوصی دارد
[ترجمه ترگمان] این بیمارستان دارای نمازخانه مخصوص خودش برای خدمات خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a place of public worship dedicated to special or supplemental services, separate from the main sanctuary of a parish.

- Weddings are often held in the side chapel.
[ترجمه گوگل] عروسی ها اغلب در نمازخانه کناری برگزار می شود
[ترجمه ترگمان] مجالس عروسی معمولا در نمازخانه کوچک برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a religious assembly, esp. at a school or military base.

جمله های نمونه

1. the chapel services follow the usage of the methodist church
مراسم نیایش در نمازخانه طبق شیوه ی کلیسای متودیست انجام می شود.

2. Sister Francesca entered the chapel, took her seat, and promptly fell asleep.
[ترجمه گوگل]خواهر فرانچسکا وارد کلیسا شد، روی صندلی خود نشست و بلافاصله به خواب رفت
[ترجمه ترگمان]خواهر Francesca وارد نمازخانه شد، نشست و فورا به خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He built a chapel as a shrine to the memory of his dead wife.
[ترجمه گوگل]وی نمازخانه ای را به عنوان زیارتگاه به یاد همسر مرده خود ساخت
[ترجمه ترگمان]یک نمازخانه برای یاد زن مرده خود ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His recently completed chapel for Fitzwilliam is attracting favourable comment.
[ترجمه گوگل]کلیسای کوچک او که اخیراً برای فیتزویلیام تکمیل شده است نظر مثبتی را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]فیتزویلیام که اخیرا به پایان رسیده است، اظهار نظر مساعدی را در این مورد به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The college/hospital/prison has its own chapel.
[ترجمه گوگل]کالج/بیمارستان/زندان نمازخانه مخصوص به خود را دارد
[ترجمه ترگمان]این کالج \/ بیمارستان \/ زندان دارای نمازخانه مخصوص خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We married in the chapel of Charing Cross Hospital in London.
[ترجمه گوگل]ما در کلیسای کوچک بیمارستان Charing Cross در لندن ازدواج کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در کلیسای چرینگ کراس واقع در لندن ازدواج کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Michelangelo's famous frescoes are in the Sistine Chapel in Rome.
[ترجمه گوگل]نقاشی های دیواری معروف میکل آنژ در کلیسای سیستین رم است
[ترجمه ترگمان]نقاشی های آب رنگ مشهور میکلانژ در نمازخانه سیستین در رم قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On Sundays, the family went three times to chapel.
[ترجمه گوگل]یکشنبه ها، خانواده سه بار به نمازخانه می رفتند
[ترجمه ترگمان]روزه ای یکشنبه خانواده سه بار به کلیسا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Note the fine early Baroque altar inside the chapel.
[ترجمه گوگل]به محراب زیبای باروک اولیه در داخل کلیسا توجه کنید
[ترجمه ترگمان]به محراب زیبای باروک در داخل کلیسا توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She goes to/attends chapel regularly.
[ترجمه گوگل]او به طور منظم به کلیسای کوچک می رود/حضور می کند
[ترجمه ترگمان]او به طور مرتب به نمازخانه می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The paintings in the chapel were perhaps a thousand years old.
[ترجمه گوگل]نقاشی های نمازخانه شاید هزار سال قدمت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]ان تابلوها شاید هزاران سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chapel was topped by a dome of white marble.
[ترجمه گوگل]بالای نمازخانه گنبدی از سنگ مرمر سفید قرار داشت
[ترجمه ترگمان]این نمازخانه با گنبدی از مرمر سفید پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The frescos in the Sistine Chapel are world - famous .
[ترجمه گوگل]نقاشی های دیواری در کلیسای سیستین شهرت جهانی دارند
[ترجمه ترگمان]کلیسای سیستین در نمازخانه سیستین بسیار مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The chapel is dedicated to St Michael.
[ترجمه گوگل]این کلیسا به سنت مایکل اختصاص داده شده است
[ترجمه ترگمان]نمازخانه به سنت مایکل اختصاص داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She always went to chapel on Sundays.
[ترجمه گوگل]او همیشه یکشنبه ها به نمازخانه می رفت
[ترجمه ترگمان]روزه ای یکشنبه همیشه به کلیسا می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلیسای کوچک (اسم)
chapel

نمازخانه کوچک نزدیک کلیسا (اسم)
chapel

انگلیسی به انگلیسی

• religious service; place of worship which is smaller than a church
a chapel is a part of a church which has its own altar and which is used for private prayer.
a chapel is also a small church in a school, hospital, or prison.
a chapel is also a building used for worship by members of some protestant churches.

پیشنهاد کاربران

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان )
church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای کودکان تا انجیل را بشناسند و عقاید را یادبگیرند، برنامه هایی مثل خوراک مختصر گروهی، آواز های گروهی مذهبی و خیلی چیز های دیگر )
...
[مشاهده متن کامل]

cathedral : کلیسای جامع ( بسیار بزرگتر )
monastery, monasteries : حوزه علمیه ( آموزشگاه و خوابگاه راهبان دینی مسیحی یا بودایی و. . . )
abbey, abbeys : حوزه علمیه بزرگ ( یک monastery که بزرگ تر و جامع تر است بعضی از این آموزشگاه ها اکنون کلیسا شده. )
convent : حوزه علمیه خواهران
abbot : رئیس حوزه علمیه برادران
abbess : رئیس حوزه علمیه خواهران

A chapel ( from Latin: cappella ) is a Christian place of prayer and worship that is usually relatively small.
معبد، پرستشگاه، عبادتخانه، دیر، دیمه.
chapel
🔊 در تلفظش دقت کنین: /ˈt͡ʃ�pl̩/
یعنی {چَپِل} خونده میشه نه {چِیپِل}.
کلیسای کوچک ( در آن گاهی مرایم ازدواج صورت میگیرد )
chapel ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: نمازخانۀ1
تعریف: در کلیساهای جامع و برخی کلیساهای بزرگ، مکانی خصوصی یا نیایشگاهی کوچک برخوردار از یک بَرواره یا محراب، به صورت اتاقی در داخل کلیسا یا گاه به صورت بخشی الحاقی به آن
The chapel was raised ( = built ) as a memorial to her son
خانه کوچک
کلیسا
عبادتگاه

بپرس