1. The office was chaotically busy today.
[ترجمه گوگل]امروز دفتر شلوغ بود
[ترجمه ترگمان]دفتر کار امروز بسیار شلوغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفتر کار امروز بسیار شلوغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Certainly his career has lurched chaotically, Gilliam says.
[ترجمه گوگل]گیلیام میگوید مطمئناً حرفهاش به طرز آشفتهای رو به افول رفته است
[ترجمه ترگمان]Gilliam می گوید: مسلما شغلش به هر صورت کج و معوج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Gilliam می گوید: مسلما شغلش به هر صورت کج و معوج شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He imagined the colors fluctuating chaotically in a random, psychedelic paisley.
[ترجمه گوگل]او رنگها را در حال نوسانات آشفته در یک پیزلی تصادفی و روانگردان تصور کرد
[ترجمه ترگمان]رنگ ها را در خیال مجسم می کرد که chaotically را به صورت اتفاقی در fluctuating روان گردان رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رنگ ها را در خیال مجسم می کرد که chaotically را به صورت اتفاقی در fluctuating روان گردان رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Everything breakable had been broken and scattered chaotically about the room.
[ترجمه گوگل]همه چیز شکستنی شکسته شده بود و به طور آشفته در اتاق پراکنده شده بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز شکستنی و نامنظم در اطراف اتاق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز شکستنی و نامنظم در اطراف اتاق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In metal the atoms are arranged not chaotically but in even rows, forming a crystal lattice.
[ترجمه گوگل]در فلز، اتمها نه بهطور آشفته، بلکه در ردیفهای یکنواخت قرار گرفتهاند و یک شبکه کریستالی را تشکیل میدهند
[ترجمه ترگمان]در فلز، اتم ها روی هم چیده نشده، بلکه در ردیف هایی منظم شده اند که یک شبکه کریستالی تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در فلز، اتم ها روی هم چیده نشده، بلکه در ردیف هایی منظم شده اند که یک شبکه کریستالی تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Coins are dropped into the top and bounce chaotically off clear spacers on the way down.
[ترجمه گوگل]سکهها در بالا ریخته میشوند و در مسیر پایین بهطور آشفته از فاصلهگذارهای شفاف پرتاب میشوند
[ترجمه ترگمان]سکه ها به بالای سر پرتاب می شوند و در پایین به سمت پایین می پرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سکه ها به بالای سر پرتاب می شوند و در پایین به سمت پایین می پرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His thoughts churned chaotically in his brain like snowflakes whirling about in the north wind.
[ترجمه گوگل]افکارش مانند دانه های برفی که در باد شمال می چرخند به طرز آشفته ای در مغزش می چرخیدند
[ترجمه ترگمان]افکارش در مغز او مانند دانه های برف در باد شمالی می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افکارش در مغز او مانند دانه های برف در باد شمالی می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The room was chaotically disorganized.
[ترجمه گوگل]اتاق به طرز آشفته ای آشفته بود
[ترجمه ترگمان]اتاق به طور نامنظم درهم کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتاق به طور نامنظم درهم کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She thought of herself as having a direct link with her chaotically evil deity.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که ارتباط مستقیمی با خدای شیطانی اش دارد
[ترجمه ترگمان]به خودش فکر می کرد که ارتباط مستقیمی با آن خدایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خودش فکر می کرد که ارتباط مستقیمی با آن خدایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید