chantry

/ˈtʃɑːntri//ˈtʃɑːntri/

خیرات (هدف آن دعا برای آمرزش مردگان است)، دعای آمرزش اموات، پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند

جمله های نمونه

1. Apart from infrequent exceptions such as these, chantry priests were indistinguishable from parish chaplains.
[ترجمه گوگل]جدای از استثنائات نادری مانند اینها، کشیشان عبادتگاه از روحانیون محله قابل تشخیص نبودند
[ترجمه ترگمان]بجز موارد نادری از این قبیل، کشیش های chantry جز کشیش های بخش قابل تشخیص نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Faced with cannons, the Chantry responded with lightning and balls fire.
[ترجمه گوگل]چانتری که با توپ مواجه شد، با رعد و برق و شلیک گلوله پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]مواجهه با توپ ها، the با رعد و برق پاسخ دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do you ever regret leaving the Chantry ?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال از ترک Chantry پشیمان شده اید؟
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت از اینکه \"chantry\" رو ترک کردی پشیمونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even more important is the testimony of the fifteenth-century Warwick chantry priest John Rous, who died in 149
[ترجمه گوگل]حتی مهمتر شهادت جان روس کشیش وارویک قرن پانزدهمی است که در سال 149 درگذشت
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، شهادت کشیش وارویک در قرن پانزدهم، جان Rous است که در سال ۱۴۹ مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On stylistic grounds Vertue may also be credited with the design of Lupton's chantry in Eton College chapel.
[ترجمه گوگل]از نظر سبکی، Vertue را می‌توان با طراحی شعار لوپتون در کلیسای کوچک کالج Eton نیز نسبت داد
[ترجمه ترگمان]در زمینه سبک stylistic نیز ممکن است با طراحی of Lupton در نمازخانه کالج ایتن به درستی شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is believed that it was built as a chantry chapel in memory of Robert de Tattershall who died in 112
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که این کلیسا به عنوان یک نمازخانه به یاد رابرت د تاترشال که در سال 112 درگذشت ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که این معبد به عنوان نمازخانه chantry در حافظه رابرت de ساخته شده است که در ۱۱۲ سالگی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is remembered also for his work on the manor house at Clyst, where he endowed a chantry chapel.
[ترجمه گوگل]او همچنین به خاطر کارش در خانه عمارت در Clyst به یاد می‌آید، جایی که او یک نمازخانه را وقف کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین او به خاطر کارش در خانه اربابی در Clyst به خاطر می آورد که در آنجا یک کلیسای کوچک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Leliana: Let's just say I had plenty of reasons to join the Chantry, shall we? And leave it at that.
[ترجمه گوگل]للیانا: بیایید بگوییم که من دلایل زیادی برای پیوستن به Chantry داشتم، درست است؟ بگذار همانطور بماند
[ترجمه ترگمان]بذار فقط بگیم من دلایل زیادی برای ملحق شدن به \"chantry\" داشتم، درسته؟ و همینجوری ولش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leliana: Let's just say I had plenty of reasons to join the Chantry, shall we?
[ترجمه گوگل]للیانا: بیایید بگوییم که من دلایل زیادی برای پیوستن به Chantry داشتم، درست است؟
[ترجمه ترگمان]بذار فقط بگیم من دلایل زیادی برای ملحق شدن به \"chantry\" داشتم، درسته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• money given to a priest for the saying of mass for the soul of a person or persons; chapel for the saying of mass

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : chant / enchant
✅️ اسم ( noun ) : chant / chanter / chanting / chantry / chanty / enchanter / enchantress / chantey
✅️ صفت ( adjective ) : enchanting / enchanted
✅️ قید ( adverb ) : enchantingly

بپرس