channeling


(احضار ارواح) روشی که طی آن (ادعا می شود) شخص مرده ای موقتا در شخص دیگری حلول می کند و درباره ی دوران خود و جهان باقی اطلاعات می دهد

جمله های نمونه

1. He rarely does anything more strenuous than changing the channels on the television.
[ترجمه گوگل]او به ندرت کاری سخت تر از تغییر کانال های تلویزیون انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]او به ندرت کاری بیش از تغییر کانال ها روی تلویزیون انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All channels of communication need to be kept open.
[ترجمه گوگل]همه کانال های ارتباطی باید باز باشد
[ترجمه ترگمان]همه کانال های ارتباطی باید باز نگه داشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Channel Tunnel project is the biggest civil engineering project in Europe.
[ترجمه گوگل]پروژه تونل کانال بزرگترین پروژه مهندسی عمران در اروپا است
[ترجمه ترگمان]پروژه تونل کانال بزرگ ترین پروژه مهندسی عمران در اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The commentary on the Olympic games was much better on the other channel.
[ترجمه گوگل]تفسیر بازی های المپیک در کانال دیگر خیلی بهتر بود
[ترجمه ترگمان]گزارش بازی های المپیک بسیار بهتر از دیگر کانال ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Formal communication channels are usually vertical.
[ترجمه گوگل]کانال های ارتباطی رسمی معمولا عمودی هستند
[ترجمه ترگمان]کانال های ارتباطی رسمی معمولا عمودی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is the first woman who navigates a sail crossing the English Channel.
[ترجمه گوگل]او اولین زنی است که با بادبان از کانال مانش عبور می کند
[ترجمه ترگمان]او اولین زنی است که با کشتی از کانال انگلیس عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Broadcasting Act allows ministers to proscribe any channel that offends against good taste and decency.
[ترجمه گوگل]قانون صدا و سیما به وزرا این امکان را می دهد که هر کانالی را که به سلیقه و نجابت توهین می کند ممنوع کنند
[ترجمه ترگمان]قانون پخش به وزرا اجازه می دهد تا هر کانالی که در برابر سلیقه خوب و شایستگی آزار می دهد را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We're going to have a day-trip across the Channel.
[ترجمه گوگل]ما یک سفر یک روزه در سراسر کانال خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]ما قراره یه سفر هوایی تو کانال داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The English Channel is between France and England.
[ترجمه گوگل]کانال مانش بین فرانسه و انگلیس است
[ترجمه ترگمان]کانال انگلیس بین فرانسه و انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The workmen dug out a deep channel for the water.
[ترجمه گوگل]کارگران یک کانال عمیق برای آب حفر کردند
[ترجمه ترگمان]کارگران کانال عمیقی را برای آب بیرون کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clear water gushed into the irrigational channel.
[ترجمه گوگل]آب زلالی به کانال آبیاری سرازیر شد
[ترجمه ترگمان]آب تمیز در کانال irrigational جاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The French constructed a series of fortresses from Dunkirk on the Channel coast to Douai.
[ترجمه گوگل]فرانسوی ها مجموعه ای از قلعه ها را از دانکرک در ساحل مانش تا دوآی ساختند
[ترجمه ترگمان]فرانسویان مجموعه ای از fortresses از دنکرک را در ساحل مانش به دوئه ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Americans recognise that the UN can be the channel for greater diplomatic activity.
[ترجمه گوگل]آمریکایی ها تشخیص می دهند که سازمان ملل می تواند کانالی برای فعالیت های دیپلماتیک بیشتر باشد
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها می دانند که سازمان ملل می تواند کانالی برای فعالیت دیپلماتیک بیشتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The news came through private channels.
[ترجمه گوگل]این خبر از طریق کانال های خصوصی منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این خبر از طریق کانال های خصوصی صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Channel Tunnel was jointly funded by the French and British.
[ترجمه گوگل]تونل مانش به طور مشترک توسط فرانسوی ها و بریتانیایی ها تامین مالی شد
[ترجمه ترگمان]تونل کانال به طور مشترک توسط فرانسوی ها و بریتانیا تامین می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] هدایت مسیر
[نفت] رگه شدن

پیشنهاد کاربران

کانال زدن و ارتباط گرفتن
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: کانالش

⚫ نگارش به خط لاتین: Kānālesh

⚫ آمیخته از: کانال ( channel ) و �‍ِش� ( ing )

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیب سلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

حلول کردن
channeling ( علوم و فنّاوری غذا - قهوه پژوهی )
واژه مصوب: شیاردار شدن
تعریف: ایجاد شیار در قرص قهوه
قدرت فراخوانی اشکال اضافی انرژی با تمرکز بر نیروهای خارجی
نبش قبر، احیا کردن، احضار ارواح، چیز کهنه و قدیمی را مجددا تازه کردن
کاناله شدن مسیر مایعات
مجرا، مسیر، راه، طریق، جهت، معبر، بستر، کانال، شبکه، نهر، رود، جوی

بپرس