change up


(موسیقی - ساز زنگوله ای) روش نواختن زنگوله ها با طنین و آهنگ های مختلف، (در اتومبیل) توی دنده ی سبک تر گذاشتن

جمله های نمونه

1. Change up into fourth gear now.
[ترجمه گوگل]همین الان دنده چهارم رو عوض کن
[ترجمه ترگمان]حالا دنده چهار دنده عوض کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Drastic changes, up or down, hamper longer-term development and can mean re-drafting the national budget at short notice.
[ترجمه گوگل]تغییرات شدید، بالا یا پایین، مانع توسعه بلندمدت می شود و می تواند به معنای تنظیم مجدد بودجه ملی در کوتاه مدت باشد
[ترجمه ترگمان]تغییرات شدید، بالا یا پایین، توسعه بلندمدت را مختل می کنند و می توانند به معنای تهیه پیش نویس بودجه ملی با توجه اندک باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Change up into fifth.
[ترجمه گوگل]تبدیل به پنجم
[ترجمه ترگمان]به پنجم تغییر بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Panthers kept changing up, sometimes using five or six defensive backs on first down.
[ترجمه گوگل]پلنگ ها مرتباً تغییر می کردند، گاهی اوقات از پنج یا شش دفاع دفاعی در ابتدا استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]پلنگ های در حال تغییر بودند، گاهی اوقات با استفاده از پنج یا شش عقب نشینی تدافعی در ابتدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I agree we have several gears to change up.
[ترجمه گوگل]موافقم که چندین دنده برای تعویض داریم
[ترجمه ترگمان]من موافق هستم که ما چند دنده داریم که باید تغییر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I accelerated and changed up.
[ترجمه گوگل]شتاب گرفتم و عوض شدم
[ترجمه ترگمان]سرعت گرفتم و تغییر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ratios should be spaced so on changing up, the engine operates in the area of steep torque rise.
[ترجمه گوگل]نسبت ها باید طوری با هم فاصله داشته باشند که با تغییر بالا، موتور در ناحیه افزایش شدید گشتاور کار کند
[ترجمه ترگمان]Ratios باید دارای فاصله باشند تا در حال تغییر، موتور در ناحیه افزایش گشتاور بالا عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She changed up and accelerated away.
[ترجمه گوگل]او عوض شد و شتاب گرفت
[ترجمه ترگمان]او تغییر کرد و سرعت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This kind of state does not have fundamental change up to now.
[ترجمه گوگل]این نوع دولت تاکنون تغییر اساسی نداشته است
[ترجمه ترگمان]این نوع دولت تغییر اساسی در حال حاضر ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Verlander a plus curveball and a decent change up.
[ترجمه گوگل]Verlander یک توپ منحنی مثبت و یک تغییر مناسب
[ترجمه ترگمان] به علاوه یه چیز عالی و یه تغییر مناسب وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Moving to a new city can help change up your career and life.
[ترجمه گوگل]نقل مکان به یک شهر جدید می تواند به تغییر شغل و زندگی شما کمک کند
[ترجمه ترگمان]حرکت به سوی یک شهر جدید می تواند به تغییر شغل و زندگی شما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Change up the stock price fell behind in the end what is hidden inside?
[ترجمه گوگل]تغییر قیمت سهام عقب افتاد در پایان چه چیزی در داخل پنهان است؟
[ترجمه ترگمان]تغییر قیمت سهام در پایان چیزی است که درون آن پنهان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just make haste slowly. Don't change up too much or let yourself get a bad price.
[ترجمه گوگل]فقط آهسته عجله کنید زیاد تغییر ندهید یا اجازه ندهید قیمت بدی دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]فقط عجله کن زیاد تغییر نکن، یا به خودت اجازه بده بهای بدی گیر بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These phenomena persisted with little change up to the eve of liberation.
[ترجمه گوگل]این پدیده ها تا آستانه رهایی با تغییرات اندکی ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]این پدیده با تغییر اندکی تا شب آزادی ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The change up was added this spring.
[ترجمه گوگل]این تغییر بهار امسال اضافه شد
[ترجمه ترگمان]این تغییر در بهار امسال افزوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

جهش
دنده رو زیاد کن
بزن تو دنده
عوض کردن سبک و روش روتین
تغییرات شدید
نقطه ی مقابل همیشه، رفتار کردن
عوض کردن دنده و. . .

بپرس