تغییر دادن روش/رویه
. The teacher changed tack when she saw the students were bored
وقتی معلم دید که دانش آموزان حوصله شون سر رفته، روش ( تدریسش ) رو تغییر داد.
. If we want better results, we need to change tack
اگر نتایج بهتری می خواهیم، باید روش مون رو عوض کنیم.
وقتی معلم دید که دانش آموزان حوصله شون سر رفته، روش ( تدریسش ) رو تغییر داد.
اگر نتایج بهتری می خواهیم، باید روش مون رو عوض کنیم.
تغییر موضع دادن - خط مشی خود را تغییر دادن
برای مقابله با یک مشکل، روش دیگری را امتحان کردن
تغییر دادن روش برخورد با یک مشکل
تغییر رویه - تغییر مشی