1. Some insects can change color.
[ترجمه گوگل]برخی از حشرات می توانند تغییر رنگ دهند
[ترجمه ترگمان]برخی حشرات می توانند رنگ خود را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی حشرات می توانند رنگ خود را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The woman was laughing, glass lay in shards across the puddles of the bar and changed colors.
[ترجمه گوگل]زن می خندید، شیشه تکه تکه روی گودال های بار افتاده بود و رنگ عوض می کرد
[ترجمه ترگمان]زن خندید، شیشه از چاله های بار خرد شد و رنگ ها را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زن خندید، شیشه از چاله های بار خرد شد و رنگ ها را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. When a plant changes color from bright green to dull gray-green, it needs water.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک گیاه از سبز روشن به سبز مات خاکستری تغییر رنگ می دهد، به آب نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]وقتی گیاه به رنگ سبز روشن و سبز تیره تغییر می کند، به آب نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی گیاه به رنگ سبز روشن و سبز تیره تغییر می کند، به آب نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You start either from scratch or by modifying an existing module, changing colors, shapes and movement.
[ترجمه گوگل]شما یا از ابتدا یا با تغییر یک ماژول موجود، تغییر رنگ ها، شکل ها و حرکت شروع می کنید
[ترجمه ترگمان]شما هم از اول شروع می کنید یا با اصلاح یک مدل موجود، تغییر رنگ ها، شکل ها و حرکات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما هم از اول شروع می کنید یا با اصلاح یک مدل موجود، تغییر رنگ ها، شکل ها و حرکات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An octopus that is constantly changing color is a healthy one.
[ترجمه گوگل]اختاپوسی که مدام در حال تغییر رنگ است، سالم است
[ترجمه ترگمان]An که به طور مداوم در حال تغییر رنگ هستند، یک فرد سالم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]An که به طور مداوم در حال تغییر رنگ هستند، یک فرد سالم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But before I duck in, I pause a moment to gaze at the rapidly changing color of the sky.
[ترجمه گوگل]اما قبل از اینکه وارد شوم، لحظه ای مکث می کنم تا به رنگ آسمان که به سرعت در حال تغییر است خیره شوم
[ترجمه ترگمان]اما قبل از اینکه وارد شوم، لحظه ای مکث می کنم تا به سرعت رنگ آسمان را نگاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما قبل از اینکه وارد شوم، لحظه ای مکث می کنم تا به سرعت رنگ آسمان را نگاه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If a mole changes color or shape, see a doctor.
[ترجمه گوگل]اگر رنگ یا شکل خال تغییر کرد، به پزشک مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]اگر خال رنگ و یا شکل را تغییر دهد، دکتر را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر خال رنگ و یا شکل را تغییر دهد، دکتر را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is how the program runs Controls change color code.
[ترجمه گوگل]این نحوه اجرای برنامه Controls change code color است
[ترجمه ترگمان]این روشی است که برنامه کنترل تغییر کنترل ها را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روشی است که برنامه کنترل تغییر کنترل ها را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The weasel and the lemming begin to change color; as the winter deeper, their coats will turn ow-white.
[ترجمه گوگل]راسو و لمینگ شروع به تغییر رنگ می کنند با عمیقتر شدن زمستان، کتهای آنها سفید مایل به زرد میشود
[ترجمه ترگمان]راسو و the شروع به تغییر رنگ می کنند، چون زمستان عمیق تر شده، coats او را به رنگ سفید می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راسو و the شروع به تغییر رنگ می کنند، چون زمستان عمیق تر شده، coats او را به رنگ سفید می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I love to watch the leaves change color.
[ترجمه گوگل]من عاشق تماشای تغییر رنگ برگها هستم
[ترجمه ترگمان]من عاشق تماشای تغییر رنگ برگ ها هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من عاشق تماشای تغییر رنگ برگ ها هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. At fall the leaves change color.
[ترجمه گوگل]در پاییز رنگ برگ ها تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]در پاییز برگ ها تغییر رنگ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در پاییز برگ ها تغییر رنگ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I watched his face change color as he heard the news.
[ترجمه گوگل]با شنیدن این خبر رنگ صورتش را دیدم که تغییر رنگ داد
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار را شنید به صورتش نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار را شنید به صورتش نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Many fruits change color as they reach maturity and this can be a useful indicator.
[ترجمه گوگل]بسیاری از میوه ها با رسیدن به بلوغ تغییر رنگ می دهند و این می تواند یک شاخص مفید باشد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از میوه ها رنگ را به هنگام رسیدن به بلوغ تغییر می دهند و این می تواند یک شاخص مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از میوه ها رنگ را به هنگام رسیدن به بلوغ تغییر می دهند و این می تواند یک شاخص مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This reaction causes the test strip to change color. . . the greater the number of cells, the higher the color intensity.
[ترجمه گوگل]این واکنش باعث تغییر رنگ نوار تست می شود هرچه تعداد سلول ها بیشتر باشد، شدت رنگ بیشتر می شود
[ترجمه ترگمان]این واکنش باعث می شود که نوار آزمایش رنگ را تغییر دهد تعداد سلول ها بیشتر است، شدت رنگ بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این واکنش باعث می شود که نوار آزمایش رنگ را تغییر دهد تعداد سلول ها بیشتر است، شدت رنگ بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Tanzanite 's attractive and distinctive ability to change color from deep purple-blue to violet-blue depending upon light and movement as well as its rarity enhances its appeal.
[ترجمه گوگل]توانایی جذاب و متمایز تانزانیت در تغییر رنگ از بنفش-آبی تیره به بنفش-آبی بسته به نور و حرکت و همچنین کمیاب بودن آن جذابیت آن را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]توانایی جذاب و متمایز Tanzanite برای تغییر رنگ از ارغوانی - آبی تا بنفش - آبی بسته به نور و حرکت و همچنین کمیاب بودن آن جذابیت خود را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توانایی جذاب و متمایز Tanzanite برای تغییر رنگ از ارغوانی - آبی تا بنفش - آبی بسته به نور و حرکت و همچنین کمیاب بودن آن جذابیت خود را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید