chancellor

/ˈt͡ʃænsələr//ˈt͡ʃɑːnsələ/

معنی: صدر اعظم، رئیس دانشگاه
معانی دیگر: (انگلیس) عنوان برخی وزیران، منشی یا پیشکار سلطان یا بزرگمرد محلی، مهردار سلطنتی، (نادر) سردبیر سفارت یا کنسولگری، (در برخی دانشگاه ها) رئیس دانشگاه یا دانشکده، (در برخی کشورها مانند آلمان) صدراعظم، خانسالار، (در برخی ایالات امریکا) قاضی دادگاه انصاف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the head of state in Austria or the Federal Republic of Germany.

(2) تعریف: the secretary of an embassy or of a king or noble.

(3) تعریف: the chief administrator of a university.

(4) تعریف: the judge of chancery court.

جمله های نمونه

1. The German Chancellor was anxious to assert his government's commitment to further European unity.
[ترجمه گوگل]صدراعظم آلمان مشتاق بود تا بر تعهد دولت خود برای اتحاد بیشتر اروپا تاکید کند
[ترجمه ترگمان]صدراعظم آلمان مشتاق بود که تعهد دولت خود نسبت به اتحاد بیشتر اروپا را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Chancellor is trying to smooth things over.
[ترجمه گوگل]صدراعظم در تلاش است تا همه چیز را صاف کند
[ترجمه ترگمان]صدراعظم می کوشد تا مسائل را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Chancellor of the Exchequer is expected to announce tax cuts in this year's budget.
[ترجمه گوگل]قرار است وزیر دارایی در بودجه امسال کاهش مالیات را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که وزیر خزانه داری، کاهش مالیات را در بودجه امسال اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Helmut Kohl became the first Chancellor of a united Germany in 1990.
[ترجمه گوگل]هلموت کهل اولین صدراعظم آلمان متحد در سال 1990 شد
[ترجمه ترگمان]Helmut Kohl اولین صدراعظم آلمان متحد در سال ۱۹۹۰ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They warned the Chancellor that raising taxes in the Budget could choke off the recovery.
[ترجمه گوگل]آنها به صدراعظم هشدار دادند که افزایش مالیات در بودجه می تواند بهبود را خفه کند
[ترجمه ترگمان]آن ها به صدراعظم هشدار دادند که افزایش مالیات ها در بودجه می تواند مانع از بازیابی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was regarded as the most successful Chancellor of modern times.
[ترجمه گوگل]او به عنوان موفق ترین صدراعظم دوران مدرن شناخته می شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان the صدراعظم دوران جدید شناخته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Chancellor of the Exchequer is the minister in charge of finance in Britain.
[ترجمه گوگل]وزیر دارایی بریتانیا وزیر دارایی است
[ترجمه ترگمان]وزیر خزانه داری، وزیر امور مالی بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The chancellor bluntly warned the Cabinet to axe public spending or face higher taxes.
[ترجمه گوگل]صدراعظم صراحتاً به کابینه هشدار داد که از هزینه های عمومی حذف کند یا با مالیات های بالاتر مواجه شود
[ترجمه ترگمان]رئیس دانشگاه صریحا به کابینه هشدار داد که هزینه های عمومی را کاهش دهد یا با مالیات های بیشتر مواجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Chancellor was forced into a humiliating climbdown on his economic policies.
[ترجمه گوگل]صدراعظم مجبور شد سیاست های اقتصادی خود را تحقیرآمیز کند
[ترجمه ترگمان]صدراعظم مجبور شد که به سیاست های اقتصادی او تحمیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The chancellor has stabilized the economy through strict fiscal discipline.
[ترجمه گوگل]صدراعظم از طریق انضباط مالی سختگیرانه اقتصاد را تثبیت کرده است
[ترجمه ترگمان]صدراعظم اقتصاد را از طریق نظم مالی شدید تثبیت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Chancellor will try to claw back £ 5 billion in next year's Budget.
[ترجمه گوگل]صدراعظم تلاش خواهد کرد تا 5 میلیارد پوند را در بودجه سال آینده پس بگیرد
[ترجمه ترگمان]صدراعظم تلاش خواهد کرد که ۵ میلیارد پوند بودجه سال آینده را پس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was Lord Chancellor from 1970 until 197
[ترجمه گوگل]او از سال 1970 تا 197 لرد صدراعظم بود
[ترجمه ترگمان]او از ۱۹۷۰ تا ۱۹۷ میلادی صدراعظم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They submitted their reports to the Chancellor yesterday.
[ترجمه گوگل]آنها دیروز گزارش خود را به صدراعظم ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها گزارش ها خود را دیروز به صدر اعظم ارسال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Chancellor of the Exchequer says that economic recovery is just around the corner.
[ترجمه گوگل]صدراعظم خزانه داری می گوید که احیای اقتصادی در گوشه و کنار است
[ترجمه ترگمان]وزیر خزانه داری می گوید که بهبود اقتصادی در گوشه و کنار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Chancellor is a man of caution.
[ترجمه گوگل]صدراعظم مرد محتاط است
[ترجمه ترگمان]صدراعظم با احتیاط عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدر اعظم (اسم)
chancellor, prime minister

رئیس دانشگاه (اسم)
rector, president, chancellor

انگلیسی به انگلیسی

• prime minister of certain european countries; secretary to a king or other important official; administrative officer of a university (usa); title of certain judges; priest in charge of a chancery (catholicism)
the chancellor is the name used to refer to the head of government in germany and austria.
in britain, the chancellor is the chancellor of the exchequer.
the official head of a british university is called the chancellor.
see also vice-chancellor.

پیشنهاد کاربران

1. رئیس دانشگاه 2. ( در بریتانیا ) رئیس افتخاری دانشگاه 3. صدر اعظم 4. رئیس دیوان عالی کشور 5. وزیر دارایی
مثال:
the chancellor put up taxes
صدراعظم مالیاتها را افزایش داد.
وزیر دارایی، مالیات ( در بریتانیا )
the person in the U. K. government who is responsible for deciding tax levels and how much money the government can spend
نخست وزیر : Prime Minister - Premier - Chief of Cabinet
معاون رییس جمهور : Vice President
صدر اعظم ( آلمان ) : Chancellor
در سیاست آلمان، صدراعظم معادل نخست وزیر در بسیاری از کشورهای دیگر است
...
[مشاهده متن کامل]

noun
[count]
1 : the highest government official in Germany and Austria
◀️ Germany's Chancellor Helmut Kohl
2 a : the head of some U. S. universities
◀️ the new chancellor of the university
b : the head of a British university who represents the school but who does not have many responsibilities
3 Brit : chancellor of the exchequer
4 : a judge in some U. S. courts

chancellor : صدراعظم
همچنین در آلمانی : Kanzler
در فرانسه رژیم کهن یک جایگاه و مقام دادگستری بود که نظارت بر همه دادگستری ها و عدالت پادشاه را بر عهده داشته
Chancelier de France

رئیس دانشگاه

بپرس