championship

/ˈt͡ʃæmpiənˌʃɪp//ˈt͡ʃæmpɪənʃɪp/

معنی: پهلوانی، مبارزه، قهرمانی، مسابقه قهرمانی
معانی دیگر: مقام یا عنوان قهرمان، جانبداری، (در امور عقیدتی و عدالتی) مدافعه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes pl.) one or more competitions held to determine the champion.
مشابه: final

- The golf championships will begin next week.
[ترجمه امیر] مسابقات قهرمانی گلف از هفته ی آینده آغاز خواهد شد
|
[ترجمه گوگل] مسابقات گلف قهرمانی از هفته آینده آغاز می شود
[ترجمه ترگمان] مسابقات گلف هفته آینده آغاز خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the condition or status of being a champion.
مشابه: title

- The two teams competed for the championship again this year.
[ترجمه گوگل] دو تیم امسال هم برای قهرمانی به مصاف هم رفتند
[ترجمه ترگمان] این دو تیم در سال جاری برای مسابقات قهرمانی رقابت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: defense or advocacy of a person or cause.
مشابه: advocacy

- The lawyer's championship of this infamous defendant brought him into the public eye.
[ترجمه پورولی] مدافعه وکیل از این موکل بدنام او را در انظار عمومی مطرح کرد.
|
[ترجمه گوگل] قهرمانی وکالت این متهم بدنام او را در معرض دید عموم قرار داد
[ترجمه ترگمان] قهرمان این متهم بدنام او را به چشم عموم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a championship bout
مسابقه ی قهرمانی

2. the championship game reached a fever pitch
مسابقه قهرمانی به مرحله تب و تاب رسید.

3. he continued his championship of the rights of foreign workers
او به جانبداری از حقوق کارگران خارجی ادامه داد.

4. she redeemed her championship by winning twice
با دوبار بردن مقام قهرمانی خود را دوباره به دست آورد.

5. the world soccer championship games
مسابقات قهرمانی فوتبال جهانی

6. he won the heavyweight championship of the world
او مقام قهرمانی سنگین وزن جهان را به دست آورد.

7. the second round of championship games
دوره ی دوم مسابقات قهرمانی

8. Winning the championship is a great personal triumph .
[ترجمه گوگل]کسب عنوان قهرمانی یک پیروزی شخصی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]برنده شدن این مسابقات یک پیروزی بزرگ شخصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are both gunning for places in the championship.
[ترجمه گوگل]آنها هر دو برای کسب مقام در مسابقات قهرمانی تلاش می کنند
[ترجمه ترگمان]هم چنین آن ها به دنبال جایگاهی در مسابقات قهرمانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She won the championship four times in succession.
[ترجمه گوگل]او چهار بار متوالی قهرمان شد
[ترجمه ترگمان]او چهار بار پیاپی قهرمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His defeat in the world championship led to a long period of gloomy introspection.
[ترجمه گوگل]شکست او در مسابقات قهرمانی جهان منجر به یک دوره طولانی از درون نگری غم انگیز شد
[ترجمه ترگمان]شکست او در مسابقات قهرمانی جهان منجر به یک دوره طولانی اندیشی شوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Olga did not win the all-round championship, the blue riband event.
[ترجمه گوگل]اولگا قهرمانی همه جانبه، رویداد ریبند آبی را برنده نشد
[ترجمه ترگمان]الگا در مسابقات دور نهایی، رویداد riband آبی برنده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lin Dan won the championship in a stunning turnaround.
[ترجمه گوگل]لین دان در یک چرخش خیره کننده قهرمان شد
[ترجمه ترگمان]لین دن در یک چرخش خیره کننده به قهرمانی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The championship was won by a complete unknown.
[ترجمه گوگل]قهرمانی توسط یک ناشناس کامل به دست آمد
[ترجمه ترگمان]این مسابقات با یک پیروزی کامل به پیروزی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I would like to see the championship evened up a little bit more.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم مسابقات قهرمانی را کمی بیشتر به پایان برسانم
[ترجمه ترگمان]می خواستم ببینم که این مسابقات کمی بیشتر به نتیجه رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Warwickshire are the current holders of the cricket championship.
[ترجمه گوگل]Warwickshire دارندگان فعلی قهرمانی کریکت هستند
[ترجمه ترگمان]Warwickshire در حال حاضر دارندگان کنونی مسابقات قهرمانی کریکت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پهلوانی (اسم)
athletics, championship

مبارزه (اسم)
battle, combat, struggle, championship, swordplay

قهرمانی (اسم)
championship, heroism

مسابقه قهرمانی (اسم)
championship

تخصصی

[فوتبال] قهرمانی

انگلیسی به انگلیسی

• position of champion; final round in a series of games; defense
a championship is a competition to find the best player or team in a particular sport. a championship is also the title or status of the winner.

پیشنهاد کاربران

قهرمانی، مسابقات قهرمانی
مثال: The team celebrated their championship victory with a parade.
تیم، پیروزی قهرمانی خود را با یک راهپیمایی جشن گرفت.
championship : درواقع یه نفر قهرمان یا برنده وجود داره
ولی
tournament : یک دوره مسابقات که چند تیم یا حریف در آن شرکت دارند و یه تیم یا گروه برنده هست.
A competition to find the best player or team in a sport
championship ( ورزش )
واژه مصوب: قهرمانی 1
تعریف: کسب عنوان نخست در یک رویداد ورزشی
a high level competition to decide who is the best
قهرمان. بزگ
Winner in champions
برنده در مسابقات
قهرمانی
مسابقات قهرمانی
مسابقات مهم
مسابقات اصلی
مبارزه ی قهرمانی
مسابقه ی فینال
جانبداری

بپرس