1. The champ eked out another win.
[ترجمه گوگل]قهرمان یک برد دیگر به دست آورد
[ترجمه ترگمان] قهرمان تبدیل به یه برنده دیگه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The former world heavyweight champ was supposed to write a book documenting his prison experiences but clearly finds fiction more enjoyable.
[ترجمه گوگل]قهرمان اسبق سنگین وزن جهان قرار بود کتابی بنویسد که تجربیات خود در زندان را مستند کند، اما به وضوح داستان های تخیلی را لذت بخش تر می داند
[ترجمه ترگمان]قهرمان سنگین وزن جهان قرار بود کتابی را مستند کند که تجربیات او را مستند می کرد، اما به وضوح داستانی لذت بخش تر پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But ex-light welterweight champ Terry is worried about his brother's children.
[ترجمه گوگل]اما قهرمان سابق سبک وزن تری، نگران فرزندان برادرش است
[ترجمه ترگمان]اما قهرمان سبک welterweight، (تری)در مورد بچه برادرش نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Trials bike champ, Steve put on a display to show what can be achieved.
[ترجمه گوگل]قهرمان دوچرخه آزمایشی، استیو نمایشگری را برای نشان دادن آنچه می توان به دست آورد، قرار داد
[ترجمه ترگمان]استیو بر روی یک صفحه نمایش ظاهر شد تا نشان دهد چه چیزی می تواند به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Meanwhile the owners or their descendants champ impatiently to recover and lovingly restore what is left of the family heritage.
[ترجمه گوگل]در همین حال، صاحبان یا فرزندان آنها بی صبرانه برای بازیابی و بازیابی عاشقانه آنچه از میراث خانواده باقی مانده است، می جنگند
[ترجمه ترگمان]در این میان صاحبان یا نوادگان آن ها با بی صبری هر چه بیشتر آنچه از میراث خانوادگی باقی مانده است را احیا و احیا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The champ took a dive, hit the deck, and split wide Open.
[ترجمه گوگل]قهرمان شیرجه زد، به عرشه برخورد کرد و از هم جدا شد
[ترجمه ترگمان]قهرمان شیرجه زد، به عرشه زد و باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Twigg, the reigning world champ in pursuit, should strike gold again.
[ترجمه گوگل]توئیگ، قهرمان جهان در تعقیب، باید دوباره طلا بگیرد
[ترجمه ترگمان]Twigg، بزرگ ترین قهرمان مسابقه در تعقیب، باید دوباره طلا بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. From literal chump to deserving champ.
[ترجمه گوگل]از قهرمان واقعی تا قهرمان شایسته
[ترجمه ترگمان] که به معنای واقعی برای قهرمان بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The four - time Iditarod Champ died after a long battle with leukemia.
[ترجمه گوگل]قهرمان چهار دوره ایدیتارود پس از یک مبارزه طولانی با سرطان خون درگذشت
[ترجمه ترگمان]The Iditarod با این چهار بار پس از یک نبرد طولانی با سرطان خون کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There's some great drivers in Champ Car, there's some great drivers in IRL.
[ترجمه گوگل]چند راننده عالی در Champ Car وجود دارد، چند راننده بزرگ در IRL وجود دارد
[ترجمه ترگمان]some زیادی در Champ وجود دارد، یک راننده بزرگ در IRL هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The champ has made hay of every opponent he has faced.
[ترجمه گوگل]قهرمان از هر حریفی که با آن روبرو شده است یونجه ساخته است
[ترجمه ترگمان]قهرمان از هر حریف که با آن مواجه است، یونجه درآورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Children played in sub - zero temperatures at Champ de Mars in Paris.
[ترجمه گوگل]کودکان در دمای زیر صفر در Champ de Mars در پاریس بازی کردند
[ترجمه ترگمان]کودکان در دماهای زیر صفر در Champ de در پاریس بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Roxanne: Hey, Miguel! Nice job, champ. How many records did you break?
[ترجمه گوگل]رکسان: هی، میگل! کار خوبیه قهرمان چند رکورد زدی؟
[ترجمه ترگمان]! \"سلام\" میگوئل کارت خوب بود، قهرمان چند تا فایل از بین بردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The champ obviously hurt his hand on Rocky's hip!
[ترجمه گوگل]قهرمان آشکارا دستش روی لگن راکی صدمه دیده است!
[ترجمه ترگمان] اون قهرمان، مشخصا دستش رو به باسن \"راکی\" صدمه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید