chamois

/ˈʃæmi//ˈʃæmwɑː/

معنی: بز کوهی، شوکا
معانی دیگر: (جانور شناسی) شوکا، بزآهو، بز کوهی (rupicapra rupicapra ـ بومی کوه های اروپا و قفقاز - کوچک جثه است و شاخ های راست و سر خم دارد)، چرم نرم (از پوست گوسفند و آهو و بز)، شورو، تیماج، پرنداخ، ساختیان، دستمال چرمی، چرمینه (chammy هم می نویسند)، رنگ قهوه ای مایل به زرد، chamoix chamois چرم بسیارنازک از پوست گوسفندو بز و گوزن، نوعی رنگ زرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: chamois, chamoix
(1) تعریف: an antelope native to high mountain regions of Europe.

(2) تعریف: a soft yellowish oil-dressed leather or a piece of this leather.

(3) تعریف: a piece of cloth made to simulate soft leather, used to buff and polish smooth surfaces.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: chamoises, chamoising, chamoised
(1) تعریف: to buff, shine, or rub with a chamois cloth.

(2) تعریف: to treat (a pelt) with oil to make chamois leather.

جمله های نمونه

1. Deep inside the cavity was a small, dark chamois bag with a draw-string neck.
[ترجمه گوگل]در اعماق حفره یک کیسه چوبی کوچک و تیره با یقه نخی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]درون حفره یک کیسه چرمی کوچک و کوچک با گردنی کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Downhill skiing requires ski lifts that frighten the chamois and clutter the mountains with pylons and cables.
[ترجمه گوگل]اسکی در سراشیبی به بالابرهای اسکی نیاز دارد که درختان عثمانی را می ترسانند و کوه ها را با دکل ها و کابل ها در هم می ریزند
[ترجمه ترگمان]اسکی روی تپه به lifts اسکی نیاز دارد که به موجب آن جیر جیر را بترساند و کوه ها را با تیرها و سیم ها بترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chamois and crystal hunters began to convert their mountain skills into hard cash by becoming mountain guides for the more adventurous tourists.
[ترجمه گوگل]بابونه و شکارچیان کریستال با تبدیل شدن به راهنمای کوهستان برای گردشگران ماجراجو شروع به تبدیل مهارت های کوهستانی خود به پول نقد کردند
[ترجمه ترگمان]شکارچیان و شکارچیان کریستال با تبدیل شدن به راهنماهای کوهستان برای گردشگران ماجراجو، شروع به تبدیل مهارت های خود به پول نقد سخت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Picking up their chamois leather gloves, they joined the boys in the hall.
[ترجمه گوگل]با برداشتن دستکش‌های چرم عمارت خود، به پسران حاضر در سالن پیوستند
[ترجمه ترگمان]دستکش های چرمی و چرم آن ها را برداشت و به بچه ها در سرسرا پیوستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rubbing this chamois leather expels some of the negative material from it.
[ترجمه گوگل]مالیدن این چرم بابونه مقداری از مواد منفی را از آن خارج می کند
[ترجمه ترگمان]مالش دادن این چرم، مقداری از مواد منفی را از آن بیرون می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suburban roads were alive with the squish of chamois leather.
[ترجمه گوگل]جاده‌های حومه‌ای با چرم چرم عناب زنده بودند
[ترجمه ترگمان]جاده ها در حومه شهری با لبه های چرم جیر زنده زنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gone are the days of the rock-hard chamois leather.
[ترجمه گوگل]روزگار چرم چوب درخت سنگی سخت گذشته است
[ترجمه ترگمان]روزها از چرم جیر جیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pittards have developed a new chamois leather.
[ترجمه گوگل]Pittards یک چرم بابونه جدید ساخته است
[ترجمه ترگمان]Pittards از چرم جیر جیر ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The box can be made from chamois or other kinds of non-abrasive materials.
[ترجمه گوگل]این جعبه را می توان از چوب بابونه یا انواع دیگر مواد غیر ساینده تهیه کرد
[ترجمه ترگمان]جعبه می تواند از جنس جیر یا انواع دیگر مواد ساینده ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It applies from a stick directly to the chamois, short, and to the skin.
[ترجمه گوگل]از یک چوب مستقیماً روی بابونه، کوتاه و روی پوست اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]این کار از یک چوب مستقیما به پوست بز، کوتاه، و به پوست اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The process for dyeing chamois leather with reactive dyestuffs has been studied. The optimized conditions for high absorption and fixation of dyestuffs have been obtained.
[ترجمه گوگل]فرآیند رنگرزی چرم بابونه با مواد رنگزای واکنشی مورد مطالعه قرار گرفته است شرایط بهینه برای جذب و تثبیت بالا مواد رنگزا به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند رنگ کردن جیر جیر با dyestuffs واکنش پذیر مورد بررسی قرار گرفته است شرایط بهینه برای جذب بالا و تثبیت of بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Scotchman made a jump that a chamois would not have been ashamed of.
[ترجمه گوگل]مرد اسکاتلندی پرشی انجام داد که یک بابونه از آن خجالت نمی کشید
[ترجمه ترگمان]پاری از آن جا پرید و از آن جا جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These animals, though wild and agile as chamois, were too much like domestic goats, and Franz could not consider them as game.
[ترجمه گوگل]این جانوران، اگرچه وحشی و چابک مانند درختان بابونه، بسیار شبیه بزهای اهلی بودند و فرانتس نمی توانست آنها را شکار بداند
[ترجمه ترگمان]این حیوانات گرچه مثل بز رگه وحشی و چابک بودند، خیلی شبیه بزه ای کوهی بودند و فرانتس نمی توانست آن ها را به عنوان بازی در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Whenever chamois dries up and becomes hard, Soak it in water for revitalization.
[ترجمه گوگل]هرگاه بابونه خشک شد و سفت شد، آن را در آب خیس کنید تا احیا شود
[ترجمه ترگمان]هر زمان که جیر جیر بلند می شود و سخت می شود، آن را در آب برای تجدید حیات خیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بز کوهی (اسم)
antelope, chamois, ibex, gazelle

شوکا (اسم)
chamois, roebuck

تخصصی

[نساجی] چرم شبرو

انگلیسی به انگلیسی

• small goatlike antelope; leather prepared from the skin of the chamois
a chamois is a small antelope that lives in the mountains of europe and south west asia.
a chamois or a chamois leather is a piece of cloth made from the skin of a chamois. it is used for cleaning and polishing.

پیشنهاد کاربران

a small animal like a goat that lives in the mountains of Europe and southwestern Asia
حیوان کوچکی مانند بز که در کوه های اروپا و جنوب غربی آسیا زندگی می کند
** بز کوهی اروپایی گونه ای از زیر خانواده بزسانان است. این حیوان بومی مناطق کوهستانی اروپا از جمله کوه های کارپات رومانی، رشته کوه پیرنه، آلپ، کوه های تاترا، بالکان، بخش هایی از ترکیه و قفقاز است و به جزیره جنوبی نیوزیلند هم معرفی شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

chamoischamois
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/chamois

بپرس