chameleon

/t͡ʃəˈmeliən//kəˈmiːlɪən/

معنی: سوسمار کوچک، حرباء، ادم متلون المزاج و دمدمی
معانی دیگر: آدم دمدمی، متلون المزاج، چند رنگ، (جانور شناسی) حربا (تیره ی chamaeleontidae - مارمولک های دم دراز و درخت پیما که می توانند رنگ بدن خود را تغییر داده و با محیط جور کنند)، هر نوع مارمولکی که رنگ پوستش متغیر باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a variety of lizards capable of changing skin color to blend with the environment.

- She changed her opinions the way a chameleon changes the color of its skin.
[ترجمه گوگل] او نظرات خود را تغییر داد همانطور که آفتاب پرست رنگ پوست خود را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان] او نظر خود را طوری تغییر داد که chameleon رنگ پوستش را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The chameleon survives by blending in with its background.
[ترجمه Mortezalambo] آفتاب پرست با مخلوط کردن ( رنگها ) روی پس زمینه ( منظور پوست خود ) زنده می ماند.
|
[ترجمه گوگل]آفتاب پرست با ترکیب شدن با پس زمینه خود زنده می ماند
[ترجمه ترگمان]The با مخلوط کردن در پس زمینه خود از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chameleon can take on the colours of its background.
[ترجمه گوگل]آفتاب پرست می تواند رنگ های پس زمینه خود را به خود بگیرد
[ترجمه ترگمان]آفتاب پرست یمن می تواند رنگ های پس زمینه خود را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Like a chameleon, he could merge unobtrusively into the background.
[ترجمه گوگل]مانند آفتاب پرست، او می توانست بدون مزاحمت در پس زمینه ادغام شود
[ترجمه ترگمان]او مثل یک مارمولک بود که او را به طور مخفیانه در پس زمینه به هم وصل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The chameleon changes colour to match its surroundings.
[ترجمه گوگل]آفتاب پرست تغییر رنگ می دهد تا با محیط اطراف خود مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]The تغییر رنگ می دهد تا با محیط اطرافش هماهنگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has been a nimble chameleon, bending with every turn in Whitehall attitudes to education.
[ترجمه گوگل]او یک آفتاب پرست زیرک بوده است که هر لحظه در نگرش وایت هال به آموزش خم می شود
[ترجمه ترگمان]او یک آدم ماهر و چابک است و با هر تغییر در گرایش های Whitehall به آموزش و پرورش سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The chameleon on the mirror flipping without rest slips into some deranged state far from sanity.
[ترجمه گوگل]آفتاب‌پرست روی آینه که بدون استراحت می‌چرخد، به حالتی آشفته و به دور از سلامت عقل می‌لغزد
[ترجمه ترگمان]The روی آینه بدون باقی مانده از سلامت عقل را در یک حالت عصبی دور انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Putting a chameleon on a mirror seemed a simple enough experiment that I thought that even a writer could perform it.
[ترجمه گوگل]قرار دادن آفتاب پرست روی آینه آزمایشی به اندازه کافی ساده به نظر می رسید که فکر می کردم حتی یک نویسنده هم می تواند آن را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]به نظر من یک نمایش به اندازه کافی ساده بود که من فکر می کردم حتی یک نویسنده می تواند آن را اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was like a chameleon, she thought with wry admiration, able to adapt at will to any situation.
[ترجمه گوگل]او با تحسین متعصبانه فکر می کرد که او مانند آفتاب پرست بود و می توانست به میل خود با هر موقعیتی سازگار شود
[ترجمه ترگمان]او مثل یک مارمولک بود، با تحسین و تحسین، می توانست با هر شرایطی کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Asking him to deliver is like expected a chameleon to stay the same colour whatever its environment.
[ترجمه گوگل]درخواست از او برای تحویل مانند این است که از یک آفتاب پرست انتظار می رود در هر محیطی که باشد همان رنگ باقی بماند
[ترجمه ترگمان]از او خواسته می شود که از او تقاضا کند که به همان رنگ در محیط خود باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The chameleon is able to change colour to protect itself.
[ترجمه گوگل]آفتاب پرست برای محافظت از خود قادر به تغییر رنگ است
[ترجمه ترگمان]The قادر به تغییر رنگ برای حفاظت از خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Congressman has a reputation as a political chameleon.
[ترجمه گوگل]نماینده کنگره به عنوان یک آفتاب پرست سیاسی شهرت دارد
[ترجمه ترگمان]عضو کنگره به عنوان یک chameleon سیاسی مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A lime-green chameleon, stretching from fence to shrub in torpid motion, beguiled us.
[ترجمه گوگل]آفتاب‌پرست سبز آهکی که از حصار به درختچه‌ای با حرکتی مهیب کشیده شده بود، ما را فریب داد
[ترجمه ترگمان]یک chameleon سبز لیمویی که از حصار تا بوته به حرکت درآمده بود، ما را فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was a reverse chameleon, shedding my inner self while my skin remained intact.
[ترجمه گوگل]من یک آفتاب پرست معکوس بودم و درونم را می ریختم در حالی که پوستم دست نخورده باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]در حالی که پوستم دست نخورده باقی مانده بود، سرم را برگرداندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Like a chameleon, it moved out of the aisle between machines, then stopped, and became utterly motionless.
[ترجمه گوگل]مانند آفتاب پرست، از راهرو بین ماشین ها حرکت کرد، سپس متوقف شد و کاملاً بی حرکت شد
[ترجمه ترگمان]مثل a از میان دو ماشین خارج شد، سپس متوقف شد و کاملا بی حرکت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Chameleon, ever eager to fit in?
[ترجمه گوگل]آفتاب پرست، آیا تا به حال مشتاق به جا شدن هستید؟
[ترجمه ترگمان]ایا تا به حال مشتاق این کار بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوسمار کوچک (اسم)
chameleon

حرباء (اسم)
chameleon

ادم متلون المزاج و دمدمی (اسم)
chameleon

انگلیسی به انگلیسی

• lizard with the ability to change the color of its skin
a chameleon is a lizard whose skin changes colour to match its surroundings.

پیشنهاد کاربران

افتاب پرست
ادمی که راحت خودشو با تغیرات محیط اداپته میکنه
بازیگر هزارچهره؛ بازیگر آفتاب پرست ( بازیگرهایی که نقش های خیلی متفاوت رو خیلی خوب بازی می کنن )
آفتاب پرست
برای افراد دو رو ( شایدم چند رو🙂 ) و فریبکار هم بکار میره
1__
any of a family of chiefly arboreal Old World lizards with prehensile tail, independently movable eyeballs, and unusual ability to
change the color of the skin
2_____
person who often changes his or he beliefs or
...
[مشاهده متن کامل]

behavior in order to please others or to succeed .
3____
: one that is subject to quick or frequent
change especially in appearance

دمدمی مزاج
آفتاب پرست
آدم حزب باد
. E. g
The chameleon can take on the colours of its background
مارمولکی که میتونه خودشو با رنگای اطرافش هماهنگ کنه. یا به عبارتی میشه گفت آفتاب پرست💚🦎
مرد هزار چهره
بزمجه
آفتاب پرست
آفتاب پرست ( نام جانور )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس