chamber pot

/ˈt͡ʃeɪmbərˈpɑːt//ˈt͡ʃeɪmbəpɒt/

معنی: لگن
معانی دیگر: (در اتاق بیماران و غیره) لگن، پیشاب دان، لگن ظرف ادرار، شاشدان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, portable, pot-shaped receptacle for urine and other waste, usu. kept in a bedroom, esp. one that is some distance from a toilet.

جمله های نمونه

1. Younger Brother. . . where is the chamber pot?
[ترجمه گوگل]برادر جوانتر - برادر کوچکتر گلدان مجلسی کجاست؟
[ترجمه ترگمان]برادر کوچیکتر کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That chamber pot, you see, somehow reminds me of the brains on the floor.
[ترجمه گوگل]می بینید که آن گلدان محفظه ای به نوعی مرا به یاد مغزهای روی زمین می اندازد
[ترجمه ترگمان]می بینی، اون ظرف اتاق من رو به یاد مغز روی زمین می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My chamber pot is in the form & size of a Hubbard squash.
[ترجمه گوگل]گلدان مجلسی من به شکل و اندازه کدو هوبارد است
[ترجمه ترگمان]قهوه جوش من به اندازه یک اسکواش هوبارد به شکل & درآمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The water cock, the water chamber pot like have the waterleakage phenomenon, prompt service.
[ترجمه گوگل]خروس آب، گلدان محفظه آب مانند پدیده نشت آب، خدمات سریع
[ترجمه ترگمان]خروس آب، ظرف آب مثل این که پدیده waterleakage را داشته باشد، خدمات فوری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He pissed in darkness, filling his chamber pot as the Old Bear's raven muttered complaints.
[ترجمه گوگل]او در تاریکی خشمگین شد و در حالی که زاغ پیر خرس شکایت می کرد، گلدان اتاقش را پر کرد
[ترجمه ترگمان]او در تاریکی گند می زد و ظرف اتاقش را در حالی که زاغ پیر خرس پیر را پر می کرد، پر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When the greeny pulled on the leash, a chamber pot slid into view.
[ترجمه گوگل]وقتی سبزی افسار را کشید، گلدان محفظه‌ای به چشم می‌خورد
[ترجمه ترگمان]وقتی کال افسار را به دست می کشید، یک قوری از آن وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do a few chamber pot quickly to us, we can gather again again.
[ترجمه گوگل]چند گلدان مجلسی را سریع به ما انجام دهید، می توانیم دوباره جمع شویم
[ترجمه ترگمان]چند اتاق را به سرعت به سمت ما باز کن، دوباره می توانیم دوباره جمع و جورش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In my perception chamber pot suggests the social economic demarcation.
[ترجمه گوگل]در ادراک من گلدان اتاق نشان دهنده مرزبندی اجتماعی اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]در جعبه ادراکی من، تعیین حدود اقتصادی اجتماعی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was a shiny brass bed for Melanie with a round-bellied white chamber pot underneath it.
[ترجمه گوگل]یک تخت برنجی براق برای ملانی با یک گلدان مجلسی سفید شکم گرد زیر آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]یک تخت خواب برنجی براق برای ملانی وجود داشت که در زیر آن یک گلدان سنگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What did some one look like squatting awkwardly on a small chamber pot.
[ترجمه گوگل]چه شکلی بود که یکی چمباتمه زده روی یک گلدان مجلسی کوچک
[ترجمه ترگمان]چه چیزی شبیه به این بود که ناشیانه روی یک قوری کوچک چمباتمه زده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A Safe Place On the day when there was a full chamber pot under the breakfast table I decided to leave.
[ترجمه گوگل]یک مکان امن روزی که زیر میز صبحانه یک گلدان پر بود، تصمیم گرفتم آنجا را ترک کنم
[ترجمه ترگمان]یک مکان امن در روز وقتی که یک قابلمه کامل در زیر میز صبحانه قرار داشت تصمیم گرفتم که آنجا را ترک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What Ken did not tell was that he was sitting on a chamber pot when Sir Noel walked into the dressing room.
[ترجمه گوگل]چیزی که کن نگفت این بود که وقتی سر نوئل وارد اتاق رختکن شد، روی یک گلدان مجلسی نشسته بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که در وتی به او نگفت این بود که وقتی سر نوئل وارد اتاق شد، روی یک گلدان سنگی نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Liza laughed so much she rolled off the bed on to the chamber pot, spilling its contents on the floor.
[ترجمه گوگل]لیزا آنقدر خندید که از روی تخت بیرون آمد و روی گلدان محفظه ای ریخت و محتویات آن را روی زمین ریخت
[ترجمه ترگمان]لیزا آنقدر خندید که روی تخت خوابش برد و محتویات آن را روی زمین ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was no running water in the Gandhi home; each room had a chamber pot.
[ترجمه گوگل]در خانه گاندی آب جاری وجود نداشت هر اتاق یک گلدان مجلسی داشت
[ترجمه ترگمان]در خانه گاندی هیچ آبی وجود نداشت؛ هر اتاق یک کوزه اتاق داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. On it was one shoe with the buckle missing and a half filled chamber-pot.
[ترجمه گوگل]روی آن یک کفش با سگک گم شده بود و یک گلدان محفظه ای پر شده بود
[ترجمه ترگمان]روی آن یک لنگه کفش بود که the از دست رفته و یک ظرف نیمه پر از دیگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Bills for gambling debts are stuffed beneath an overflowing chamber-pot and the Prince is surrounded by medications for indigestion and the pox.
[ترجمه گوگل]صورت‌حساب‌های بدهی‌های قمار در زیر گلدانی پر شده است و شاهزاده با داروهایی برای سوء هاضمه و آبله احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]قبوض بدهی قمار در زیر یک محفظه لبریز از مواد مخدر پر شده است و پرنس توسط داروهای سو هاضمه و ابله احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. There was a fire burning in the grate and a china chamber-pot painted with birds and flowers beneath the bed.
[ترجمه گوگل]آتشی در رنده شعله ور بود و یک گلدان محفظه چینی رنگ شده با پرندگان و گل زیر تخت
[ترجمه ترگمان]آتشی در بخاری دیواری زبانه می کشید و یک گلدان چینی که روی آن نقاشی شده بود با پرندگان و گل هایی که زیر تخت بود، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Dubbed the ChamberPot Gallery, the exhibition that opened in mid-June is the brainchild of two local artists hoping to draw attention to this artist-oriented community.
[ترجمه گوگل]نمایشگاهی که در اواسط ژوئن افتتاح شد، که گالری ChamberPot نام دارد، زاییده فکر دو هنرمند محلی است که امیدوارند توجه را به این جامعه هنرمند محور جلب کنند
[ترجمه ترگمان]نمایشگاهی که در اواسط ماه ژوئن افتتاح شد زاییده فکر دو هنرمند محلی است که امیدوار هستند به این جامعه هنرمند توجه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Many a crown of wisdom is but the golden chamberpot of success, wearing with pompous dignity.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تاج های حکمت تنها اتاقک طلایی موفقیت است که با وقار و شکوه بر سر می بندد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها تاجی از عقل دارند، اما لگن طلایی کامیابی، با وقار و وقار pompous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The book, fallen, sprawled against the bulge of the orange - keyed chamberpot.
[ترجمه گوگل]کتاب، افتاده، روی برآمدگی اتاقک با کلید نارنجی پراکنده شد
[ترجمه ترگمان]کتابی که روی زمین افتاده بود، روی برآمدگی لگن ظرف شویی ولو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Evidently the action had been so heated leading up to this incarceration that the caretaker had emptied a chamberpot down the stairs onto the troublemakers.
[ترجمه گوگل]ظاهراً این اقدام به حدی داغ شده بود که منجر به این حبس شد که سرایدار یک گلدان محفظه ای را از پایین پله ها روی افراد مزاحم خالی کرده بود
[ترجمه ترگمان]ظاهرا این عمل چنان گرم شده بود که سرایدار مدرسه یک لگن توالت را روی پله ها خالی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The room is very neat, the bed is specially big, the bathroom chamberpot is unexpectedly the belt warm controls with the clean function.
[ترجمه گوگل]اتاق بسیار شسته و رفته است، تخت مخصوصاً بزرگ است، گلدان حمام به طور غیرمنتظره ای کنترل های گرم کمربند با عملکرد تمیز است
[ترجمه ترگمان]اتاق بسیار تمیز است، تخت خواب به طور خاص بزرگ است، لگن حمام به طرز غیر منتظره ای کنترل گرم کمربند را با تابع پاک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لگن (اسم)
basin, laver, chamber pot, finger bowl

انگلیسی به انگلیسی

• portable toilet placed next to a bed, receptacle use to urinate or defecate in the bedroom
a chamber pot is a round china container that some people keep in their bedrooms so that they can urinate in them during the night.
portable toilet placed next to a bed, receptacle use to urinate or defecate in the bedroom

پیشنهاد کاربران

a large, round, bowl - shaped container used as a toilet at night or during an illness, in the past often kept under a bed
ظرف بزرگ، گرد و کاسه ای شکل که به عنوان توالت در شب یا در هنگام بیماری استفاده و در گذشته اغلب زیر تخت نگهداری می شد.
لگن ادرار، سطل ادرار
chamber potchamber pot
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/chamber-pot
لگن دستشویی - سطل ادرار

بپرس