1. Our baseball team chalked up another victory.
[ترجمه گوگل]تیم بیسبال ما یک پیروزی دیگر به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تیم بیس بال ما یه پیروزی دیگه رو به خاطر آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Andy Wilkinson chalked up his first win of the season.
[ترجمه گوگل]اندی ویلکینسون اولین برد خود در این فصل را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اندی ویلکینسن اولین برد خود را در این فصل به ثبت رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The team has chalked up its fifth win in a row.
[ترجمه گوگل]این تیم به پنجمین برد متوالی خود دست یافته است
[ترجمه ترگمان]این تیم پنجمین پیروزی خود را در یک ردیف ثبت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Today's victory is the fifth that the Irish team has chalked up this year.
[ترجمه گوگل]پیروزی امروز پنجمین پیروزی تیم ایرلند در سال جاری است
[ترجمه ترگمان]پیروزی امروز پنجمین پیروزی تیم ایرلند در سال جاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The scorekeeper chalked up one more point for the home team.
[ترجمه گوگل]گلر یک امتیاز دیگر برای تیم میزبان به دست آورد
[ترجمه ترگمان]\"scorekeeper\" یک امتیاز دیگر برای تیم خانگی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Several important milestones in foreign policy have been passed by this Congress and they can be chalked up as major accomplishments.
[ترجمه گوگل]چندین نقطه عطف مهم در سیاست خارجی توسط این کنگره به تصویب رسیده است و می توان آنها را به عنوان دستاوردهای بزرگ قلمداد کرد
[ترجمه ترگمان]چندین نقطه عطف مهم در سیاست خارجی توسط این کنگره تصویب شده است و آن ها را می توان به عنوان دستاوردهای مهم به ثبت رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The team chalked up their tenth win this season.
[ترجمه گوگل]این تیم دهمین برد خود در این فصل را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این تیم دهمین پیروزی خود را در این فصل بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They will have chalked up 40 years of marriage this summer.
[ترجمه گوگل]آنها در تابستان امسال 40 سال ازدواج خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها امسال تابستان ۴۰ سال ازدواج خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The results were chalked up on the blackboard as soon as they came in.
[ترجمه گوگل]نتایج به محض ورود روی تخته سیاه نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]به محض ورود آن ها، تخته سیاه به محض ورود آن ها روی تخته سیاه پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The team chalked up the ten victories against two defeats.
[ترجمه گوگل]این تیم ده پیروزی را در مقابل دو شکست به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این تیم ده پیروزی را در برابر دو شکست بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As a Hollywood actor he has chalked up a number of box-office successes.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک بازیگر هالیوود موفقیت های زیادی در گیشه کسب کرده است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک هنرپیشه هالیوودی تعدادی از موفقیت ها را به ثبت رسانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It was doubtful whether the Conservatives could chalk up a fourth successive election victory, but they did.
[ترجمه گوگل]تردید داشت که محافظه کاران بتوانند چهارمین پیروزی پیاپی در انتخابات را کسب کنند، اما آنها این کار را کردند
[ترجمه ترگمان]جای تردید بود که آیا محافظه کاران می توانند چهارمین پیروزی پی درپی انتخابات را به تصویر بکشند، اما آن ها این کار را کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Seattle chalked up another win last night over Denver.
[ترجمه گوگل]سیاتل شب گذشته یک پیروزی دیگر مقابل دنور به دست آورد
[ترجمه ترگمان]سیاتل در مورد یه برنده دیگه دیشب توی \"دنور\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The scores were chalked up on the wall.
[ترجمه گوگل]نمرات روی دیوار با گچ زده شده بود
[ترجمه ترگمان]The به دیوار تکیه داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His failure can be chalked up to lack of experience.
[ترجمه گوگل]شکست او را می توان به دلیل عدم تجربه دانست
[ترجمه ترگمان]شکست او را می توان به خاطر فقدان تجربه ضبط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید