زمین تا آسمان
🔸 معادل فارسی:
مثل زمین تا آسمون فرق داشتن / کاملاً متفاوت بودن / هیچ شباهتی نداشتن
در زبان محاوره ای تخصصی:
دو چیز که اصلاً به هم نمی خورن، انگار از دو دنیای مختلفن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – تفاوت شدید و غیرقابل جمع ) :**
برای توصیف دو چیز یا دو نفر که از نظر ویژگی، رفتار، یا ماهیت کاملاً متفاوت اند
مثال: *My sister and I are like chalk and cheese—she’s loud and outgoing, I’m quiet and reserved. *
من و خواهرم مثل زمین تا آسمون فرق داریم—اون پر سر و صدا و اجتماعی، من آروم و گوشه گیرم.
2. ** ( فرهنگی – تضاد شخصیتی یا سبک زندگی ) :**
در توصیف تفاوت های فرهنگی، اجتماعی، یا سبک زندگی بین افراد یا گروه ها
مثال: *City life and village life are chalk and cheese. *
زندگی شهری و روستایی هیچ شباهتی به هم ندارن.
3. ** ( محاوره ای – طنز در تضاد ) :**
اغلب با لحن طنز یا اغراق برای تأکید بر ناسازگاری یا تفاوت شدید
مثال: *Putting those two in the same team? That’s chalk and cheese. *
اونا رو بذاری تو یه تیم؟ انگار داری گچ و پنیر رو قاطی می کنی!
4. ** ( داستانی – تضاد در شخصیت پردازی ) :**
در روایت، برای نشان دادن تضاد بین دو شخصیت یا دو مسیر داستانی
مثال: *The hero and the villain were chalk and cheese in every way. *
قهرمان و ضدقهرمان از هر نظر مثل گچ و پنیر بودن.
5. ** ( اجتماعی – ناسازگاری در روابط یا همکاری ) :**
در تحلیل روابط یا همکاری های ناموفق، برای اشاره به تفاوت های بنیادین
مثال: *Their marriage failed because they were chalk and cheese from the start. *
ازدواجشون شکست خورد چون از اول هیچ شباهتی نداشتن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
polar opposites – completely different – night and day – worlds apart – apples and oranges

مثل زمین تا آسمون فرق داشتن / کاملاً متفاوت بودن / هیچ شباهتی نداشتن
در زبان محاوره ای تخصصی:
دو چیز که اصلاً به هم نمی خورن، انگار از دو دنیای مختلفن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – تفاوت شدید و غیرقابل جمع ) :**
برای توصیف دو چیز یا دو نفر که از نظر ویژگی، رفتار، یا ماهیت کاملاً متفاوت اند
مثال: *My sister and I are like chalk and cheese—she’s loud and outgoing, I’m quiet and reserved. *
من و خواهرم مثل زمین تا آسمون فرق داریم—اون پر سر و صدا و اجتماعی، من آروم و گوشه گیرم.
2. ** ( فرهنگی – تضاد شخصیتی یا سبک زندگی ) :**
در توصیف تفاوت های فرهنگی، اجتماعی، یا سبک زندگی بین افراد یا گروه ها
مثال: *City life and village life are chalk and cheese. *
زندگی شهری و روستایی هیچ شباهتی به هم ندارن.
3. ** ( محاوره ای – طنز در تضاد ) :**
اغلب با لحن طنز یا اغراق برای تأکید بر ناسازگاری یا تفاوت شدید
مثال: *Putting those two in the same team? That’s chalk and cheese. *
اونا رو بذاری تو یه تیم؟ انگار داری گچ و پنیر رو قاطی می کنی!
4. ** ( داستانی – تضاد در شخصیت پردازی ) :**
در روایت، برای نشان دادن تضاد بین دو شخصیت یا دو مسیر داستانی
مثال: *The hero and the villain were chalk and cheese in every way. *
قهرمان و ضدقهرمان از هر نظر مثل گچ و پنیر بودن.
5. ** ( اجتماعی – ناسازگاری در روابط یا همکاری ) :**
در تحلیل روابط یا همکاری های ناموفق، برای اشاره به تفاوت های بنیادین
مثال: *Their marriage failed because they were chalk and cheese from the start. *
ازدواجشون شکست خورد چون از اول هیچ شباهتی نداشتن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:

در ظاهر شبیه اما در باطن متفاوت
معادلش میشه از اصطلاح مثل کارد و پنیرن هم استفاده کرد.
They're like chalk and cheese.
این کجا و اون کجا
فرض کنید قبلا یه جنس تقلبی داشتید، حالا پولدار شدید و رفتید اصلش رو خریدید. میخواید بگید این کجا و اون کجا. یعنی با این که شبیه به هم هستن ولی کیفیتش کاملا فرق داره. میگید:
The difference between them is chalk and cheese
فرض کنید قبلا یه جنس تقلبی داشتید، حالا پولدار شدید و رفتید اصلش رو خریدید. میخواید بگید این کجا و اون کجا. یعنی با این که شبیه به هم هستن ولی کیفیتش کاملا فرق داره. میگید:
کاملا متفاوت بودن
عبارت کلیشه ای
یعنی
دو چیز اگر در ظاهر با هم تشابه داشته باشند اما در باطن باهم کاملا فرق دارند
یعنی
دو چیز اگر در ظاهر با هم تشابه داشته باشند اما در باطن باهم کاملا فرق دارند