معنی: نشان، گچ، طباشیر، با گچ خط کشیدن، علامت سفید کردن، با گچ نشان گذاردنمعانی دیگر: گل سفید، گل کیوه، (انگلیس - در مورد خاک کشاورزی) گچ و آهک زدن، گچ آمیز کردن، کود دادن، با گچ نوشتن یا رسم کردن، علامت یا طرح ترسیم شده با گچ، (انگلیس) صورتحساب، تعداد امتیاز (در مسابقه)، حساب نسیه، گچی، نوشته شده با گچ، (امریکا - خودمانی - در مسابقه ی اسبدوانی) اسبی که احتمال بردن او در مسابقه زیاد است، شرط بندی روی اسب های خوب، گچ زدن به، (در بازی بیلیارد و غیره) به سر چوب (cue) گچ مالیدن، رنگ پریده کردن یا شدن، مثل گچ سفید شدن، (به ویژه در مورد سطوح نقاشی شده) گچ مانند شدن، نرم و پودر مانند شدن
• (1)تعریف: a soft whitish limestone derived mostly from minute sea shells.
• (2)تعریف: a substance derived from natural chalk that is pressed into a stick-like form and used for writing on a blackboard or drawing on pavement.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: chalks, chalking, chalked
• (1)تعریف: to rub, treat, or mark with chalk.
• (2)تعریف: to write down or portray in a drawing with chalk.
فعل ناگذر ( intransitive verb )عبارات: chalk up
• : تعریف: of paint, to become so weathered that a powder is formed.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or made with chalk.
جمله های نمونه
1. chalk boulders extending from the cliffs
سنگ های گچی که از میان صخره ها سر برافراشته بود
2. chalk scraping a blackboard makes my hair stand on end
گچ که بر تخته ی سیاه کشیده می شود موی بدنم را سیخ می کند.
3. chalk out
1- با گچ نوشتن یا علامت گذاری کردن 2- طرح کردن،به اجمال شرح دادن یا تعیین کردن
4. chalk up
1- (در مسابقات و غیره) امتیاز به دست آوردن،کسب کردن 2- نسیه کردن
5. the chalk made a screeching sound on the blackboard
گچ روی تخته سیاه صدای ناهنجاری کرد.
6. the chalk rasped across the blackboard
گچ بر روی تخته سیاه صدای گوشخراشی ایجاد کرد.
7. this chalk is soft and powders easily
این گچ نرم است و به آسانی پودر می شود.
8. they use chalk to write on a blackboard
با گچ روی تخته ی سیاه می نویسند.
9. different as chalk and cheese
(انگلیس) بسیار متفاوت،بسیار ناهمانند
10. walk a chalk line
(عامیانه) اطاعت کامل کردن،مواظب رفتار خود بودن
11. a piece of chalk for writing
یک تکه گچ برای نوشتن
12. (as) different as chalk and cheese
(دارای فرق) از زمین تا آسمان،کاملا متفاوت،بسیار ناسان
13. not by a long chalk
(انگلیس) به هیچ وجه،ابدا
14. the teacher leaned against the blackboard and the chalk rubbed off on his black jacket
معلم به تخته سیاه تکیه داد و گچ ها به کت سیاهش مالیده شد.
15. this plant grows in all kinds of soil, including chalk
این گیاه در انواع خاک ها رشد می کند حتی خاک گچی.
16. not all workers have belonged to a union by a long chalk
همه ی کارگران هرگز عضو اتحادیه نبوده اند.
17. With a stick of chalk he wrote her order on a blackboard.
[ترجمه گوگل]با یک چوب گچ دستور او را روی تخته سیاه نوشت [ترجمه ترگمان]او با یک تکه گچ، دستور او روی تخته سیاه را نوشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Chalk and cheese are disparate substances.
[ترجمه گوگل]گچ و پنیر مواد متفاوتی هستند [ترجمه ترگمان]پنیر و پنیر، مواد متفاوت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Dust yourself down you're covered in chalk.
[ترجمه گوگل]گرد و غبار خود را پاک کنید که با گچ پوشیده شده اید [ترجمه ترگمان]خودت را گرد و خاک کردی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. We can chalk that win up to a lot of luck.
[ترجمه گوگل]ما میتوانیم با گچ برنده شویم تا شانس زیادی داشته باشیم [ترجمه ترگمان] میتونیم این ها رو به یه عالمه شانس تبدیل کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. He filched a piece of chalk from the teacher's desk.
[ترجمه گوگل]تکه ای گچ را از روی میز معلم پاک کرد [ترجمه ترگمان]یک تکه گچ را از روی میز معلم گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. You can't chalk his bad work up to lack of trying.
[ترجمه بتتدر] کمبود را افزایش ندهید
|
[ترجمه دیکصنری] شما نمیتونید اسکل باشید
|
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید کار بد او را به اندازه ی عدم تلاش به حساب بیاورید [ترجمه ترگمان]تو نمی توانی کار bad را به خاطر کمبود تلاش از دست بدهی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. They're like chalk and cheese, those two.
[ترجمه رویا] آنها مثل موش و گربه هستند ( ارتباط خوبی ندارند )
|
[ترجمه گوگل]آنها مانند گچ و پنیر هستند، آن دو [ترجمه ترگمان]آن ها مثل گچ و پنیر هستند، آن دوتا [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[عمران و معماری] سنگ آهک نرم - گچ - کربنات کلسیم - گل سفید [زمین شناسی] گل سفید یا چالک سنگ آهک دریایی نرم، خالص، ریزدانه، سفید تا خاکستری روشن که 90-99% آن از کلسیت تشکیل شده است. اغلب در محیط های آبی کم عمق و از تجمع پوسته آهکی ریزیاخته های شناور و بقایای جلبک های آهکی شکل می گیرد. الف) یک سنگ آهک نرم، خالص، خاکی، با بافت ریز، معمولاً سفید تا خاکستری روشن یا نخودی با منشأ دریایی که تقریباً بطور کامل (99%-90) از کلسیت ساخته شده است و عمدتاً بوسیله تجمع آب کم عمق پوسته های آهکی میکروارگانیسم های معلق (اکثراً فرامنیفرها) و همچنین از بقایای گرد یا آرد شده جلبکهای آهکی (مانند کوکولیتها و رابدولیتها) تشکیل شده است. این سنگ ممکن است شامل بقایای آمونیت ها، خارپوستان و پلسی پودها و ندول های چرت ویبریت باشد. بیشترین انواع گل های سفید متعلق به عصر کرتاسه می باشد. مترادف: creta ب) یک کربنات کلسیم سفید خالص (یا تقریباً خالص) طبیعی، که به ذرات پودری یا خرده ریزه ای شکسته می شود. ج) سنگ گچ. ریشه کلمه: انگلیسی قدیمی cealc سیلک. از کلمه لاتین calx به معنای آهک. [نساجی] گچ - نوعی کاغذ نقشه کشی [] گچ (پودر) سنگنوردی [خاک شناسی] گل سفید [آب و خاک] گچ، گل سفید
انگلیسی به انگلیسی
• white limestone; object which is made of limestone (or something which resembles limestone) and is used for writing on blackboards or slates write or mark with chalk chalk is soft white rock. you can use small pieces of it for writing or drawing with. chalks are small pieces of chalk used for writing or drawing with. if you chalk something, you draw or write it using a piece of chalk. if you chalk up a success, you achieve it.
پیشنهاد کاربران
Chalk : گچ، گچ رنگی
دوستان تلفظش چاک هست نه چالک
Chalk درایران با نام مٍل شناخته شده است که واژه ای روسی ست و فرمول شیمیایی اش هم کربنات کلسیم است درحالی که گچ یا gypsum سولفات کلسیم است و در بنایی هم بکار میرود
مٍل . واژه روسی معادل chalk. مل یا آنچه درفارسی بنام گچ جا افتاده است کربنات کلسیم است ولی گچ یا gypsum که در بنایی هم بکار میرود سولفات کلسیم است.
chalk 2 ( n ) =a substance similar to chalk made into white or colored sticks for writing or drawing, e. g. a piece of chalk. a stick of chalk. a box of colored chalks.
chalk 1 ( n ) ( tʃɔk ) =a type of soft white stone, e. g. chalk cliffs.
Chalk = completely Chalk full of remedy کاملا پر از مرهم
بزار به حساب. . . . مثال: dw about it . just chalk it to his age نگران نباش اینو بزار به حساب سنش / جونیش
chalk =گچ
در اقتصاد به معنی بدست آوردن است
chalk ( زمینشناسی ) واژه مصوب: گِلسفید تعریف: سنگآهکی نرم، خالص، ریزدانه، سفید تا خاکستری با منشأ دریایی
گَچیدن.
پودر گچ مورد استفاده در ورزش هایی مثل وزنه برداری، سنگنوردی و ژیمناستیک