chairlift

/ˈtʃeəlɪft//ˈtʃeəlɪft/

تله سیژ، تخت روان، صندلی متحرک که اسکی بازان را به بالای کوه می برد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a system of chairs suspended from a power-driven cable, used to carry people, esp. skiers, up or down mountainsides.

جمله های نمونه

1. An injury or being stuck on a stationary chairlift can be a very frosty experience.
[ترجمه گوگل]آسیب دیدگی یا گیر افتادن روی بالابر ثابت می تواند تجربه بسیار سردی باشد
[ترجمه ترگمان]جراحت یا گیر افتادن بر یک تله سیژ ساکن می تواند یک تجربه بسیار سرد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A long chairlift took us back up to the Col de la Madeleine, with its spectacular view up to Meribel.
[ترجمه گوگل]یک تله کابین طولانی ما را به سمت کول د لا مادلین، با منظره تماشایی آن تا مریبل برد
[ترجمه ترگمان]یک تله سیژ قدیمی ما را به سوی Col برد، با نمای تماشایی آن تا Meribel
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Since getting off a chairlift without skis is tricky, the gondola is the best way up.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پیاده شدن از بالابر بدون اسکی دشوار است، تله کابین بهترین راه برای بالا رفتن است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که گرفتن یک تله سیژ فاقد تجهیزات اسکی دشوار است، این قایق بهترین راه برای صعود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your chairlift can be neatly folded away against the wall.
[ترجمه گوگل]بالابر صندلی شما را می توان به خوبی روی دیوار تا کرد
[ترجمه ترگمان]chairlift میتونه خیلی تمیز روی دیوار جمع بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Everywhere else was white: snow-covered trees, snow-covered mountains and my snow-covered skis dangling off the chairlift.
[ترجمه گوگل]همه جا سفید بود: درختان پوشیده از برف، کوه های پوشیده از برف و اسکی های پوشیده از برف من که از بالابر صندلی آویزان بودند
[ترجمه ترگمان]همه جا سفید بود: درختان پوشیده از برف، کوه های پوشیده از برف و اسکی پوشیده از اسکی روی chairlift
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A total of 14 people died on the piste including four casualties of the chairlift accident in Carinthia and four heart attacks.
[ترجمه گوگل]در مجموع 14 نفر در پیست جان خود را از دست دادند که شامل چهار قربانی تصادف با صندلی بالابر در کارینتیا و چهار حمله قلبی شد
[ترجمه ترگمان]در مجموع ۱۴ نفر در piste از جمله چهار کشته تله سیژ در کارینتیا و چهار حمله قلبی جان باختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lift used to carry skiers to the top of a mountain, ski lift
a chairlift is a line of chairs attached to a moving cable which can carry people up or down a mountain.

پیشنهاد کاربران

chairlift ( n ) ( tʃɛrlɪft ) =a series of chairs hanging from a moving cable, for carrying people up and down a mountain
chairlift

بپرس