cesspit

/ˈsespɪt//ˈsespɪt/

معنی: چاه مستراح، گودال فاضل اب
معانی دیگر: گودال یا مخزن فاضلاب و فضولات، چالاب، آبریز، گنداب

جمله های نمونه

1. For weeks the affair threatened to be a cesspit of scandal.
[ترجمه گوگل]برای هفته‌ها این رابطه به یک رسوایی تبدیل می‌شد
[ترجمه ترگمان]برای چند هفته، قضیه تهدید به رسوایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By leaking, like cesspits, they contaminated ground water.
[ترجمه گوگل]آنها با نشت مانند چاله ها، آب های زیرزمینی را آلوده کردند
[ترجمه ترگمان]با تراوش، مانند cesspits، آب زیرزمینی را آلوده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scutari was built over a cesspit.
[ترجمه گوگل]Scutari بر روی یک گودال ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]Scutari از یک چاه فاضلاب ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mordovia is the cesspit into which are flushed the malcontents and malefactors of the Union of Soviet Socialist Republics.
[ترجمه گوگل]موردویا گودالی است که بدخواهان و بدخواهان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در آن ریخته شده است
[ترجمه ترگمان]Mordovia the است که در آن the و تبه کار اتحادیه جمهوری های سوسیالیست اتحاد جماهیر شوروی برافروخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But we cannot relegate computer games to the cesspit of pop culture solely on the evidence of the current crop of games.
[ترجمه گوگل]اما ما نمی‌توانیم بازی‌های رایانه‌ای را صرفاً بر اساس شواهد موجود در بازی‌های کنونی به حفره‌ی فرهنگ پاپ تنزل دهیم
[ترجمه ترگمان]اما ما نمی توانیم بازی های کامپیوتری را صرفا براساس شواهد حاصل از محصول فعلی انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was a kind of cesspit constantly seething with smallpox and bubonic plague.
[ترجمه گوگل]این یک نوع گودال بود که دائماً با آبله و طاعون ببونیک می جوشید
[ترجمه ترگمان]این یک چاه فاضلاب بود که پیوسته از آبله و طاعون در جوش و خروش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The company put a camera in to the cesspit tank, filtered the waste and even sent a brave worker into the tank with a metal detector to help Speirs but failed.
[ترجمه گوگل]این شرکت یک دوربین را در مخزن cesspit قرار داد، ضایعات را فیلتر کرد و حتی یک کارگر شجاع را با یک فلزیاب به داخل مخزن فرستاد تا به اسپیرز کمک کند اما شکست خورد
[ترجمه ترگمان]شرکت یک دوربین را در مخزن cesspit قرار داد، زباله را فیلتر کرد و حتی یک کارگر شجاع را با یک ردیاب فلزی به داخل مخزن فرستاد تا به Speirs کمک کند اما شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A once charming rural idyll, Emmerdale had become a moral cesspit.
[ترجمه گوگل]Emmerdale که زمانی یک افسانه روستایی جذاب بود، تبدیل به یک گودال اخلاقی شده بود
[ترجمه ترگمان]A روستایی زیبا و دلربا تبدیل به یک cesspit اخلاقی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Archaeologists believe they are on the cusp of shedding new light on the life of William Shakespeare –by digging up what may have been the playwright's cesspit.
[ترجمه گوگل]باستان شناسان بر این باورند که در آستانه پرتاب کردن نور جدیدی بر زندگی ویلیام شکسپیر هستند - با کندن چیزی که احتمالاً گودال این نمایشنامه نویس بوده است
[ترجمه ترگمان]باستان شناسان بر این باورند که آن ها بر فراز ریزش نور جدیدی بر زندگی ویلیام شکسپیر قرار دارند - با حفر این که چه چیزی ممکن است نمایش نامه نویس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The racism alluded to in the first part explodes in all its savagery, and the town – which seemed to be guilty only of a forgivable insularity – becomes a cesspit.
[ترجمه گوگل]نژادپرستی که در قسمت اول به آن اشاره شد با تمام وحشی گری خود منفجر می شود و شهر - که به نظر می رسید فقط به خاطر یک جزیره نشینی قابل بخشش مقصر است - تبدیل به چاله ای می شود
[ترجمه ترگمان]نژاد پرستی که در قسمت اول رواج می یافت، در همه وحشیگری های خود منفجر می شد، و شهر - که به نظر می رسید فقط در یک insularity قابل عفو است - به a مبدل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But this could actually yield some fantastic results, especially if it was an area where rubbish was thrown or the cesspit was located.
[ترجمه گوگل]اما این در واقع می‌تواند نتایج فوق‌العاده‌ای به همراه داشته باشد، به خصوص اگر منطقه‌ای باشد که زباله‌ها در آن پرتاب می‌شوند یا گودال در آن قرار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما این می تواند نتایج فوق العاده ای داشته باشد، به خصوص اگر منطقه ای باشد که در آن زباله ها پرتاب می شوند یا the واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although little remains of the property, the team, led by Birmingham Archaeology, believes it has identified a rubbish tip or cesspit used by the 16th century poet.
[ترجمه گوگل]اگرچه اندکی از این ملک باقی مانده است، اما تیم به رهبری باستان شناسی بیرمنگام معتقد است که یک نوک زباله یا گودال را شناسایی کرده است که توسط شاعر قرن شانزدهم استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]اگر چه بقایای کمی از این ملک باقی مانده است، اما این تیم که توسط مرکز باستان شناسی بیرمنگام رهبری می شود، بر این باور است که یک تکه زباله و یا cesspit مورد استفاده شاعر قرن شانزدهم را شناسایی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ten thousand Jus in the coffin absorb Suo Suo, than that village inside's most simple and crude grass shed Mr. the vacillating Ju still want in the middle of the Ci cesspit disgusted must and doubly.
[ترجمه گوگل]ده هزار جو در تابوت، سو سو سو را جذب می‌کند، از آن دهکده درون ساده‌ترین و خام‌ترین سوله‌ی علف‌زار، آقای جو متزلزلی که هنوز در میانه‌ی چاه‌ی سی منزجر می‌خواهد و مضاعف می‌خواهد
[ترجمه ترگمان]ده هزار جاس که در تابوت زندگی می کند، از آن ده هزار علف خشک و ساده که هنوز هم مایل است در وسط چاه مستراح جا داشته باشد، باید دو برابر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ugly evil of bureaucracy, which no comrade likes, must be thrown into the cesspit.
[ترجمه گوگل]شر زشت بوروکراسی را که هیچ رفیقی دوست ندارد باید به چاه انداخت
[ترجمه ترگمان]این کاغذ زشت اداری، که هیچ رفیقی دوست ندارد، باید به چاه فاضلاب انداخته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاه مستراح (اسم)
cesspit, cesspool

گودال فاضلاب (اسم)
cesspit

تخصصی

[عمران و معماری] چاه مستراح

انگلیسی به انگلیسی

• reservoir for liquid waste and sewage
a cesspit is a hole or tank in the ground into which waste water and sewage flow.

پیشنهاد کاربران

( also cesspool )
1 -
A cesspit is a pit or container used for the disposal of liquid waste and sewage.
گودال یا ظرفی است که برای دفع زباله های مایع و فاضلاب استفاده می شود.
چاه مستراح
...
[مشاهده متن کامل]

Only wealthy elites had toilets, which typically consisted of a hole carved into a slab of stone with a latrine cesspit below for storing the waste.
2 -
It can refer to a disgusting or corrupt place/ a situation that causes strong shock, disapproval, and dislike
مکان منزجر کننده یا فاسد
وضعیتی که باعث شوک شدید، عدم تایید و بیزاری می شود
Diagon Alley becomes a cesspit of Death Eaters during Halloween Horror Nights.

cesspit
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cesspit• https://en.wikipedia.org/wiki/Cesspit
Cesspool هم میگن در امریکنگ cesspit بریتیش هستش
سِس پِت
معنی cesspool :
noun
[count]
🔴1 : an underground hole or container for holding liquid waste ( such as sewage ) from a building
...
[مشاهده متن کامل]

🔴2 : a place or situation that is very dirty, evil, or corrupt
The region had become a cesspool of pollution.
■a cesspool of corruption
—called also chiefly Brit ) cesspit

بپرس