cess

/cess//cess/

معنی: تشخیص و تعیین مالیات
معانی دیگر: (ایرلند) مالیات، عوارض، سرازیری کنار رودخانه وغیره

جمله های نمونه

1. bad cess to you (them, etc. )
الهی که خیر نبینی (نبینند و غیره)

2. out of all cess
(قدیمی) بی اندازه،به افراط

3. With horizontal trimming die, horizontal trimming pro- cess can be fulfilled.
[ترجمه گوگل]با قالب افقی می توان فرآیند پیرایش افقی را انجام داد
[ترجمه ترگمان]با trimming افقی، trimming افقی و cess می تواند تحقق یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cess was aimed at mopping up funds for tobacco farmers'rehabilitation.
[ترجمه گوگل]هدف از این توقف، جمع آوری بودجه برای بازپروری کشاورزان تنباکو بود
[ترجمه ترگمان]هدف از این فرآیند پاک سازی پول برای احیای کشاورزان تنباکو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cess et al. So, the anomalous absorption of solar radiation by clouds is basically equal to the absorption of solar actinic radiation by the substance with photochemical reactions in the atmosphere.
[ترجمه گوگل]سس و همکاران بنابراین، جذب غیرعادی تابش خورشید توسط ابرها اساساً برابر با جذب تابش اکتینیک خورشیدی توسط ماده با واکنش های فتوشیمیایی در جو است
[ترجمه ترگمان]cess و همکاران، جذب غیر عادی تابش خورشیدی از طریق ابرها اساسا برابر با جذب اشعه خورشید actinic توسط ماده با واکنش های فتوشیمیایی در جو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bad cess to you!
[ترجمه گوگل]بد به شما!
[ترجمه ترگمان]بدا به حال تو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The structures, properties and application of chitin and chitosan wereand production pro cess there of presented.
[ترجمه گوگل]ساختار، خواص و کاربرد کیتین و کیتوزان و فرآیند تولید در آن ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]ساختارها، خواص و کاربرد کیتین و فرآیند تولید wereand chitosan در آنجا ارایه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The article introduce a method to set up coordinate in data controlled pro cess imitate sys - tem.
[ترجمه گوگل]در این مقاله روشی برای تنظیم مختصات در سیستم تقلید فرآیند کنترل شده داده معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را برای ایجاد هماهنگی در cess کنترل داده ها و تقلیدی از سیستم معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The process of preparation of vanadium nitride by reduction and nitrogenization pro2 cess is theoretically analyzed and experimentally discussed.
[ترجمه گوگل]فرآیند آماده‌سازی نیترید وانادیم با فرآیند احیا و نیتروژن‌زایی به صورت تئوری تجزیه و تحلیل و به صورت تجربی مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]فرآیند آماده سازی نیترید وانادیم با کاهش و nitrogenization pro۲ از لحاظ نظری تحلیل و به صورت تجربی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The problems of the electrical tar trap pro - cess in Panzhihua Iron and Steel Group are discussed.
[ترجمه گوگل]مشکلات فرآیند تله قیر الکتریکی در گروه آهن و فولاد Panzhihua مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود در تله قطران برقی در گروه آهن و فولاد مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The feasibility is expounded of prod using chromium nitride with material chromium powders by solidifying pro - cess.
[ترجمه گوگل]امکان سنجی تولید با استفاده از نیترید کروم با پودرهای کروم مواد با فرآیند انجماد بیان شده است
[ترجمه ترگمان]امکان سنجی با استفاده از کروم با استفاده از کروم با مواد کروم مواد و محکم کردن گنداب، مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The results show that the charge transfer reaction of the cathode pro- cess is preceded by a homogeneous chemical reaction and a heterogeneous surfac a chemical reaction.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که واکنش انتقال بار فرآیند کاتد با یک واکنش شیمیایی همگن و یک سطح ناهمگن یک واکنش شیمیایی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که واکنش انتقال بار در فرآیند pro کاتدی، با واکنش شیمیایی همگن و واکنش شیمیایی ناهمگن، یک واکنش شیمیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Accurate measurement of the angle of squint can ensure the suc - cess in operations.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری دقیق زاویه چشم می تواند موفقیت در عملیات را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دقیق زاویه چشم لوچ می تواند از فرآیند suc در عملیات ها اطمینان حاصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Credit rating a - gencies play an important role in this pro - cess.
[ترجمه گوگل]رتبه بندی اعتباری - آژانس ها نقش مهمی در این فرآیند دارند
[ترجمه ترگمان]رتبه بندی اعتباری یک نقش مهم در این فرآیند طرفدار را ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشخیص و تعیین مالیات (اسم)
cess

انگلیسی به انگلیسی

• local tax (in irland); luck (irish slang)
tax; assess; neglect

پیشنهاد کاربران

cess ( حمل‏ونقل ریلی )
واژه مصوب: شانۀ خاکریز
تعریف: فضایی در دو طرف مسیر راه آهن، بلافاصله بعد از شانۀ پارسنگ، که معمولاً برای تردد ایمن کارکنان در نظر گرفته می شود

بپرس