1. In relation to such decisions, therefore, certiorari really does quash the decision and deprive it of legal effect.
[ترجمه گوگل]بنابراین، در رابطه با چنین تصمیماتی، certiorari واقعاً تصمیم را نقض می کند و آن را از اثر قانونی سلب می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در رابطه با چنین تصمیماتی، certiorari واقعا این تصمیم را باطل می کند و آن را از تاثیر قانونی محروم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If certiorari only declares what is the case anyway, why would a person bother to seek such an order?
[ترجمه گوگل]اگر certiorari فقط اعلام می کند که به هر حال چه چیزی وجود دارد، چرا یک شخص به خود زحمت می دهد تا به دنبال چنین دستوری باشد؟
[ترجمه ترگمان]اگر certiorari تنها چیزی را می گوید که در هر صورت، چرا فردی به خود زحمت خواهد داد که چنین دستوری را بیابد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Whereas certiorari quashes past unlawful conduct, prohibition prevents future or continued unlawful conduct.
[ترجمه گوگل]در حالی که certiorari رفتار غیرقانونی گذشته را خنثی می کند، ممنوعیت از رفتار غیرقانونی آینده یا ادامه دار جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که certiorari quashes از رفتار غیرقانونی اجتناب می کند، ممنوعیت مانع از رفتار غیرقانونی یا ادامه اعمال غیرقانونی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mandamus sometimes issues in conjunction with certiorari to require a body whose decision has been quashed to go through the decision-making process again.
[ترجمه گوگل]مانداموس گاهی اوقات در ارتباط با certiorari از نهادی که تصمیمش ابطال شده است را ملزم می کند تا دوباره فرآیند تصمیم گیری را طی کند
[ترجمه ترگمان]Mandamus گاهی اوقات در ارتباط با certiorari برای نیاز به یک جسم که تصمیم او برای عبور مجدد از فرآیند تصمیم گیری با مشکل روبرو شده است، به مسائل مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The court will not issue a writ of certiorari unless at least four of the nine justices approve of it.
[ترجمه گوگل]دادگاه حکم صادر نمی کند مگر اینکه حداقل چهار قاضی از نه قاضی آن را تأیید کنند
[ترجمه ترگمان]دادگاه یک حکم صادر کننده صادر نخواهد کرد مگر اینکه حداقل چهار قاضی از نه قاضی آن را تایید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Whether the Court will issue a writ of certiorari is entirely within its discretion.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا دادگاه حکم صادر می کند یا نه کاملاً در صلاحیت خود است
[ترجمه ترگمان]اینکه آیا دادگاه یک حکم صادر کننده را صادر خواهد کرد یا نه، کاملا در اختیار خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The court ordered certiorari following judicial review.
[ترجمه گوگل]دادگاه پس از بررسی قضایی دستور certiorari را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه دستور بازبینی قضایی زیر را صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He applied for judicial reiview by way of certiorari.
[ترجمه گوگل]او از طریق certiorari درخواست تجدید نظر قضایی داد
[ترجمه ترگمان]او به روش of برای reiview قضایی درخواست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The court ordered certiorari following judicial review, quashing the order made by the juvenile court.
[ترجمه گوگل]دادگاه پس از بررسی قضایی، حکم صادر شده توسط دادگاه اطفال و نوجوانان را نقض کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه دستور بازبینی قضایی زیر را صادر کرد و دستور دادگاه نوجوانان را تصحیح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We grant certiorari to resolve the conflict.
[ترجمه گوگل]ما گواهینامه ای برای حل مناقشه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما به certiorari کمک می کنیم تا مناقشه را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Writ of certiorari - An order issued by the Supreme Court directing the lower court to transmit records for a case for which it will hear on appeal. (See certiorari in Foreign Words Glossary.
[ترجمه گوگل]Writ of certiorari - حکمی که توسط دیوان عالی صادر میشود و به دادگاه بدوی دستور میدهد تا سوابق پروندهای را که در دادگاه تجدیدنظر رسیدگی میکند، ارسال کند (به certiorari در واژه نامه واژه های خارجی مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]\"کتاب\" - دستوری صادر شده از سوی دیوان عالی حکم می دهد که دادگاه پایین تر اسناد را برای پرونده ای انتقال دهد که در آن درخواست استیناف خواهد شد (مراجعه به certiorari در واژه نامه اصطلاحات خارجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is usually sought in addition to an order of certiorari and is designed to ensure the performance of a public duty.
[ترجمه گوگل]معمولاً علاوه بر یک دستور گواهی به دنبال آن است و برای اطمینان از انجام یک وظیفه عمومی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این روش معمولا علاوه بر سفارش of جستجو می شود و برای اطمینان از عملکرد یک وظیفه عمومی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In most cases, the losing party must petition the Court through a writ of certiorari to hear the case.
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، طرف بازنده برای رسیدگی به پرونده باید از طریق دادنامه از دادگاه درخواست کند
[ترجمه ترگمان]در اغلب موارد، حزب بازنده باید از طریق یک حکم of به دادگاه شکایت کند تا این پرونده را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This example shows a U. S. Supreme Court case citation to a denial of certiorari .
[ترجمه گوگل]این مثال یک استناد به پرونده دادگاه عالی ایالات متحده به انکار certiorari را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این مثال یک U را نشان می دهد اس پرونده دادگاه عالی به انکار of ارجاع داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید