1. certified public accountant
حسابدار قسم خورده
2. a certified copy
رونوشت گواهی شده
3. a certified physician
پزشک دارای جواز رسمی
4. a certified public accountant
حسابدار قسم خورده
5. two certified checks
دو چک تضمینی
6. his father was certified (insane) and spent the rest of his life in a mental hospital
پدرش را دیوانه شناختند و بقیه ی عمرش را در بیمارستان روانی سپری کرد.
7. The meat has been certified fit for human consumption.
[ترجمه گوگل]این گوشت برای مصرف انسان تایید شده است
[ترجمه ترگمان]گوشت برای مصرف انسان تایید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The accounts were certified by an auditor.
[ترجمه گوگل]حساب ها توسط حسابرس تایید شد
[ترجمه ترگمان]این حساب ها توسط یک حسابرس تایید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He certified it was his wife's handwriting.
[ترجمه گوگل]او تصدیق کرد که دستخط همسرش است
[ترجمه ترگمان]او تایید کرد که این دستخط همسرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The doctor certified the prisoner mad.
[ترجمه گوگل]دکتر تایید کرد که زندانی دیوانه است
[ترجمه ترگمان]دکتر اعلام کرد که زندانی دیوانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was certified dead on arrival.
12. It has been certified as genuine.
[ترجمه گوگل]به عنوان اصل تایید شده است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به عنوان اصل تایید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The accounts were certified correct by the finance department.
[ترجمه گوگل]حساب ها توسط بخش مالی تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]این حساب ها توسط بخش مالی تایید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They wanted to get certified as divers.
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند گواهی غواصی دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند به عنوان غواصان گواهی نامه بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In 1975 she was certified clinically insane and sent to a mental hospital.
[ترجمه گوگل]در سال 1975 گواهی مجنون بالینی دریافت کرد و به بیمارستان روانی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۵ او از لحاظ بالینی گواهی نامه بالینی دریافت کرده و به بیمارستان روانی فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید