ceremonially


رسماباایین، باتشریفات

جمله های نمونه

1. Both the ceremonially unclean and the clean may eat it.
[ترجمه گوگل]هر دو نجس و پاک می توانند آن را بخورند
[ترجمه ترگمان]هر دو مراسم ceremonially و تمیز ممکن است آن را بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They set out the bread on the ceremonially clean table and light the lamps on the gold lampstand every evening. We are observing the requirements of the Lord our God.
[ترجمه گوگل]نان را روی سفره تمیز تشریفاتی می گذارند و هر غروب چراغ ها را روی چراغدان طلا روشن می کنند ما خواسته های خداوند خدای خود را رعایت می کنیم
[ترجمه ترگمان]آن ها هر شب نان را روی میز تمیز مراسمی می گذاشتند و چراغ ها را روشن می کردند ما در حال مشاهده نیازمندی های خدای خود هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Corporal Andrew Satchell ceremonially rolled up the flag of the Royal Regiment of Fusiliers.
[ترجمه گوگل]سرجوخه اندرو ساچل به طور تشریفاتی پرچم هنگ سلطنتی فوزیلیرز را به اهتزاز درآورد
[ترجمه ترگمان]سرجوخه آندره Satchell رسما پرچم هنگ سلطنتی of را زیر نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today, human skulls are still used ceremonially in parts of Africa.
[ترجمه گوگل]امروزه جمجمه انسان هنوز در بخش هایی از آفریقا به صورت تشریفاتی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]امروزه، جمجمه های انسان هنوز در بخش هایی از آفریقا به طور تشریفاتی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was ceremonially sworn in as president.
[ترجمه گوگل]وی رسماً به عنوان رئیس جمهور سوگند یاد کرد
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان رئیس جمهور قسم خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Everyone in your household who is ceremonially clean may eat it.
[ترجمه گوگل]هر کس در خانه شما که از نظر تشریفاتی تمیز است می تواند آن را بخورد
[ترجمه ترگمان]هر کسی در خانه شما که به طور رسمی تمیز است ممکن است آن را بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However the Royal Assent is usually granted less ceremonially by letters patent.
[ترجمه گوگل]با این حال، موافقت سلطنتی معمولاً کمتر به صورت تشریفاتی از طریق نامه ثبت اختراع اعطا می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، تاییدیه سلطنتی معمولا به طور تشریفاتی توسط حق ثبت حروف به رسمیت شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aristides is a magazine writer who leaves his own name behind as ritual shamans ceremonially leave their bodies.
[ترجمه گوگل]آریستیدس یک مجله نویس است که نام خود را در حالی که شمن های آیینی به طور تشریفاتی بدن خود را ترک می کنند، به یادگار گذاشته است
[ترجمه ترگمان]آریستیدس، یک نویسنده مجله است که نام خود را به عنوان یک جادوگر تشریفاتی ترک می کند و رسما اجسادشان را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Take the Levites from among the other Israelites and make them ceremonially clean.
[ترجمه گوگل]لاویان را از میان دیگر بنی‌اسرائیل بگیرید و آنها را از نظر تشریفاتی پاک کنید
[ترجمه ترگمان]the را از میان شاخ دیگر بردارید و آن ها را به طور تشریفاتی تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He Linxiang of Party committee secretary, president makes important speech in ceremonially flying a class.
[ترجمه گوگل]او لینشیانگ از دبیر کمیته حزب، رئیس جمهور، سخنرانی مهمی در پرواز تشریفاتی کلاس دارد
[ترجمه ترگمان]او رئیس کمیته حزب، رئیس جمهور سخنرانی مهمی را در طی مراسمی در طی مراسمی در یک کلاس برگزار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The priests and Levites had purified themselves and were all ceremonially clean.
[ترجمه گوگل]کاهنان و لاویان خود را تطهیر کرده بودند و همه از نظر تشریفاتی پاک بودند
[ترجمه ترگمان]کشیش ها و Levites خود را تصفیه کرده بودند و همگی در مراسمی تمیز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For the Beltane rite, these two young people are ceremonially bound together to represent the coming together of the male and female aspects of the divine.
[ترجمه گوگل]برای آیین بلتان، این دو جوان به طور تشریفاتی با هم پیوند می‌خورند تا نمایانگر گرد هم آمدن جنبه‌های مرد و زن الهی باشند
[ترجمه ترگمان]برای مراسم Beltane، این دو جوان به طور تشریفاتی با هم متحد می شوند تا نشان دهنده گرد هم آمدن جنبه های نرینه و مادینه مقدس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a ritualistic manner, solemnly

پیشنهاد کاربران

بپرس