cerebrospinal


معنی: مغزی نخاعی، مربوط بهنخاع ومغز
معانی دیگر: سربروسید (نوعی لیپید دارای گالاکتوز ـ در بافت های مغز و اعصاب یافت می شود)، (کالبد شناسی) وابسته به مغز سر و نخاع، مغزی - نخاعی، روانشناسى : مغزى - نخاعى

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to or affecting the brain and spinal cord.

جمله های نمونه

1. Semen Cerebrospinal, vaginal, synovial, pleural, pericardial, peritoneal and amniotic fluids.
[ترجمه گوگل]منی مایعات مغزی نخاعی، واژن، سینوویال، پلورال، پریکارد، صفاقی و آمنیوتیک
[ترجمه ترگمان]Semen cerebrospinal، مهبل، synovial، غشای ریه اش، مایع peritoneal و مایع amniotic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the latter conditions, the cerebrospinal fluid has a cell count ranging from only a few to hundreds.
[ترجمه گوگل]در شرایط اخیر، مایع مغزی نخاعی دارای تعداد سلولی است که از چند تا صدها متغیر است
[ترجمه ترگمان]در شرایط دوم، مایع مغزی - نخاعی یک تعداد سلول دارد که از تنها چند صد نفر تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Acute hydrocephalus due to sudden obstruction of cerebrospinal fluid pathways by an intracranial mass also causes sudden headache.
[ترجمه گوگل]هیدروسفالی حاد به دلیل انسداد ناگهانی مسیرهای مایع مغزی نخاعی توسط یک توده داخل جمجمه نیز باعث سردرد ناگهانی می شود
[ترجمه ترگمان]hydrocephalus حاد به خاطر انسداد ناگهانی مسیرهای مایع مغزی - نخاعی به وسیله توده intracranial باعث سردرد ناگهانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The appearance of clear cerebrospinal fluid in the needle hub confirmed correct placement of the needle in the lateral cerebral ventricle.
[ترجمه گوگل]ظاهر مایع مغزی نخاعی شفاف در هاب سوزن، قرار دادن صحیح سوزن را در بطن جانبی مغز تایید کرد
[ترجمه ترگمان]ظاهر مایع مغزی - نخاعی در مرکز سوزن، قرار دادن سوزن در بطن چپ را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There were no cerebrospinal fluid ( CSF ) leaks or delayed hemorrhages.
[ترجمه گوگل]هیچ نشت مایع مغزی نخاعی (CSF) یا خونریزی تاخیری وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]مایع مغزی - نخاعی یا مایع مغزی - نخاعی وجود نداشت و یا خونریزی را به تاخیر می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To define the route for the cerebrospinal fluid ( CSF ) absorption.
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین مسیر جذب مایع مغزی نخاعی (CSF)
[ترجمه ترگمان]هدف تعیین مسیر جذب مایع مغزی - نخاعی (CSF)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To explore the procedures to reduce cerebrospinal rhinorrhea in cerebellopontine - angle craniotomy and its therapeutic principles.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی روش‌های کاهش رینوره مغزی نخاعی در کرانیوتومی زاویه‌ای مخچه و اصول درمانی آن
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روش ها برای کاهش rhinorrhea مغزی - نخاعی در زاویه cerebellopontine - زاویه و اصول درمانی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study the diagnostic value of cerebrospinal fluid rhinorrhea on MRI.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ارزش تشخیصی رینوره مایع مغزی نخاعی در MRI
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ارزش تشخیصی مایع مغزی - نخاعی بر روی MRI
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Laboratory tests were unremarkable except for cerebrospinal fluid (CSF) lymphocytic pleocytosis.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های آزمایشگاهی به جز پلوسیتوز لنفوسیتی مایع مغزی نخاعی (CSF) قابل توجه نبودند
[ترجمه ترگمان]تست های آزمایشگاهی به جز مایع مغزی - نخاعی (CSF)قابل توجه نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To investigate the importance of cerebrospinal fluid ( CSF ) examinations in diagnosing meningeal carcinomatosis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اهمیت معاینات مایع مغزی نخاعی (CSF) در تشخیص کارسینوماتوز مننژ
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اهمیت آزمون های مایع مغزی - نخاعی در تشخیص مننژی میانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To summarize our experience in managing cerebrospinal fluid rhinorrhea ( SFR ) with intranasal endoscope.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن تجربه ما در مدیریت رینوره مایع مغزی نخاعی (SFR) با آندوسکوپ داخل بینی
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربه ما در مدیریت مایع مغزی - نخاعی (SFR)با intranasal endoscope
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Real space filled with cerebrospinal fluid located between the pia mater and the arachnoid membrane.
[ترجمه گوگل]فضای واقعی پر از مایع مغزی نخاعی که بین پیا ماتر و غشای عنکبوتیه قرار دارد
[ترجمه ترگمان]فضای واقعی پر از مایع مغزی - نخاعی است که بین نرم شامه و عنکبوتیه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just the usual cavities that everyone has-those big reservoirs of cerebrospinal fluid we call the ventricles.
[ترجمه گوگل]فقط حفره های معمولی که همه دارند - آن مخازن بزرگ مایع مغزی نخاعی که ما آن را بطن می نامیم
[ترجمه ترگمان]فقط حفره های معمول که همه دارند - این مخازن بزرگ مایع مغزی - نخاعی، ما را ventricles می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This diagnosis can be established with certainty only by testing the cerebrospinal fluid.
[ترجمه گوگل]این تشخیص را تنها با آزمایش مایع مغزی نخاعی می توان با قطعیت ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]این تشخیص می تواند با اطمینان از طریق آزمایش مایع مغزی - نخاعی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To establish a kind of rapid and simple biuret method for measuring cerebrospinal fluid protein of automatic analyser.
[ترجمه گوگل]هدف ایجاد نوعی روش بیورت سریع و ساده برای اندازه گیری پروتئین مایع مغزی نخاعی آنالایزر خودکار
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد نوعی روش biuret سریع و ساده برای اندازه گیری پروتئین مایع مغزی - نخاعی از analyser اتوماتیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مغزی نخاعی (صفت)
cerebrospinal

مربوط به نخاع و مغز (صفت)
cerebrospinal

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the brain and spinal cord (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس