cerebrate


معنی: فکر کردن، فعالیت مغزی را نشان دادن
معانی دیگر: (پزشکی) فلج مغزی (نابهنجاری در حرکت عضلات در اثر صدمه به دستگاه مرکزی سلسله اعصاب)، مغز خود را به کار انداختن، قوای دماغی خود را به کار گرفتن، اندیشیدن، غور کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: cerebrates, cerebrating, cerebrated
مشتقات: cerebration (n.)
• : تعریف: to use the mind; think or reason about.

جمله های نمونه

1. About 3/4 people plan to cerebrate Hallowmas, while most people say that they will buy sweets, festival cloths and decoration despite facing tightening credit, according to the survey.
[ترجمه گوگل]بر اساس این نظرسنجی، حدود 3/4 نفر برای جشن هالوماس برنامه ریزی می کنند، در حالی که اکثر مردم می گویند که با وجود اینکه با محدودیت اعتبار مواجه هستند، شیرینی، پارچه های جشنواره و تزئینات را می خرند
[ترجمه ترگمان]براساس این تحقیق، در حدود ۳ \/ ۴ نفر به cerebrate hallowmas قصد دارند در حالی که اغلب مردم می گویند که آن ها علی رغم مواجهه با اعتبار سفت و سخت، شیرینی، لباس جشنواره و دکوراسیون می خرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If situation allow I will cerebrate your next birthday with you in China.
[ترجمه گوگل]اگر شرایط اجازه دهد، تولد بعدی شما را با شما در چین جشن خواهم گرفت
[ترجمه ترگمان]اگر این وضعیت به من اجازه دهد روز تولد بعدی شما را با شما در چین ملاقات کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cerebrate, I've located the records I sought.
[ترجمه گوگل]Cerebrate، من سوابق مورد نظر خود را پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]من مدارکی رو که دنبالش بودم رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You begin to annoy me, Cerebrate.
[ترجمه گوگل]تو شروع کردی به اذیت کردن من، سربریت
[ترجمه ترگمان] \"کم کم داری منو اذیت می کنی\" cerebrate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No, honey, on the contrary, I'm just thinking about how to cerebrate our anniversary.
[ترجمه گوگل]نه عزیزم، برعکس، من فقط به این فکر می کنم که چگونه سالگرد خود را جشن بگیرم
[ترجمه ترگمان]نه، عزیزم، برعکس، من فقط دارم به این فکر می کنم که چطوری سالگرد ازدواجمون رو خراب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Only the potent energies wielded by the dark templar could ensure a cerebrate 's permanent destruction.
[ترجمه گوگل]فقط انرژی های قوی که توسط معبد تاریک استفاده می شود می تواند نابودی دائمی یک مغز را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]تنها انرژی های قوی که توسط the تاریک به کار گرفته می شدند، می توانستند نابودی دایمی cerebrate را تضمین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فکر کردن (فعل)
reflect, cerebrate, think, ween, ideate

فعالیت مغزی را نشان دادن (فعل)
cerebrate

انگلیسی به انگلیسی

• think, use the brain, use the mind

پیشنهاد کاربران

بپرس