cerebral hemorrhage

جمله های نمونه

1. The patient died from acute cerebral hemorrhage.
[ترجمه گوگل]بیمار بر اثر خونریزی حاد مغزی فوت کرد
[ترجمه ترگمان] بیمار از خونریزی مغزی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hypertensive, cerebral hemorrhage, did department operation to return some saving?
[ترجمه گوگل]فشار خون بالا، خونریزی مغزی، آیا عملیات بخش برای بازگشت مقداری صرفه جویی انجام شد؟
[ترجمه ترگمان]Hypertensive، خونریزی مغزی عمل انجام دادن چند تا نجات رو انجام داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Through the treatment of patients with cerebral hemorrhage, the superiority of this method was proved.
[ترجمه گوگل]از طریق درمان بیماران مبتلا به خونریزی مغزی، برتری این روش به اثبات رسید
[ترجمه ترگمان]از طریق درمان بیماران مبتلا به خونریزی مغزی، برتری این روش اثبات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The top five ranks of death causes are cerebral hemorrhage, sudden death, respiratory and circulatory failure and cerebral infarction.
[ترجمه گوگل]پنج رتبه اول علل مرگ عبارتند از خونریزی مغزی، مرگ ناگهانی، نارسایی تنفسی و گردش خون و انفارکتوس مغزی
[ترجمه ترگمان]پنج درجه بالای مرگ باعث خونریزی مغزی، مرگ ناگهانی، مرگ ناگهانی، تنفسی و گردش خون می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cerebral thrombosis, cerebral hemorrhage, hypertension, pneumocardial disease, cervical syndrome, tumour, diabetes and many other diseases are concerned with microcirculation disturbance.
[ترجمه گوگل]ترومبوز مغزی، خونریزی مغزی، فشار خون بالا، بیماری پنوموکارد، سندرم دهانه رحم، تومور، دیابت و بسیاری از بیماری های دیگر با اختلال در گردش خون مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]خونریزی مغزی، خونریزی مغزی، فشار خون بالا، بیماری pneumocardial، تومور رحم، تومور، دیابت و بسیاری از بیماری های دیگر مربوط به اختلالات روانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods 82 patients with cerebral hemorrhage, who had been treated by craniopuncture, were divided into 2 groups.
[ترجمه گوگل]Methods82 بیمار مبتلا به خونریزی مغزی، که توسط کرانیوپانکچر درمان شده بودند، به 2 گروه تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]روش های ۸۲ بیمار مبتلا به خونریزی مغزی که تحت درمان craniopuncture قرار گرفته بودند به ۲ گروه تقسیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Basal ganglia; Hypertensive cerebral hemorrhage; Middle temporal gyrus; Modified transpterional approach.
[ترجمه گوگل]عقده های قاعده ای؛ خونریزی مغزی با فشار خون بالا؛ شکنج گیجگاهی میانی؛ رویکرد فرامرزی اصلاح شده
[ترجمه ترگمان]غدد عصبی اساسی؛ خونریزی مغزی، قشر گیجگاهی میانی، رویکرد تغییر یافته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: The prognosis were baddish of acute cerebral hemorrhage patient with early hyperglycemia whether here is incorporate diabetes mellitus or not.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پیش آگهی بیماران خونریزی حاد مغزی با هیپرگلیسمی زودرس بد بود، خواه در اینجا دیابت ملیتوس وجود داشته باشد یا خیر
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: پیش بینی بیماری مبتلا به خونریزی شدید در بیماران مبتلا به خونریزی شدید بود، چه در اینجا دیابت را در بر داشته باشد یا نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How does cerebral hemorrhage arouse gatism handling?
[ترجمه گوگل]چگونه خونریزی مغزی باعث برانگیختن گاتیسم می شود؟
[ترجمه ترگمان]خونریزی مغزی چطور تحریک میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To analyze patients with hypertensive cerebral hemorrhage in stereotactic surgery and conservative treatment of medical prognosis.
[ترجمه گوگل]هدف برای تجزیه و تحلیل بیماران مبتلا به خونریزی مغزی فشار خون بالا در جراحی استریوتاکتیک و درمان محافظه کارانه پیش آگهی پزشکی
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل بیماران با خون فشار خون فشار خون فشار خون در جراحی stereotactic و درمان محافظه کارانه درمان پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The prognosis of cerebral hemorrhage caused by eclampsia was poor.
[ترجمه گوگل]پیش آگهی خونریزی مغزی ناشی از اکلامپسی ضعیف بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی خونریزی مغزی ناشی از eclampsia ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusions The effect of lett hemispheric cerebral hemorrhage on heart function are different from the effect of right one.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تأثیر خونریزی مغزی نیمکره لتی بر عملکرد قلب با اثر راست مغز متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اثر خونریزی مغزی و خونریزی مغزی در عملکرد قلب با اثر یک فرد درست متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The fatality acute stage of spontaneous cerebral hemorrhage patients is high.
[ترجمه گوگل]مرحله حاد کشنده در بیماران خونریزی مغزی خود به خودی بالاست
[ترجمه ترگمان]مرحله حاد مرگ ناشی از خونریزی مغزی و خونریزی مغزی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After cerebral hemorrhage operation, the remedial method that optic nerve injures?
[ترجمه گوگل]بعد از عمل خونریزی مغزی، روش درمانی که عصب بینایی آسیب می بیند؟
[ترجمه ترگمان]بعد از عملیات خونریزی مغزی، روش درمانی که عصب بینایی شما را زخمی می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) bleeding within the cerebrum

پیشنهاد کاربران

خونریزی مغزی: ( اسم ) خونریزی در داخل مغز ناشی از شریان مغزی.
خونریزی مغزی

بپرس