cerebellar


تش، مخچه ای، مربوط به مخچه

جمله های نمونه

1. The tremor may resemble both essential and cerebellar tremor in that it is present more on tonic posturing and movements.
[ترجمه گوگل]لرزش ممکن است شبیه لرزش اساسی و مخچه باشد زیرا بیشتر در وضعیت و حرکات تونیک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این لرزش ممکن است به هر دو لرزش حیاتی و cerebellar باشد که در آن بیشتر در مورد ژست و حرکات نیروبخش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thompson began to record electrical activity from deep cerebellar locations during conditioning.
[ترجمه گوگل]تامپسون شروع به ثبت فعالیت های الکتریکی از مکان های عمیق مخچه در طول تهویه کرد
[ترجمه ترگمان]تامسون شروع به ثبت فعالیت الکتریکی از مکان های عمیق cerebellar در طی conditioning کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cerebellar tremors do not respond well to drug treatment.
[ترجمه گوگل]لرزش مخچه به خوبی به درمان دارویی پاسخ نمی دهد
[ترجمه ترگمان]لرزه ها در cerebellar به خوبی به درمان اعتیاد پاسخ نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These small cerebellar projections - we call them the tonsils - have been compressed against the bony rim of the foramen magnum.
[ترجمه گوگل]این برجستگی های کوچک مخچه - که ما آنها را لوزه می نامیم - در برابر لبه استخوانی فورامن مگنوم فشرده شده اند
[ترجمه ترگمان]این projections کوچک cerebellar - ما آن ها را the می گوییم - در طول بزرگ روزن در طول بزرگ روزن به هم فشرده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Acute cerebellar hemorrhage or infarction often presents with vertigo and headache.
[ترجمه گوگل]خونریزی حاد مخچه یا انفارکتوس اغلب با سرگیجه و سردرد خود را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]خونریزی شدید حاد و یا خونریزی شدید اغلب همراه با سرگیجه و سردرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion The tumor is similar to cerebellar medulloblastoma in pathological morphological features, specific marker expression and biological behavior, both belonging to the same category.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری تومور از نظر ویژگی‌های مورفولوژیکی پاتولوژیک، بیان مارکر خاص و رفتار بیولوژیکی مشابه مدولوبلاستوم مخچه است که هر دو به یک دسته تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این تومور مشابه cerebellar medulloblastoma در ویژگی های مورفولوژیکی pathological، بیان خاص نشانگر و رفتار بیولوژیکی است که هر دو متعلق به همان گروه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Visual and cerebellar signs appeared comparatively early besides mental and myoclonic changes, but signs of pyramidal damage were not obvious relatively.
[ترجمه گوگل]علایم بینایی و مخچه نسبتاً زودهنگام علاوه بر تغییرات ذهنی و میوکلونیک ظاهر شدند، اما علائم آسیب هرمی نسبتاً آشکار نبود
[ترجمه ترگمان]علایم دیداری و بصری در مقایسه با تغییرات ذهنی و myoclonic نسبتا زود ظاهر شدند، اما نشانه های آسیب هرمی نسبتا واضح نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A new kind of FCMAC ( Fuzzy Cerebellar Model Articulation Controller ) is presented.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از FCMAC (کنترل کننده مفصلی مدل مخچه فازی) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از FCMAC (کنترلر فازی cerebellar فازی)ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion: MRI showed cerebellar hemisphere, ventral pons, middle cerebelllar peduncles and olive atrophies in OPCA patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: MRI نشان دهنده آتروفی های نیمکره مخچه، پونز شکمی، دمگل مخچه میانی و آتروفی زیتون در بیماران OPCA بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: MRI نشان داد که نیم کره cerebellar، pons شکمی، cerebelllar middle و olive در بیماران OPCA وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Clinical characteristics of the anterior inferior cerebellar artery infarction in the elderly patients.
[ترجمه گوگل]مشخصات بالینی انفارکتوس شریان مخچه تحتانی قدامی در بیماران مسن
[ترجمه ترگمان]ویژگی های بالینی سرخرگ cerebellar inferior قدامی، در بیماران سالخورده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To analyze the Mill features of cerebellar hemisphere tumor and its differentiations.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی‌های میل تومور نیمکره مخچه و تمایز آن
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل ویژگی های میل تومور مغزی cerebellar و differentiations آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion CT scan can find focus of cerebellar hemorrhage earlier than MRI. But it has limitation.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سی تی اسکن می تواند کانون خونریزی مخچه را زودتر از MRI ​​پیدا کند ولی محدودیت داره
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سی تی اسکن می تواند خونریزی cerebellar را زودتر از MRI کشف کند اما این محدودیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cerebellar hypermetabolism suggested hyperfunctional changes of cerebellum under depressed condition.
[ترجمه گوگل]هیپرمتابولیسم مخچه تغییرات بیش از حد عملکردی مخچه را در شرایط افسرده پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]cerebellar hypermetabolism پیشنهاد تغییر مخچه تحت شرایط افسردگی را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To report the experience in treatment of cerebellar ptosis following craniovertebral decompression for Chiari malformation with syringomyelia.
[ترجمه گوگل]هدف گزارش تجربه در درمان پتوز مخچه به دنبال رفع فشار جمجمه‌ای اوورتبرال برای ناهنجاری کیاری با سیرنگومیلیا
[ترجمه ترگمان]هدف گزارش تجربه در درمان cerebellar ptosis پس از craniovertebral decompression برای malformation Chiari با syringomyelia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of the cerebellum (lower back portion of the brain)

پیشنهاد کاربران

بپرس