cereal

/ˈsɪriəl//ˈsɪərɪəl/

معنی: حبوبات، غله، گیاهان گندمی
معانی دیگر: غله (مانند گندم و جو و برنج)، حبوب (حبوبات)، بنشن، جاش، غله ای، غلاتی، غله آور، گیاهی که محصول آن غله باشد، (جمع) گندمیان، خوراکی که از غله درست شده باشد، صبحانه ای که از گندم (و غیره) بوداده تشکیل شده است، غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any plant producing an edible grain, such as wheat, rye, or oats, or the like.

(2) تعریف: the edible seed of such a plant.
مشابه: grain

(3) تعریف: food processed from grain, esp. a breakfast food.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to grain-producing plants or grain products.

جمله های نمونه

1. the cereal crops grown in iran
محصولات غلاتی که در ایران به عمل می آید

2. wheat is a cereal that has been planted for thousands of years
گندم غله ای است که از هزاران سال پیش کشت می شده است.

3. They ate a large bowlful of cereal.
[ترجمه Keyvan] آنها به کاسه بزرگ غلات خوردند
|
[ترجمه گوگل]آنها یک کاسه بزرگ غلات خوردند
[ترجمه ترگمان] اونا یه نون ذرت بزرگ خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The seedlings of cereal crops began to upspring after the rain.
[ترجمه گوگل]نهال های غلات پس از بارندگی شروع به رشد کردند
[ترجمه ترگمان]محصول غلات cereal بعد از باران شروع به upspring کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fibre is found in cereal foods, beans, fruit and vegetables.
[ترجمه Sahar] فیبر در غذاهای غلات ، لوبیا ، میوه و سبزیجات یافت شده
|
[ترجمه گوگل]فیبر در غذاهای غلات، حبوبات، میوه ها و سبزیجات یافت می شود
[ترجمه ترگمان]فیبر در غذاهای غله ای، لوبیا، میوه و سبزیجات یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have hot cereal every day for breakfast.
[ترجمه فری] من هر روز برای صبحانه غلات گرم مصرف میکنم.
|
[ترجمه گوگل]من هر روز برای صبحانه غلات داغ می خورم
[ترجمه ترگمان]من هر روز صبحونه داغ می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Milk, cereal, juice - oh, and put lettuce on the list too.
[ترجمه Darya] شیر، حبوبات، آب میوه، اوه کاهو را در لیست بگذارید همین طور
|
[ترجمه گوگل]شیر، غلات، آب میوه - اوه، و کاهو را نیز در لیست قرار دهید
[ترجمه ترگمان]شیر، غلات، آب میوه - اوه، و کاهو را هم در لیست قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He tipped his breakfast cereal into a bowl.
[ترجمه گوگل]غلات صبحانه اش را در ظرفی ریخت
[ترجمه ترگمان]He صبحانه اش را در یک کاسه انعام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have a bowl of cereal every morning.
[ترجمه گوگل]من هر روز صبح یک کاسه غلات می خورم
[ترجمه ترگمان] هر روز صبح یه کاسه غلات دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He sprinkled sugar over his cereal.
[ترجمه Shahab] او روی صبحانه خود که غلات بود شکر می ریخت
|
[ترجمه گوگل]روی غلاتش شکر پاشید
[ترجمه ترگمان]از روی cereal شکر می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Suppose a company has a new breakfast cereal that it wants to sell.
[ترجمه گوگل]فرض کنید شرکتی غلات صبحانه جدیدی دارد که می خواهد بفروشد
[ترجمه ترگمان]فرض کنید یک شرکت غلات صبحانه جدیدی دارد که می خواهد آن را به فروش برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Drought has stunted this year's cereal crop.
[ترجمه گوگل]خشکسالی محصول غلات امسال را کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]خشکسالی باعث رشد محصول غلات در سال جاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She dribbled some milk onto the cereal.
[ترجمه Amiyar] او ( زن ) یک مقدار شیر بر روی غلات ( حبوبات ) ریخت.
|
[ترجمه گوگل]او مقداری شیر روی غلات ریخت
[ترجمه ترگمان]یه مقدار شیر توی the ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I hate it when cereal goes soggy.
[ترجمه گوهر والا] من بدم می اید زمانی که غلات شل میشوند
|
[ترجمه گوگل]از وقتی غلات خیس می شود متنفرم
[ترجمه ترگمان]متنفرم وقتی غلات خیس میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Len recited the breakfast menu - cereal, bacon and eggs, and toast.
[ترجمه گوگل]لن منوی صبحانه - غلات، بیکن و تخم مرغ و نان تست را خواند
[ترجمه ترگمان]لن صبحانه خوردن صبحانه و تخم مرغ و تخم مرغ و نان برشته را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حبوبات (اسم)
grain, bean, cereal, frijol

غله (اسم)
grain, cereal, corn

گیاهان گندمی (اسم)
cereal

انگلیسی به انگلیسی

• grain; food made from this grain
a cereal is a plant such as wheat, maize, or rice that produces grain.
cereal is also a food made from grain, usually mixed with milk and eaten for breakfast.

پیشنهاد کاربران

همونطور که سایر دوستان هم گفتن. کورن فلکس، برشتوک، . . .
cereal 2 ( n ) =food made from the grain of cereals, often eaten for breakfast with milk, e. g. breakfast cereal. a bowl of cereal.
cereal
cereal 1 ( n ) ( sɪriəl ) =one of various types of grasses that produce grains that can be eaten or are used to make flour or bread. wheat, barley, and rye are all cereals, e. g. cereal crops.
cereal
غذایی متشکل از غلات ( که با شیر مخلوط و برای صبحانه مصرف می شود.
Cereal همون بالشتی یا همون چی پف هست که با شیر قاطی میشه مغازه های سوپری هم می فروشند الان رو بسته بندی چی پف دیدم نوشته breakfast cereal
غلات صبحانه و از نظر لغت قابل شمارش است
معنی انواع حبوبات و غلات رو میدهد
به معنی "serious" یا "واقعا جدی هستی؟" در گفتگو ها که بیشتر در شبکات اجتماعی توسط خارجیا بکار برده میشن
غذایی که ازغلات تهیه شده وباشیربعنوان صبحانه مصرف میشود، حبوبات، غلات
غلات یا حبوبات
همون بالشتی که با شیر مخلوط میکنن
برشتوک یا سرلاک
نکته ی مهم اینه که Cereal و Serial هر دو مثل هم تلفظ میشن
cornflakes
همین چیزایی که خارجی برای صبحونه با شیر قاطی میکنن
غلات
grain : غلات
Cereal : حبوبات
البته هم معنی هم هم هستند.
غلات
غلات صبحانه
غلات و حبوبات
حبوبات
غله
اغذیه ی نشاسته ای
به معنای غله ( هر چه که از سبوس و آندو اسپرم و جوانه تشکیل شده، مثل گندم و جو )
گاهی به گیاه غله اطلاق میشه وگاهی به خود محصول به عنوان شیئ خوراکی
می تونه همون برشتوک و چیزای دیگ باشه
کورن فلکس
برشتوک
غذای اماده ای که با شیر خورده میشه
گندمیان، گندمان یا گندمینه ها ( منسوب به گندم ) مانند سبزینه منسوب سبز
بادرود
غلات صبحانه
غذایی که با شیر سرو میشود
چی پف
حبوبات . . غذای آماده
غذای آماده
برشتوک
شاید بتونه معنی سرلاک رو هم بدع

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)

بپرس