centuries

جمله های نمونه

1. it took centuries for sefidrood to carve these valleys
قرن ها طول کشید تا سفید رود این دره ها را به وجود آورد (کند و کاو کرد).

2. a book written centuries ago
کتابی که قرن ها پیش نوشته شده

3. our fathers came here centuries ago
پدران ما قرن ها پیش به اینجا آمدند.

4. some animals live for centuries
برخی جانوران صدها سال عمر می کنند.

5. laws that have endured for centuries
قوانینی که قرن ها پابرجا مانده است.

6. the armenian diaspora started a few centuries ago
پراکندگی ارمنی ها از چند قرن پیش آغاز شد.

7. the fortress had mocked invaders for centuries
قرن ها این دژ جلو مهاجمین را گرفته بود.

8. this tower has stood for several centuries now
این برج از چندین قرن پیش از این برپا بوده است.

9. thomas more was canonized a few centuries after his death
توماس مور چند قرن پس از مرگش تقدیس شد.

10. the burgeoning of kashan during the past centuries
آبادانی کاشان در قرون گذشته

11. a freak storm that had not happened for centuries
طوفانی غیرعادی که قرن ها اتفاق نیفتاده بود.

12. a history of scientific endeavors in the last two centuries
تاریخ تلاش های علمی در دو سده ی اخیر

13. china's farmers awoke from a sleep that had lasted centuries
کشاورزان چین از یک خواب چند صد ساله بیدار شدند.

14. some of the traditions that were extinguished almost two centuries ago
برخی از سنت هایی که تقریبا دو قرن پیش ازبین رفتند

پیشنهاد کاربران

در جمهوری روم دسته های 80 تا 90 تایی پیاده نظام رومی را century به رومی centuria و فرمانده هر دسته را centurion میخوانند و به مجلس اینان که اعضایس توسط مردم انتخاب میشدند را comitia centuriata مینامیدند
دسته های صدنفره در روم باستان
چند قرن، قرن ها
قرن :100 سال
۱۰۰ سال=قرن
قرن=centuries
قرون

۱۰۰ سال = قرن
قرن = century
قرن ها = centuries
قرن ها

بپرس