centromere


(زیست شناسی) سانترومر (بخشی از کروموزوم که هنگام میتوز به دوک اتصال می یابد)، میانپار

جمله های نمونه

1. Known as the centromere, the middle space between the two arms of the Y chromosome is key to its health.
[ترجمه گوگل]فضای میانی بین دو بازوی کروموزوم Y که به سانترومر معروف است، کلید سلامت آن است
[ترجمه ترگمان]فضای میانی بین دو بازوی کروموزوم Y، کلید سلامتی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Centromere --- The primary constriction on the chromosome, a region at which the sister chromatids are held together and at which the kinetochore is formed.
[ترجمه گوگل]Centromere --- انقباض اولیه در کروموزوم، ناحیه ای که کروماتیدهای خواهر در کنار هم نگه داشته می شوند و در آن کینتوکور تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]Centromere - - گرفتگی اولیه در کروموزوم، منطقه ای که در آن خواهر chromatids با هم نگه داشته می شوند و at شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The centromere is difficult to sequence.
[ترجمه گوگل]توالی سانترومر دشوار است
[ترجمه ترگمان]توالی centromere مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All the chromosomes are terminal centromere withcenteomereC-banding.
[ترجمه گوگل]تمام کروموزوم ها سانترومر انتهایی با باند Centeomere هستند
[ترجمه ترگمان]همه کروموزوم ها terminal centromere withcenteomereC هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Centromere The region of the chromosome that contains the kinetochore, the structure that becomes attached to the nuclear spindle during mitosis and meiosis.
[ترجمه گوگل]Centromere ناحیه ای از کروموزوم که حاوی کینتوکور است، ساختاری که در طول میتوز و میوز به دوک هسته ای متصل می شود
[ترجمه ترگمان]Centromere ناحیه کروموزوم حاوی the است، ساختاری که در طول mitosis و meiosis به spindle هسته ای متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the automatic karyotype analyzing system, centromere index is a very important feature to classify and pair the chromosomes.
[ترجمه گوگل]در سیستم تجزیه و تحلیل کاریوتایپ خودکار، شاخص سانترومر یک ویژگی بسیار مهم برای طبقه بندی و جفت شدن کروموزوم ها است
[ترجمه ترگمان]در سیستم تحلیل karyotype اتوماتیک، شاخص centromere یک ویژگی بسیار مهم برای دسته بندی و جفت کروموزوم ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The position of the centromere and the behavior of chromosomes during meiosis also important.
[ترجمه گوگل]موقعیت سانترومر و رفتار کروموزوم ها در طول میوز نیز مهم است
[ترجمه ترگمان]موقعیت of و رفتار کروموزوم ها در طول meiosis نیز مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Kinetochore --- A structure at the centromere to which the spindle fibers are attached.
[ترجمه گوگل]کینتوکور --- ساختاری در سانترومر که الیاف دوک به آن متصل هستند
[ترجمه ترگمان]Kinetochore - - ساختاری در the که الیاف spindle به آن متصل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In all cases the explanation is that there is some sort of physical attraction between the centromeres of similar ancestry.
[ترجمه گوگل]در همه موارد توضیح این است که نوعی جاذبه فیزیکی بین سانترومرهای اجداد مشابه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در تمام موارد، توضیح این است که نوعی جاذبه فیزیکی بین the و نسب مشابه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thus each double helix becomes two double helices, with the two new doublets remaining joined at the centromere.
[ترجمه گوگل]بنابراین هر مارپیچ دوتایی به دو مارپیچ مضاعف تبدیل می شود و دو مارپیچ جدید در سانترومر به هم متصل می شوند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه هر مارپیچ دوتایی به دو مارپیچ دوگانه تبدیل می شود، با دو doublets های جدید که به the متصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Chromatids --- The two parallel strands of chromatin, connected at the centromere, that constitute a chromosome after DNA synthesis.
[ترجمه گوگل]کروماتیدها --- دو رشته موازی کروماتین که در سانترومر به هم متصل شده اند و پس از سنتز DNA یک کروموزوم را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]chromatids - - دو رشته های موازی of، متصل به the، که یک کروموزوم را بعد از سنتز DNA تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. BAC clones corresponding to telomeres, as well as to the centromere position and the gap sizes between contigs, were determined by BAC-pachytene chromosome fluorescence in situ hybridization (FISH).
[ترجمه گوگل]کلون BAC مربوط به تلومرها، و همچنین به موقعیت سانترومر و اندازه شکاف بین contigs، توسط فلورسانس کروموزوم BAC-pachytene در هیبریداسیون درجا (FISH) تعیین شد
[ترجمه ترگمان]کلون های BAC متناظر با telomeres، و همچنین موقعیت centromere و اندازه های شکاف بین contigs، توسط BAC - pachytene فلورسنس در ترکیب درجا (FISH)تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Near the center of every chromosome is an equally recognizable region called the centromere.
[ترجمه گوگل]در نزدیکی مرکز هر کروموزوم، یک ناحیه به همان اندازه قابل تشخیص به نام سانترومر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نزدیک مرکز هر کروموزوم، یک منطقه به همان اندازه قابل تشخیص است به نام the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this study, the team began by cloning the native M. mycoides genome into yeast by adding a yeast centromere to the bacterial genome.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه، تیم با شبیه سازی ژنوم بومی M mycoides به مخمر با افزودن یک سانترومر مخمر به ژنوم باکتری شروع کرد
[ترجمه ترگمان]در این مطالعه، تیم با شبیه سازی بومی ام شروع شد ژنوم mycoides به مخمر با اضافه کردن a مخمر به ژنوم باکتریایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• area of a chromosome (biology)

پیشنهاد کاربران

centromere ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: میان پار
تعریف: ناحیه ای از فام تن که رشته های دوک در طی تقسیم یاخته ای به آن متصل می شوند

بپرس