1. In animals it is associated with centriole, while in plant and fungal cells spindle formation is associated with reions called microtubule organizing centers.
[ترجمه گوگل]در حیوانات با سانتریول همراه است، در حالی که در سلول های گیاهی و قارچی تشکیل دوک با یون هایی به نام مراکز سازمان دهی میکروتوبول همراه است
[ترجمه ترگمان]در حیوانات آن با centriole مرتبط است در حالی که در گیاه و تشکیل دوکی سلول های قارچی با reions به نام مراکز سازمان دهی microtubule مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حیوانات آن با centriole مرتبط است در حالی که در گیاه و تشکیل دوکی سلول های قارچی با reions به نام مراکز سازمان دهی microtubule مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Its structure is similar to that of a centriole.
[ترجمه گوگل]ساختار آن شبیه به یک سانتریول است
[ترجمه ترگمان]ساختار آن شبیه به یک of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساختار آن شبیه به یک of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The disappearing of the centriolar adjunct and proximal centriole in succession might be considered as a sign of being mature completely of the spermatid.
[ترجمه گوگل]ناپدید شدن سانتریول کمکی و سانتریول پروگزیمال به صورت متوالی ممکن است به عنوان نشانه ای از بالغ بودن کامل اسپرماتید در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]ناپدید شدن the adjunct و centriole مجاور در جانشینی ممکن است به عنوان نشانه ای از بلوغ کامل در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناپدید شدن the adjunct و centriole مجاور در جانشینی ممکن است به عنوان نشانه ای از بلوغ کامل در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The centriole lies outside the nucleus of animal cells and many fungal and protoctist cells, but is absent in cells of most higher plants.
[ترجمه گوگل]سانتریول خارج از هسته سلول های حیوانی و بسیاری از سلول های قارچی و پروتوکتیست قرار دارد، اما در سلول های اکثر گیاهان عالی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]The در بیرون هسته سلول های حیوانی و بسیاری از سلول های قارچی و protoctist قرار دارد اما در سلول های of گیاهان وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The در بیرون هسته سلول های حیوانی و بسیاری از سلول های قارچی و protoctist قرار دارد اما در سلول های of گیاهان وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The distal centriole is like a bell, with its top connecting to the proximal centriole and with the entrance of its bottom connecting to the axoneme of the sperm tail.
[ترجمه گوگل]سانتریول دیستال مانند یک زنگ است که قسمت بالایی آن به سانتریول پروگزیمال و ورودی پایین آن به آکسونم دم اسپرم متصل است
[ترجمه ترگمان]The بزرگ مثل یک ناقوس است که با نوک آن به مبدا نزدیک می شود و با رسیدن به انتهای آن به نوک دنب وال سر می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The بزرگ مثل یک ناقوس است که با نوک آن به مبدا نزدیک می شود و با رسیدن به انتهای آن به نوک دنب وال سر می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The midpiece of spermatozoon is short. The proximal centriole and distal centriole are perpendicular to each other.
[ترجمه گوگل]قسمت میانی اسپرم کوتاه است سانتریول پروگزیمال و سانتریول دیستال بر یکدیگر عمود هستند
[ترجمه ترگمان]The of کوتاه است The مجاور و centriole دور عمود بر هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The of کوتاه است The مجاور و centriole دور عمود بر هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The distal centriole divides into nine columns, each of which adheres to the inner side of every segmented column.
[ترجمه گوگل]سانتریول دیستال به 9 ستون تقسیم می شود که هر کدام به سمت داخلی هر ستون تقسیم شده می چسبند
[ترجمه ترگمان]The دوربرد به نه ستون تقسیم می شود، که هر کدام از آن ها به بخش داخلی هر ستون تفکیک نشده پایبند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The دوربرد به نه ستون تقسیم می شود، که هر کدام از آن ها به بخش داخلی هر ستون تفکیک نشده پایبند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A single centriole appears at the late stage of spermatid.
[ترجمه گوگل]یک سانتریول منفرد در مرحله آخر اسپرماتید ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]یک centriole در آخرین مرحله of ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک centriole در آخرین مرحله of ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The centriolar complex, which is located in the implantation fossa, consists of basal body and degenerated proximal centriole.
[ترجمه گوگل]کمپلکس سانتریولار که در حفره لانه گزینی قرار دارد از بدن پایه و سانتریول پروگزیمال دژنره شده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مجتمع centriolar که در کاشت implantation واقع شده است شامل بدنه basal و centriole proximal degenerated است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجتمع centriolar که در کاشت implantation واقع شده است شامل بدنه basal و centriole proximal degenerated است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It has the same structure as the mature parental centriole, but is only about half its length.
[ترجمه گوگل]ساختاری مشابه سانتریول والدین بالغ دارد، اما طول آن فقط نصف آن است
[ترجمه ترگمان]این ساختار همان ساختار را به عنوان ماده والد بالغ دارد، اما تنها حدود نیمی از طول آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ساختار همان ساختار را به عنوان ماده والد بالغ دارد، اما تنها حدود نیمی از طول آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The centriolar complex was inside implantation fossa and consisted of proximal centriole and basal body.
[ترجمه گوگل]کمپلکس سانتریولار در داخل حفره کاشت قرار داشت و شامل سانتریول پروگزیمال و بدن پایه بود
[ترجمه ترگمان]مجتمع centriolar در داخل کاشت fossa قرار داشت و از بدنه centriole و بدن پایه تشکیل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجتمع centriolar در داخل کاشت fossa قرار داشت و از بدنه centriole و بدن پایه تشکیل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The spermatocyte is of polygonal shape, which contains a centriole appendage formed by the chromatoid body's surrounding the centriole.
[ترجمه گوگل]اسپرماتوسیت به شکل چند ضلعی است که حاوی یک زائده سانتریول است که توسط بدن کروماتوئید اطراف سانتریول تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The یک شکل چند ضلعی است که شامل یک ضمیمه centriole است که توسط بدن chromatoid در اطراف centriole شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The یک شکل چند ضلعی است که شامل یک ضمیمه centriole است که توسط بدن chromatoid در اطراف centriole شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The midpiece consists of 5 or 6 mitochondria, a pair of centriole and several vesicles.
[ترجمه گوگل]قسمت میانی از 5 یا 6 میتوکندری، یک جفت سانتریول و چندین وزیکول تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]midpiece شامل ۵ یا ۶ میتوکندری، یک جفت of و چندین کیسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]midpiece شامل ۵ یا ۶ میتوکندری، یک جفت of و چندین کیسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید