centrifuge

/ˈsentrəˌfjuːdʒ//ˈsentrɪfjuːdʒ/

معنی: ماشینکره گیری، تفکیک کردن
معانی دیگر: دستگاه مرکز گریز (با چرخش موجب جداسازی ذرات دارای چگالی مختلف می شود: مثلا ماشین کره گیری از شیر)، میانگریزه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a machine that uses centrifugal force to separate materials of different densities.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: centrifuges, centrifuging, centrifuged
مشتقات: centrifugation (n.)
• : تعریف: to subject to, or separate (materials of different densities) by, the action of a centrifuge.

جمله های نمونه

1. Sedimenting particles in the horizontal-head centrifuge must travel the entire length of the liquid in the tube.
[ترجمه گوگل]ذرات ته نشین شده در سانتریفیوژ سر افقی باید تمام طول مایع داخل لوله را طی کنند
[ترجمه ترگمان]ذرات Sedimenting در سانتریفیوژ در سطح افقی باید طول کل مایع درون لوله را طی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A modern founder would probably use a centrifuge for such a complicated casting.
[ترجمه گوگل]یک بنیانگذار مدرن احتمالاً از یک سانتریفیوژ برای چنین ریخته گری پیچیده استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک بنیانگذار جدید احتمالا از یک سانتریفیوژ برای چنین ریخته گری پیچیده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A planned centrifuge science facility also is in jeopardy.
[ترجمه گوگل]یک مرکز علمی سانتریفیوژ برنامه ریزی شده نیز در خطر است
[ترجمه ترگمان]یک مرکز علوم سانتریفیوژ برنامه ریزی شده نیز در خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Additionally, when a horizontal-head centrifuge stops. the tubes fall from the horizontal to the vertical position.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنگامی که یک سانتریفیوژ سر افقی متوقف می شود لوله ها از حالت افقی به عمودی سقوط می کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هنگامی که یک سانتریفیوژ سر افقی توقف می کند لوله ها از افقی به سمت عمودی افت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the angle. head centrifuge, no appreciable intermixing occurs. 2
[ترجمه گوگل]در زاویه سانتریفیوژ سر، هیچ اختلاط قابل توجهی رخ نمی دهد 2
[ترجمه ترگمان]در زاویه با استفاده از سانتریفیوژ، هیچ intermixing رخ نمی دهد ۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All around him he could feel the centrifuge shaking and laboring under the wildly varying loads.
[ترجمه گوگل]در اطرافش می‌توانست احساس کند سانتریفیوژ می‌لرزد و زیر بارهای مختلف کار می‌کند
[ترجمه ترگمان]هری احساس می کرد که centrifuge به طور وحشیانه می لرزد و زیر بار دیگر کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Underfoot, the wild vibration of the centrifuge had likewise died.
[ترجمه گوگل]در زیر پا، ارتعاش وحشی سانتریفیوژ نیز از بین رفته بود
[ترجمه ترگمان]underfoot، لرزش وحشی the نیز مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was the centrifuge that yielded the last cull, a final ounce of bits of metal.
[ترجمه گوگل]این سانتریفیوژ بود که آخرین جمع آوری، یک اونس نهایی تکه های فلز را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]دستگاه centrifuge بود که آخرین گلچین را تحویل داد، یک اونس نهایی از قطعات فلزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A centrifuge with slow acceleration/deceleration and providing 200 g is desirable for handling cells made into suspensions.
[ترجمه گوگل]یک سانتریفیوژ با شتاب/کاهش آهسته و تامین 200 گرم برای جابجایی سلول های ساخته شده به سوسپانسیون مطلوب است
[ترجمه ترگمان]یک سانتریفیوژ با شتاب \/ شتاب کم و فراهم آوردن ۲۰۰ گرم برای رسیدگی به سلول های تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Crystals from the centrifuge are dried and then conveyed to the storage silo or bagging equipment.
[ترجمه گوگل]کریستال های سانتریفیوژ خشک می شوند و سپس به سیلوهای ذخیره سازی یا تجهیزات کیسه ای منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]کریستال های از سانتریفیوژ خشک می شوند و سپس به سیلوی انبار یا تجهیزات کیسه منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An experiment on WLZY 350 type horizontal spiral centrifuge verified its precision, insensibility to noise and applicab. . .
[ترجمه گوگل]آزمایشی بر روی سانتریفیوژ مارپیچی افقی نوع WLZY 350 دقت، عدم حساسیت به نویز و کاربرد آن را تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش بر روی ۳۵۰ نوع سانتریفیوژ مارپیچی افقی، دقت، insensibility به صدا و applicab را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They sediment toward the bottom of the centrifuge tube at a velocity.
[ترجمه گوگل]آنها با سرعتی به سمت پایین لوله سانتریفیوژ رسوب می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سمت پایین لوله سانتریفیوژ در یک سرعت رسوب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dish centrifugal separator (DCS) and Horizontal Decanter Centrifuge (HDC) are two kinds of high-speed rotating machines widely used in chemical engineering and food industry.
[ترجمه گوگل]جداکننده سانتریفیوژ دیش (DCS) و سانتریفیوژ دکانتر افقی (HDC) دو نوع ماشین چرخشی پرسرعت هستند که به طور گسترده در مهندسی شیمی و صنایع غذایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]جداکننده گریز از مرکز (DCS)و decanter افقی Horizontal افقی (HDC)دو نوع ماشین های چرخان با سرعت بالا هستند که به طور گسترده در صنعت شیمی و مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At present, horizontal vibrating centrifuge and vertical scraping centrifuge are usually used for common centrifuge of slack coal in coal preparation plant.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سانتریفیوژ ارتعاشی افقی و سانتریفیوژ خراش عمودی معمولاً برای سانتریفیوژ رایج زغال سنگ شل در کارخانه تهیه زغال سنگ استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سانتریفیوژ مرتعش کننده افقی و سانتریفیوژ scraping عمودی، معمولا برای centrifuge متداول از زغال سنگ شل در کارخانه آماده سازی زغال سنگ مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماشین کره گیری (اسم)
centrifuge

تفکیک کردن (فعل)
disconnect, partition, part, separate, break up, centrifuge

تخصصی

[شیمی] 1- دستگاه مرکز گریز (با چرخش موجب جداسازى ذرات داراى چگالی مختلف می شود: مثلا ماشین کره گیرى از شیر)، میانگریزه 2-تحت تاثیر نیروى مرکز گریز قرار دادن3-مرکز گریز
[عمران و معماری] دستگاه گریز از مرکز - گریز از مرکز
[نساجی] سانتریفوژ - دستگاه گریز از مرکز - سانتریفوژ کردن - آبگیری از منسوجات با روش گریز از مرکز
[ریاضیات] دستگاه مرکز گریز، گریز از مرکز
[معدن] سانتریفوژ (عمومی فرآوری)
[نفت] دستگاه گریز از مرکز
[پلیمر] مرکز گریز

انگلیسی به انگلیسی

• machine which separates substances of different densities
subject to centrifugal action, draw away from a center, spin on an axis to separate liquids
a centrifuge is a machine that uses centrifugal force to separate different substances.

پیشنهاد کاربران

سانتریفیوژ؛ دستگاهی که برای جداسازی مواد از یکدیگر با استفاده از نیروی گریز از مرکز به کار می رود.
مثال: سانتریفیوژها در آزمایشگاه های شیمی برای جداسازی اجزاء مختلف مایعات یا برای سرعت بخشیدن به فرآیندهای فیلتر کردن استفاده می شوند.
Centrifuge is a system which cut of the ingredients of a material which their weight is so different
_______________
Centrifuge can cut off the fat from milk
centrifuge ( شیمی )
واژه مصوب: گریزانه
تعریف: دستگاهی برای جدا کردن رسوب از مایع
A centrifuge is a device that uses centrifugal force to separate various components of a fluid. This is achieved by spinning the fluid at high speed within a container, thereby separating fluids of different densities or liquids from solids
...
[مشاهده متن کامل]

گریز از مرکز
Centrifugal force : نیروی گریز از مرکز

گریزانه

بپرس