centrally


بطورمرکزی

جمله های نمونه

1. centrally located
واقع در مرکز

2. Centrally heated offices tend to be stuffy.
[ترجمه گوگل]دفاتر با گرمایش مرکزی معمولاً خفه می شوند
[ترجمه ترگمان]دفاتر داغ و گرم خفه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The main cabin has its full-sized double bed centrally placed with plenty of room around it.
[ترجمه گوگل]کابین اصلی دارای تخت دو نفره با اندازه کامل است که در مرکز قرار گرفته و فضای زیادی در اطراف آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کابین اصلی یک تخت دونفره دارد که با کلی اتاق در آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The hotel is centrally located between Dam Square and Central Station.
[ترجمه گوگل]این هتل در مرکز میدان دام و ایستگاه مرکزی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این هتل به صورت متمرکز بین میدان سد و ایستگاه مرکزی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is a centrally planned economy.
[ترجمه گوگل]این یک اقتصاد برنامه ریزی مرکزی است
[ترجمه ترگمان]این یک اقتصاد برنامه ریزی شده متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hotel is centrally located for all major attractions.
[ترجمه گوگل]این هتل برای همه جاذبه های اصلی در مرکز قرار دارد
[ترجمه ترگمان]هتل در مرکز همه جاذبه های اصلی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hotel is centrally situated with ample free parking.
[ترجمه گوگل]این هتل در مرکز قرار دارد و پارکینگ رایگان دارد
[ترجمه ترگمان]هتل به صورت متمرکز با پارکینگ عمومی فراوانی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The legislation was to be centrally administered by the Board of Education.
[ترجمه گوگل]این قانون قرار بود به صورت مرکزی توسط شورای آموزش اداره شود
[ترجمه ترگمان]این قانون قرار بود به طور متمرکز توسط هیات آموزش اداره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Social anthropology is centrally concerned with the diversity of culture.
[ترجمه گوگل]انسان شناسی اجتماعی به طور محوری به تنوع فرهنگ می پردازد
[ترجمه ترگمان]انسان شناسی اجتماعی به طور متمرکز به تنوع فرهنگی مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The markers were not positioned centrally.
[ترجمه گوگل]نشانگرها در مرکز قرار نداشتند
[ترجمه ترگمان]این نشانه ها به صورت متمرکز قرار نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Push the bradawl centrally through the keyhole.
[ترجمه گوگل]برادول را از طریق سوراخ کلید به سمت مرکزی فشار دهید
[ترجمه ترگمان]the را به صورت متمرکز در سوراخ کلید فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The flat is centrally heated.
[ترجمه گوگل]آپارتمان دارای گرمایش مرکزی
[ترجمه ترگمان]آپارتمان به صورت متمرکز گرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our office is centrally situated.
[ترجمه گوگل]دفتر ما در مرکز قرار دارد
[ترجمه ترگمان]دفتر ما به صورت متمرکز واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It reportedly uses centrally maintained configuration information along with dynamically gathered performance information to choose the best suited computer for each application.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که از اطلاعات پیکربندی متمرکز به همراه اطلاعات عملکرد جمع آوری شده به صورت پویا برای انتخاب بهترین رایانه مناسب برای هر برنامه استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که از اطلاعات پیکربندی متمرکز به همراه اطلاعات عملکرد جمع آوری شده به طور پویا برای انتخاب بهترین کامپیوتر مناسب برای هر کاربرد استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Other initiatives A number of other centrally instigated initiatives are under way or under consideration.
[ترجمه گوگل]ابتکارات دیگر تعدادی دیگر از ابتکارات متمرکز در حال انجام یا در دست بررسی هستند
[ترجمه ترگمان]سایر ابتکارها، شماری از ابتکارات تحریک محور دیگر در حال انجام و یا تحت بررسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a central manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : centralize / center ( centre )
✅️ اسم ( noun ) : center ( centre ) / centralization / centralism / centralist / centrality
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : central / centralized / centered ( centred ) / centrist
✅️ قید ( adverb ) : centrally
❗️نکته: در انگلیسی امریکن، این کلمه به صورت center و در انگلیسی بریتیش به صورت centre نوشته می شود
❗️نکته دوم: در انگلیسی بریتیش برای یک سری از کلمات، اغلب به جای z از s استفاده می کنند؛ مثلا ممکن است centralize رو به صورت centralise ببینید؛ یک مثال بارز تر کلمه analyze هست که به صورت analyse می نویسند

به طور متمرکز
متمرکز
عُمدتا، اساسا
در مرکز چیزی
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/centrally
بطور دقیق

بپرس