1. they were against the centralization of economic decision-making in the capital
آنها مخالف تمرکز تصمیم گیری اقتصادی در پایتخت بودند.
2. This process of centralization further weakens accountability.
[ترجمه گوگل]این فرآیند تمرکز بیشتر باعث تضعیف مسئولیت پذیری می شود
[ترجمه ترگمان]این فرآیند تمرکز بیشتر باعث تضعیف مسئولیت پذیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فرآیند تمرکز بیشتر باعث تضعیف مسئولیت پذیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Nowhere in Britain has bureaucratic centralization proceeded with more pace than in Scotland.
[ترجمه گوگل]در هیچ کجای بریتانیا تمرکز بوروکراسی با سرعت بیشتری به اندازه اسکاتلند پیش نرفت
[ترجمه ترگمان]در هیچ کجای بریتانیا تمرکز اداری با سرعت بیشتری نسبت به اسکاتلند وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هیچ کجای بریتانیا تمرکز اداری با سرعت بیشتری نسبت به اسکاتلند وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Bureaucratization and centralization were also tied to the growth of liberal democracy and socialism in intended and unintended ways.
[ترجمه گوگل]بوروکراتیزاسیون و تمرکز نیز با رشد لیبرال دموکراسی و سوسیالیسم به شیوه های مورد نظر و ناخواسته گره خورده است
[ترجمه ترگمان]تمرکز و تمرکز به رشد دموکراسی لیبرال و سوسیالیسم به روش های خاص و ناخواسته وابسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمرکز و تمرکز به رشد دموکراسی لیبرال و سوسیالیسم به روش های خاص و ناخواسته وابسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Centralization has little to do with overall size.
[ترجمه گوگل]تمرکز ارتباط چندانی با اندازه کلی ندارد
[ترجمه ترگمان]Centralization به اندازه کلی کار چندانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Centralization به اندازه کلی کار چندانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The structure of the U. S. education system lacks centralization.
[ترجمه گوگل]ساختار سیستم آموزشی ایالات متحده فاقد تمرکز است
[ترجمه ترگمان]ساختار U اس سیستم آموزشی تمرکز ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساختار U اس سیستم آموزشی تمرکز ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The process of centralization has involved governments in taking a major stake in investments which were previously foreign-owned.
[ترجمه گوگل]فرآیند تمرکز، دولت ها را درگیر در اختیار گرفتن سهم عمده ای در سرمایه گذاری هایی که قبلاً متعلق به خارجی ها بود، کرده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تمرکز، دولت ها را درگیر سرمایه گذاری عمده در سرمایه گذاری کرده است که قبلا متعلق به خارجی ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرآیند تمرکز، دولت ها را درگیر سرمایه گذاری عمده در سرمایه گذاری کرده است که قبلا متعلق به خارجی ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The centralization from above, and decentralization to markets and consumers below, has weakened local government.
[ترجمه گوگل]تمرکز از بالا، و تمرکززدایی به بازارها و مصرف کنندگان پایین، دولت محلی را تضعیف کرده است
[ترجمه ترگمان]تمرکز از بالا، و تمرکززدایی به بازارها و مصرف کنندگان در پایین، دولت محلی را تضعیف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمرکز از بالا، و تمرکززدایی به بازارها و مصرف کنندگان در پایین، دولت محلی را تضعیف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Centralization of authority within the parties was seen as the major obstacle to the implementation of their demands.
[ترجمه گوگل]تمرکز اقتدار در احزاب مانع اصلی اجرای خواسته های آنها تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]Centralization قدرت در طرفین به عنوان مانع اصلی برای اجرای خواسته های آن ها محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Centralization قدرت در طرفین به عنوان مانع اصلی برای اجرای خواسته های آن ها محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The authors also found that dismantling centralization leads to far greater quality, productivity, and profitability.
[ترجمه گوگل]نویسندگان همچنین دریافتند که از بین بردن تمرکز منجر به کیفیت، بهرهوری و سودآوری بسیار بیشتر میشود
[ترجمه ترگمان]نویسندگان همچنین دریافتند که تمرکز زدایی منجر به کیفیت، بهره وری و سودآوری بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نویسندگان همچنین دریافتند که تمرکز زدایی منجر به کیفیت، بهره وری و سودآوری بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. So if your system depends on such centralization, commitment is sure to be a casualty.
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر سیستم شما به چنین تمرکزی وابسته است، تعهد مطمئناً یک آسیب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر سیستم شما به این تمرکز وابسته باشد، تعهد می تواند به عنوان تلفات باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر سیستم شما به این تمرکز وابسته باشد، تعهد می تواند به عنوان تلفات باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lobbying for government interest has meant the centralization of the process of decision-making in science in existing national policy-making institutions.
[ترجمه گوگل]لابی برای منافع دولت به معنای متمرکز شدن فرآیند تصمیم گیری در علم در نهادهای سیاست گذاری ملی موجود است
[ترجمه ترگمان]توجه به منافع دولت به معنای تمرکز فرآیند تصمیم گیری در علم در موسسات ملی موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توجه به منافع دولت به معنای تمرکز فرآیند تصمیم گیری در علم در موسسات ملی موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Greater unity can be achieved without excessive centralization.
[ترجمه گوگل]بدون تمرکز بیش از حد می توان به وحدت بیشتر دست یافت
[ترجمه ترگمان]اتحاد بیشتر بدون تمرکز بیش از حد می تواند به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتحاد بیشتر بدون تمرکز بیش از حد می تواند به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Both reject papal centralization and papal authority as a means for discerning just government.
[ترجمه گوگل]هر دو تمرکز پاپ و اقتدار پاپ را به عنوان ابزاری برای تشخیص حکومت عادلانه رد می کنند
[ترجمه ترگمان]هر دو گروه تمرکز پاپ و قدرت پاپ را به عنوان وسیله ای برای تشخیص فقط دولت رد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو گروه تمرکز پاپ و قدرت پاپ را به عنوان وسیله ای برای تشخیص فقط دولت رد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There are some possible compromises, like centralization with selective local overriding, and Guide follows this approach.
[ترجمه گوگل]برخی مصالحههای احتمالی وجود دارد، مانند تمرکز با غلبه محلی انتخابی، و Guide از این رویکرد پیروی میکند
[ترجمه ترگمان]برخی مصالحه ممکن، مانند تمرکز با overriding محلی انتخابی، و راهنما در ادامه این رویکرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی مصالحه ممکن، مانند تمرکز با overriding محلی انتخابی، و راهنما در ادامه این رویکرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید