1. In the long run the centralist traditions were to win the race against all hopes for some measure of local autonomy.
[ترجمه گوگل]در درازمدت، سنتهای سانترالیستی برنده رقابت در برابر همه امیدها برای تعیین خودمختاری محلی بودند
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، سنت centralist برای برنده شدن در مسابقه بر ضد همه امیدها برای رسیدن به خودمختاری محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، سنت centralist برای برنده شدن در مسابقه بر ضد همه امیدها برای رسیدن به خودمختاری محلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Carrying out the system of accountant's centralist accounting is important measure to refrom and improve on the public financial systems in China.
[ترجمه گوگل]اجرای سیستم حسابداری متمرکز حسابدار اقدام مهمی برای اصلاح و بهبود سیستم های مالی عمومی در چین است
[ترجمه ترگمان]اجرای سیستم حسابداری centralist یک معیار مهم برای ارزیابی و بهبود سیستم های مالی عمومی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اجرای سیستم حسابداری centralist یک معیار مهم برای ارزیابی و بهبود سیستم های مالی عمومی در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In 1640, under Philip IV, the centralist policy of the Count-Duke of Olivares provoked wars in Portugal and Catalonia.
[ترجمه گوگل]در سال 1640، در زمان فیلیپ چهارم، سیاست تمرکزگرایانه کنت دوک اولیوارس، جنگ هایی را در پرتغال و کاتالونیا برانگیخت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۴۰، تحت فشار فیلیپ چهارم، سیاست centralist کنت of، جنگ های پرتغال و کاتالونیا را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۴۰، تحت فشار فیلیپ چهارم، سیاست centralist کنت of، جنگ های پرتغال و کاتالونیا را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The established federalism after Indian independence is remarkably characteristic of centralization, and it is considered as "Centralist Federalism".
[ترجمه گوگل]فدرالیسم تثبیت شده پس از استقلال هند به طور قابل توجهی از ویژگی های تمرکزگرایی است و آن را "فدرالیسم مرکزی" می دانند
[ترجمه ترگمان]فدرالیسم تثبیت شده بعد از استقلال هند ویژگی های قابل توجهی از تمرکز است و به عنوان \"centralist Federalism\" در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فدرالیسم تثبیت شده بعد از استقلال هند ویژگی های قابل توجهی از تمرکز است و به عنوان \"centralist Federalism\" در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Exit polls suggest that the centralist Kadima party led by Tzipi Livni is narrowly ahead of the centre-right Likud party led by the former Prime Minister Benjamin Netanyahu.
[ترجمه گوگل]نظرسنجیهای خروجی نشان میدهد که حزب تمرکزگرای کادیما به رهبری تزیپی لیونی با فاصله کمی از حزب راست میانه لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق، پیشی گرفته است
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان می دهد حزب کادیما به رهبری تزیپی لیونی به رهبری تزیپی نتانیاهو نخست وزیر سابق حزب لیکود را رهبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان می دهد حزب کادیما به رهبری تزیپی لیونی به رهبری تزیپی نتانیاهو نخست وزیر سابق حزب لیکود را رهبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Today it remains to be seen whether Museveni's essentially centralist approach will be more successful than its predecessors.
[ترجمه گوگل]امروز باید دید که آیا رویکرد اساسا تمرکزگرایانه موسوینی موفقتر از پیشینیان خود خواهد بود یا خیر
[ترجمه ترگمان]امروزه مشاهده می شود که آیا رویکرد اساسا centralist نسبت به پیشینیان خود موفق تر خواهد بود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروزه مشاهده می شود که آیا رویکرد اساسا centralist نسبت به پیشینیان خود موفق تر خواهد بود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So that approach has become but one more overlay to the traditional centralist approach.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این رویکرد تنها یک پوشش دیگر برای رویکرد سنتی متمرکز شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین این رویکرد به یک روش دیگر برای رویکرد centralist سنتی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین این رویکرد به یک روش دیگر برای رویکرد centralist سنتی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We have to move, in other words, from the authoritarian and centralist practices of socialism toward practices of economic self-management.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، ما باید از رویههای اقتدارگرا و متمرکز سوسیالیسم به سمت شیوههای خود مدیریتی اقتصادی حرکت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به عبارت دیگر، از شیوه های استبدادی و centralist سوسیالیسم به سوی شیوه های مدیریتی خود - مدیریتی حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید به عبارت دیگر، از شیوه های استبدادی و centralist سوسیالیسم به سوی شیوه های مدیریتی خود - مدیریتی حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Stalin's Russia was also preparing to war, but had a bigger gap to close, and Stalin's centralist terror regime almost eliminated free innovation.
[ترجمه گوگل]روسیه استالین نیز در حال آماده شدن برای جنگ بود، اما شکاف بزرگتری برای بستن داشت و رژیم ترور مرکزی استالین تقریباً نوآوری آزاد را از بین برد
[ترجمه ترگمان]روسیه استالین در حال آماده شدن برای جنگ بود، اما شکاف بزرگتری برای نزدیک شدن داشت و رژیم ترور centralist استالین تقریبا نوآوری مجانی را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روسیه استالین در حال آماده شدن برای جنگ بود، اما شکاف بزرگتری برای نزدیک شدن داشت و رژیم ترور centralist استالین تقریبا نوآوری مجانی را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He takes a fresh look at fundamental variables and breaks from centralist theory and practice, offering a uniquely democratic perspective on surplus income and non-political control.
[ترجمه گوگل]او نگاهی تازه به متغیرهای بنیادی میاندازد و از تئوری و عمل تمرکزگرا جدا میشود و دیدگاهی منحصربهفرد دموکراتیک درباره درآمد مازاد و کنترل غیرسیاسی ارائه میدهد
[ترجمه ترگمان]او نگاهی تازه به متغیرهای اساسی می اندازد و از تئوری و عمل centralist جدا می شود و یک دیدگاه دموکراتیک منحصر به فرد در مورد درآمد مازاد و کنترل غیر سیاسی ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نگاهی تازه به متغیرهای اساسی می اندازد و از تئوری و عمل centralist جدا می شود و یک دیدگاه دموکراتیک منحصر به فرد در مورد درآمد مازاد و کنترل غیر سیاسی ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید