cento


معنی: پیراهن چهل تکه، پارچه وصله وصله، هر کار ناجور و غیر متجانس
معانی دیگر: قطعه ی ادبی یا موسیقی که از کنار هم گذاری بریده هایی از آثار دیگران ترکیب شده است، قطعه یا تصنیفی که از چند جا اقتباس شده باشد، مخفف سازمان پیمان مرکزی

جمله های نمونه

1. Be as follows all sorts of viewpoint cento now.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه نوع دیدگاه سنتو به شرح زیر باشد
[ترجمه ترگمان]مثل حالا همه جور نقطه نظر را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The "wave sound" of the cento imitates the singing style of "nugula" both existing in Mongolian long and short tune.
[ترجمه گوگل]"صدای موج" سنتو از سبک آواز "نوگولا" که در لحن بلند و کوتاه مغولی وجود دارد تقلید می کند
[ترجمه ترگمان]\"صدای موج\" of به تقلید از سبک خواندن ترانه \"nugula\" در هر دوی این آهنگ در رشته بلند و کوتاه مغولستان پیروی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Here, the conversational cento existing writings them -- the reflection for the sake of causing you.
[ترجمه گوگل]در اینجا، سنتو مکالمه موجود آنها را می نویسد -- انعکاس به خاطر ایجاد شما
[ترجمه ترگمان]در اینجا، محاوره ای به نوشته های موجود آن ها - - انعکاسی که برای ایجاد شما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ding Shan-de's piano cento "Journey of Spring" plays an important role in China's piano music.
[ترجمه گوگل]سنتوی پیانوی دینگ شان دِه «سفر بهار» نقش مهمی در موسیقی پیانوی چین دارد
[ترجمه ترگمان]\"سفر بهار\" نقش مهمی در موسیقی پیانو در چین ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Piano cento "The Beautiful Horchin Girls" has the feature of Horchin grassland character and is near to life with its fresh style and very full-bodied taste of Mongolian folk music.
[ترجمه گوگل]پیانو سنتو "دختران زیبای هورشین" ویژگی شخصیت علفزار هورچین را دارد و با سبک تازه و طعم بسیار پر از موسیقی محلی مغولی به زندگی نزدیک است
[ترجمه ترگمان]پیانو \"دختر زیبای دخترانه\" دارای ویژگی Horchin است و با سبک تازه خود و سلیقه بسیار قوی موسیقی فولکلور مغولستان، نزدیک به زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bach s unaccompanied cello cento has precise structure, and has philosophical and logical senses.
[ترجمه گوگل]سنتوی سل بدون همراه باخ ساختار دقیقی دارد و حواس فلسفی و منطقی دارد
[ترجمه ترگمان]ویولن سل unaccompanied Bach دارای ساختار دقیقی است، و دارای احساسات فلسفی و منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The social background and motivation of the cento are first introduced, then its important role played by the cento nMr.
[ترجمه گوگل]ابتدا پیشینه اجتماعی و انگیزه سنتو معرفی می شود، سپس نقش مهم آن توسط سنتو nMr ایفا می شود
[ترجمه ترگمان]پیش زمینه اجتماعی و انگیزش of ابتدا معرفی می شوند و سپس نقش مهم آن توسط the nmr ایفا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Show cento share number to consult for everybody.
[ترجمه گوگل]برای مشاوره برای همه، شماره اشتراک cento را نشان دهید
[ترجمه ترگمان]نمایش شماره سهم cento برای مشورت با همه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the article from other website cento, must change change a head to change seek a range.
[ترجمه گوگل]اگر مقاله از وب سایت های دیگر cento، باید تغییر سر به تغییر به دنبال محدوده
[ترجمه ترگمان]اگر این مقاله از وب سایت دیگر منتشر شود، تغییر باید تغییر هد را تغییر دهد تا به دنبال یک محدوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This cento mentioned here is another classic work composed by Bao Yuankai after the cento named Yan Huang Feng Qing, furthermore, it's the milestone of the development in Chinese ethnologic symphony.
[ترجمه گوگل]این سنتویی که در اینجا به آن اشاره شد، اثر کلاسیک دیگری است که توسط بائو یوانکای پس از سنتوی به نام یان هوانگ فنگ چینگ ساخته شده است، علاوه بر این، این نقطه عطف توسعه در سمفونی قوم‌شناسی چینی است
[ترجمه ترگمان]این cento که در اینجا ذکر شد، اثر کلاسیک دیگری است که توسط Bao Yuankai پس از cento به نام یان هوانگ کینگ کینگ تشکیل شده است، علاوه بر این نقطه عطف توسعه در سمفونی ethnologic چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The seeds from pollination of heated pollen were far less than that of unheated pollen in hybridization test of Nove Cento lily and Prato lily.
[ترجمه گوگل]دانه های گرده افشانی گرده گرم شده در آزمایش هیبریداسیون سوسن Nove Cento و سوسن پراتو به مراتب کمتر از گرده گرم نشده بود
[ترجمه ترگمان]دانه ها از گرده افشانی of گرم بسیار کم تر از گرده گرم unheated بودند که hybridization test of لی لی و Prato lily را به یکدیگر پیوند می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This part also argues about the background, the material and the characteristics of "Mongolian Youth Piano Cento".
[ترجمه گوگل]در این قسمت درباره پیشینه، مواد و ویژگی های «پیانو سنتوی جوانان مغولستانی» نیز بحث شده است
[ترجمه ترگمان]این بخش نیز در مورد پس زمینه، مواد و ویژگی های \"پیانو جوانان مغولستان\" بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیراهن چهل تکه (اسم)
cento

پارچه وصله وصله (اسم)
cento

هر کار ناجور و غیر متجانس (اسم)
cento

پیشنهاد کاربران

بپرس