centimetre

/ˈsentɪˌmiːtər//ˈsentɪˌmiːtə/

معنی: سانتی متر
معانی دیگر: سانتیمتر

جمله های نمونه

1. One centimetre is equal to 10 millimetres.
[ترجمه گوگل]یک سانتی متر برابر با 10 میلی متر است
[ترجمه ترگمان]یک سانتیمتر برابر با ۱۰ میلیمتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A centimetre is a unit of length.
[ترجمه گوگل]سانتی متر واحد طول است
[ترجمه ترگمان]یک سانتیمتر واحد طول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Your answer must be within a centimetre either way.
[ترجمه گوگل]در هر صورت پاسخ شما باید در عرض یک سانتی متر باشد
[ترجمه ترگمان]به هر حال جواب شما هم باید جای مناسبی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The map has a scale of one centimetre to the kilometre.
[ترجمه گوگل]این نقشه دارای مقیاس یک سانتی متر به کیلومتر است
[ترجمه ترگمان]این نقشه مقیاسی از یک سانتیمتر تا کیلومتر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These have only one centimetre of padding and leave the thumb free to fold in safely.
[ترجمه گوگل]اینها فقط یک سانتی متر بالشتک دارند و انگشت شست را آزاد می‌گذارند تا با خیال راحت تا شود
[ترجمه ترگمان]این ها فقط یک سانتیمتر زمین دارند و انگشت شستش را آزاد می گذارند تا در امان بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But have only one centimetre of bare flesh in contact - and the building would absorb you.
[ترجمه گوگل]اما فقط یک سانتی متر گوشت لخت در تماس باشید - و ساختمان شما را جذب خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اما فقط یک سانتیمتر گوشت برهنه در ارتباط وجود دارد - و این ساختمان شما را جذب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How many hydra per cubic centimetre teem in that pond?
[ترجمه گوگل]چند هیدرا در هر سانتی متر مکعب در آن حوضچه وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]چند تا hydra در هر سانتیمتر مکعب در آن برکه وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Density is redrawn per cubic centimetre of the weight of paper and paperboard.
[ترجمه گوگل]چگالی به ازای هر سانتی متر مکعب وزن کاغذ و مقوا دوباره ترسیم می شود
[ترجمه ترگمان]چگالی در هر سانتیمتر مکعب از وزن کاغذ و paperboard مجددا ترسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The volume of this container be 24 cubic centimetre.
[ترجمه گوگل]حجم این ظرف 24 سانتی متر مکعب می باشد
[ترجمه ترگمان]حجم این ظرف ۲۴ سانتیمتر مکعب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The snails are no larger than one centimetre across.
[ترجمه گوگل]قطر حلزون ها بیشتر از یک سانتی متر نیست
[ترجمه ترگمان]ماهی ها بزرگ تر از یک سانتیمتر نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The analysis is based on a cubic centimetre of soil scooped up by the lander's robotic arm and introduced into one of its eight ovens, where it was gradually heated to 1000C.
[ترجمه گوگل]این تجزیه و تحلیل بر اساس یک سانتی‌متر مکعب خاک است که توسط بازوی روباتیک فرودگر جمع‌آوری شده و به یکی از هشت کوره آن وارد شده است، جایی که به تدریج تا دمای 1000 درجه سانتیگراد گرم می‌شود
[ترجمه ترگمان]این تجزیه و تحلیل براساس یک سانتیمتر مکعب از خاک است که توسط بازوی رباتیکی lander ایجاد می شود و به یکی از هشت اجاق آن تبدیل می شود، که به تدریج تا ۱۰۰۰ درجه سانتی گراد گرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How many imperial inches are there in one metric centimetre? — Naught point three nine three seven inches.
[ترجمه گوگل]در یک سانتی متر متریک چند اینچ امپراتوری وجود دارد؟ - هیچ نقطه سه نه سه هفت اینچ
[ترجمه ترگمان]چند اینچی که در یک سانتیمتر ضخامت دارند چند اینچ وجود دارد؟ تا الان دیگه چیزی نشده - سه و هفت اینچ -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were working to a tolerance of 0. 0001 of a centimetre.
[ترجمه گوگل]آنها با تحمل 0 0001 سانتی متر کار می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال تلاش برای تحمل ۰ بودند از جنس یک سانتیمتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If they were packed tightly there could be 5 thousand million of them in a cubic centimetre of inflammation.
[ترجمه گوگل]اگر آنها را محکم بسته بندی می کردند، ممکن بود 5 هزار میلیون از آنها در یک سانتی متر مکعب التهاب وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها را محکم بستند می توانستند ۵ هزار میلیون تن از آن ها را به صورت یک سانتیمتر مکعب التهاب نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Only one main branch is permitted, along which shoots above branch level are spaced at a minimum of centimetre intervals.
[ترجمه گوگل]فقط یک شاخه اصلی مجاز است که در امتداد آن شاخه های بالاتر از سطح شاخه با حداقل فواصل سانتی متر فاصله داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تنها یک شاخه اصلی مجاز است، که در امتداد آن شاخه های بالای شاخه با حداقل فاصله چند سانتیمتر فاصله دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سانتی متر (اسم)
centimeter, centimetre

انگلیسی به انگلیسی

• unit of length equal to one 100th of a meter (british)
a centimetre is a unit of length equal to ten millimetres or one-hundredth of a metre.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم meter/metr
📌 این ریشه، معادل "measure" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "measure" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 meter: a device used to ‘measure’ length, volume, or energy
🔘 metric: related to a system of ‘measurement’
🔘 kilometer: a unit that ‘measures’ distance equal to 1, 000 meters
🔘 centimeter: a unit that ‘measures’ length, equal to one - hundredth of a meter
🔘 millimeter: a unit that ‘measures’ length, equal to one - thousandth of a meter
🔘 barometer: an instrument used to ‘measure’ atmospheric pressure
🔘 thermometer: a device used to ‘measure’ temperature
🔘 speedometer: an instrument used to ‘measure’ speed
🔘 diameter: a line ‘measuring’ across a circle through its center
🔘 perimeter: the outer boundary ‘measuring’ the distance around a shape
🔘 altimeter: an instrument that ‘measures’ altitude
🔘 odometer: a device that ‘measures’ the distance traveled by a vehicle
🔘 seismometer: an instrument used to ‘measure’ earthquake movements
🔘 symmetry: the quality of having equal ‘measurement’ on both sides
🔘 telemeter: an instrument used to ‘measure’ distances remotely

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم cent
📌 این ریشه، معادل "hundred" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "hundred" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 century: a period of ‘one hundred’ years
🔘 centimeter: a unit of length equal to one ‘hundredth’ of a meter
🔘 centennial: relating to a ‘hundred’ - year anniversary
🔘 centipede: an insect with ‘hundred’ legs
🔘 percent: a fraction of ‘one hundred’
🔘 centurion: a Roman officer in command of ‘one hundred’ soldiers
🔘 centigrade: a temperature scale divided into ‘one hundred’ degrees
🔘 centuplicate: to multiply by ‘one hundred’
🔘 centesimal: relating to division into ‘one hundred’ parts
🔘 centenarian: a person who is ‘one hundred’ years old or older
🔘 bicentennial: a ‘two hundred’ - year anniversary
🔘 tricentennial: a ‘three hundred’ - year anniversary

🔘 واژگان زیر را بصورت اختصاری با حرف c کوچک نشان می دهند :
▫️cent
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
▪️circa
تقریباً ، در حدود
🔸 cubic
مکعبی
🔹 centimetre
سانتی متر
♦️copyright
...
[مشاهده متن کامل]

حق تکثیر
⭕️ واژگانی که با حرف C بزرگ مخفف می شوند :
🟧 celsius
سانتی گراد
🟩 century
قرن

Centimetre =سانتی متر
سانتی متر

بپرس