center on


تاکید کردن بر، متمرکز شدن بر

جمله های نمونه

1. Those enthusiasms right now center on the theatre.
[ترجمه گوگل]آن شور و شوق در حال حاضر بر تئاتر متمرکز است
[ترجمه ترگمان]آن enthusiasms که در حال حاضر روی صحنه نمایش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The following discussion will center on neurophysiological examples.
[ترجمه گوگل]بحث زیر بر روی نمونه های فیزیولوژی عصبی متمرکز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بحث زیر بر روی نمونه های neurophysiological متمرکز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. News reports usually center on export trade to these countries.
[ترجمه گوگل]گزارش های خبری معمولاً بر تجارت صادراتی به این کشورها متمرکز است
[ترجمه ترگمان]گزارش های خبری معمولا مرکز تجارت صادرات به این کشورها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I worked mornings at a summer activities center on one of the bases, where I took children swimming.
[ترجمه گوگل]صبح ها در مرکز فعالیت های تابستانی در یکی از پایگاه ها کار می کردم و بچه ها را به شنا می بردم
[ترجمه ترگمان]من صبح ها در یک مرکز فعالیت های تابستانی بر روی یکی از پایه ها کار می کردم و در آنجا بچه ها را شنا می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is a recreation center on the ground floor.
[ترجمه گوگل]در طبقه همکف یک مرکز تفریحی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک مرکز تفریح در طبقه همکف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Would you run your data center on Windows?
[ترجمه گوگل]آیا مرکز داده خود را روی ویندوز اجرا می کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما مرکز داده ها را در ویندوز اداره می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our business center on second floor has computers, fax machines, and secretaries.
[ترجمه گوگل]مرکز تجاری ما در طبقه دوم دارای رایانه، دستگاه فکس و منشی است
[ترجمه ترگمان]مرکز تجاری ما در طبقه دوم کامپیوتر، دستگاه فکس، و منشی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By measurement the displacement of the defocused spots center on CCD, the abrasion of the train wheel train wheel is calculated.
[ترجمه گوگل]با اندازه‌گیری جابجایی نقطه‌های غیر متمرکز در مرکز CCD، ساییدگی چرخ قطار چرخ قطار محاسبه می‌شود
[ترجمه ترگمان]با اندازه گیری جابجایی مرکز spots defocused بر CCD، خراش چرخ قطار چرخ قطار محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All research work center on the virtual design and virtual analyses of vehicle products, basically realizes the simulation analyses of the four experiments about vehicle handling stability.
[ترجمه گوگل]تمام مراکز تحقیقاتی در زمینه طراحی مجازی و تجزیه و تحلیل مجازی محصولات خودرو، اساساً تجزیه و تحلیل های شبیه سازی چهار آزمایش در مورد پایداری حمل و نقل خودرو را درک می کنند
[ترجمه ترگمان]تمام تحقیقات انجام شده بر روی طراحی مجازی و تحلیل های مجازی محصولات خودرو، به طور اساسی تجزیه و تحلیل شبیه سازی چهار آزمایش در مورد پایداری حمل و نقل وسیله نقلیه را درک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Taken collectively, these proposals center on three issues: personnel selection, advancement system and retirement plan.
[ترجمه گوگل]در مجموع، این پیشنهادها بر سه موضوع متمرکز هستند: انتخاب پرسنل، سیستم پیشرفت و برنامه بازنشستگی
[ترجمه ترگمان]در مجموع، این پیشنهادها به سه مساله تقسیم می شوند: انتخاب پرسنل، سیستم پیشرفت و طرح بازنشستگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An even abundance foolish misget center on denying the command for extensive sex education programs globlewide.
[ترجمه گوگل]حتی به وفور اشتباه احمقانه بر انکار دستور برنامه های آموزش جنسی گسترده در سراسر جهان متمرکز است
[ترجمه ترگمان]حتی یک مرکز misget در انکار فرمان برای برنامه های آموزش جنسی گسترده، globlewide است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Beijing Meteorological Center on Sunday afternoon issued a code yellow alert to warn about fog in the capital, saying visibility would drop to less than 500 meters in most parts of the city.
[ترجمه گوگل]مرکز هواشناسی پکن بعد از ظهر یکشنبه یک هشدار زرد کد برای هشدار درباره مه در پایتخت صادر کرد و گفت که دید در اکثر نقاط شهر به کمتر از 500 متر کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر روز یکشنبه، مرکز هواشناسی پکن یک هشدار زرد رنگ صادر کرد تا در مورد مه در پایتخت هشدار داده شود و گفت که در اغلب بخش های شهر دیده شدن از دید کم تر از ۵۰۰ متر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other Facilities: entertainment center on the third floor of station building.
[ترجمه گوگل]سایر امکانات: مرکز تفریحی در طبقه سوم ساختمان ایستگاه
[ترجمه ترگمان]امکانات دیگر: مرکز سرگرمی در طبقه سوم ساختمان ایستگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Guangzhou book center on the sixth floor have scale recruitment of qualified personnel.
[ترجمه گوگل]مرکز کتاب گوانگژو در طبقه ششم دارای مقیاس استخدام پرسنل واجد شرایط است
[ترجمه ترگمان]مرکز کتاب Guangzhou در طبقه ششم استخدام پرسنل واجد شرایط را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The developer requested a variance to build a shopping center on the east side of town.
[ترجمه گوگل]سازنده برای ساخت یک مرکز خرید در ضلع شرقی شهر درخواست تغییر داد
[ترجمه ترگمان]توسعه دهنده از یک واریانس برای ساخت یک مرکز خرید در سمت شرق شهر درخواست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• center upon, focus on, revolve around; have as a center

پیشنهاد کاربران

بپرس