1. A heavy car with a low center of gravity will hug the road.
[ترجمه گوگل]یک ماشین سنگین با مرکز ثقل پایین جاده را در آغوش می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک اتومبیل سنگین با مرکز کم جاذبه جاده را در آغوش خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You can change the center of gravity by adding weight to one part of the object.
[ترجمه گوگل]شما می توانید مرکز ثقل را با اضافه کردن وزن به یک قسمت از جسم تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با افزودن وزن به یک قسمت از شی، مرکز ثقل را تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A system can only be stable if the center of gravity is under the pivot point.
[ترجمه گوگل]یک سیستم تنها زمانی می تواند پایدار باشد که مرکز ثقل زیر نقطه محوری باشد
[ترجمه ترگمان]اگر مرکز ثقل تحت نقطه محوری قرار گیرد، یک سیستم می تواند پایدار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As the seventies progressed, the center of gravity of much of urban life seemed to shift.
[ترجمه گوگل]با پیشرفت دهه هفتاد، به نظر می رسید که مرکز ثقل بیشتر زندگی شهری تغییر کند
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت دهه هفتاد، به نظر می رسید که مرکز ثقل بیشتر زندگی شهری تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This is because the center of gravity of the hammer is in the iron part.
[ترجمه گوگل]زیرا مرکز ثقل چکش در قسمت آهنی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که مرکز ثقل چکش در بخش آهن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Center of gravity - flow design - the focus of a long iron minimum, incremental boost to short - iron center.
[ترجمه گوگل]مرکز ثقل - طراحی جریان - تمرکز حداقل آهن طولانی، تقویت افزایشی به کوتاه - مرکز آهن
[ترجمه ترگمان]- مرکز ثقل - طراحی جریان - تمرکز یک مینیمم آهن طولانی، افزایش افزایشی در مرکز آهن - iron
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The center of gravity of a flat object can be experimentally as shown in Fig 3 - 9 .
[ترجمه گوگل]همانطور که در شکل 3-9 نشان داده شده است می توان مرکز ثقل یک جسم مسطح را بصورت تجربی نشان داد
[ترجمه ترگمان]مرکز ثقل یک جسم مسطح را می توان به صورت آزمایشی در شکل ۹ - ۳ نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The light center of gravity method is applied to processing optic fiber exited spot signal.
[ترجمه گوگل]روش مرکز ثقل نور برای پردازش سیگنال نقطه خروجی فیبر نوری اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]مرکز نور برای پردازش فیبر نوری از سیگنال نقطه ای استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And so it goes around the world the center of gravity moves from the U.
[ترجمه گوگل]و بنابراین در سراسر جهان می چرخد مرکز ثقل از U حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب مرکز ثقل دور دنیا حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wind and sea may displace the ship's center of gravity along three orthogonal axes.
[ترجمه گوگل]باد و دریا ممکن است مرکز ثقل کشتی را در امتداد سه محور متعامد جابجا کنند
[ترجمه ترگمان]باد و دریا ممکن است مرکز گرانش کشتی را به همراه سه محور متعامد جابجا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Moreover after Kyd has come, the attack center of gravity had already had the change.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پس از آمدن کید، مرکز ثقل حمله قبلاً تغییر کرده بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پس از آمدن Kyd، مرکز ثقل این حمله تغییر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pay attention to weight and center of gravity.
13. This part a textual center of gravity place.
[ترجمه گوگل]این بخش مرکز ثقل متنی است
[ترجمه ترگمان]این بخش یک مرکز متنی از جاذبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. With fulcrum at end of shaft, the center of gravity is changed and clubhead feels much heavier.
[ترجمه گوگل]با تکیه گاه در انتهای شفت، مرکز ثقل تغییر می کند و کلاهک بسیار سنگین تر می شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به نقطه اتکا، مرکز ثقل تغییر کرده است و clubhead سنگین تر احساس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Do We Mistake Center of Mass Center of Gravity?
[ترجمه گوگل]آیا ما مرکز ثقل جرم را اشتباه می کنیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما در مرکز جرم جاذبه جرم قرار داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید