اسم ( noun )
• (1) تعریف: in baseball, the center area of the outfield, which extends behind second base.
- He hit a high fly ball to center field.
[ترجمه گوگل] او یک توپ بلند پرواز را به زمین مرکزی زد
[ترجمه ترگمان] او توپ پرواز بلندی را به سمت میدان مرکزی پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او توپ پرواز بلندی را به سمت میدان مرکزی پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the position of the player whose primary function is to defend this area of the outfield.
- He used to play second base, but he's playing center field now.
[ترجمه گوگل] او قبلا در پایه دوم بازی می کرد، اما اکنون در زمین مرکزی بازی می کند
[ترجمه ترگمان] او قبلا در مرکز دوم بازی می کرد، اما حالا داشت زمین را بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او قبلا در مرکز دوم بازی می کرد، اما حالا داشت زمین را بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید