centaur

/ˈsenˌtɔːr//ˈsentɔː/

معنی: قنطورس
معانی دیگر: (اسطوره های یونان - موجودی که سر و شانه و دست انسان را داشت و بدن و چهار پای اسب را) سنتار، حیوان افسانه ای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in Greek mythology, any of a race of creatures that have the head, arms, and torso of a man and the trunk and legs of a horse.

جمله های نمونه

1. Centaury got its name from the centaur, which cured itself from a poisoned dart with this pink flower.
[ترجمه گوگل]سنتوری نام خود را از سنتوری گرفته است که با این گل صورتی خود را از یک دارت مسموم درمان کرد
[ترجمه ترگمان]Centaury نام خود را از سانتور دریافت کرد که خود را از یک دارت مسموم با این گل صورتی درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It has also found two Centaur family asteroids in orbits that cross the orbits of several of the Jovian planets.
[ترجمه گوگل]همچنین دو سیارک از خانواده قنطورس را در مدارهایی پیدا کرده است که از مدار چندین سیاره جووین عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین دو شی از خرده سیاره ها را در مدار قرار داده است که در مدار چندین سیاره Jovian قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A 23-year-old Centaur player was questioned by police after the match and released without charge on police bail.
[ترجمه گوگل]بازیکن 23 ساله سنتور پس از پایان مسابقه توسط پلیس مورد بازجویی قرار گرفت و بدون هیچ اتهامی با قرار وثیقه پلیس آزاد شد
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن ۲۳ ساله Centaur بعد از مسابقه توسط پلیس تحت بازجویی قرار گرفت و بدون اتهام به قید وثیقه آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The centaur babies had fallen asleep.
[ترجمه گوگل]نوزادان سنتور به خواب رفته بودند
[ترجمه ترگمان]centaur به خواب رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rufus was a bit of a centaur himself, a big roan stallion, and she was a little cat-eyed - waif.
[ترجمه گوگل]روفوس خودش یک قنطورس بود، یک اسب نر بزرگ و او کمی چشم گربه بود - وایف
[ترجمه ترگمان]روفوس کمی یک سانتور بود، یک اسب نر بزرگ قزل، و او یک بچه کوچک با چشم گربه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It portrayed the centaur Cheiron with his family.
[ترجمه گوگل]این فیلم سنتور Cheiron را با خانواده اش به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]این تصویر the Cheiron را با خانواده اش به تصویر کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Centaur a second - stage vehicle then under development that would use high - energy liquid hydrogen as its fuel.
[ترجمه گوگل]سنتور یک وسیله نقلیه مرحله دوم در حال توسعه است که از هیدروژن مایع پر انرژی به عنوان سوخت خود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]سپس یک وسیله نقلیه در مرحله دوم را تحت توسعه قرار دهید که از هیدروژن مایع با انرژی بالا به عنوان سوخت آن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Five days after launch LCROSS and the attached Centaur will execute a fly-by of the Moon.
[ترجمه گوگل]پنج روز پس از پرتاب LCROSS و قنطورس متصل شده، پروازی از ماه را اجرا خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]پنج روز پس از پرتاب سفینه فضایی LCROSS و Centaur (Centaur)یک مگس را از ماه به اجرا در خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ' stentor or centaur ,'tis no matter, " answered Gerald, unruffled by his error.
[ترجمه گوگل]جرالد در حالی که از خطای خود گیج شده بود، پاسخ داد: استنتور یا سنتور، فرقی نمی کند
[ترجمه ترگمان]جرالد به آرامی پاسخ داد: stentor یا سانتور دیگه اهمیتی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Spear of Centaur - lowered from Major to Minor.
[ترجمه گوگل]نیزه قنطورس - از ماژور به مینور پایین آمد
[ترجمه ترگمان]Spear از Centaur - پایین آمده از Major تا Minor
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Professor Umbridge ran afoul of our centaur Dumbledore.
[ترجمه گوگل]پروفسور آمبریج با سنتور ما دامبلدور برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]پروفسور امبریج به centaur دامبلدور حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Centaur Warchief immediately counters every attack against him with a swift strike.
[ترجمه گوگل]سردار سنتور فوراً با هر حمله ای که علیه او انجام می شود با یک ضربه سریع مقابله می کند
[ترجمه ترگمان]The centaur بلافاصله تمام حملات علیه او را با حمله سریع دفع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These servitors are a centaur - like hybrid of a giant scorpion and a drow.
[ترجمه گوگل]این سرورها یک سنتور هستند - مانند هیبرید یک عقرب غول پیکر و یک درو
[ترجمه ترگمان]این خدمتکاران یک centaur شبیه به یک عقرب بزرگ و یک عقرب غول پیکر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Firenze, a centaur, tells Harry that the hooded figure is in fact Voldemort.
[ترجمه گوگل]فایرنز، یک قنطورس، به هری می‌گوید که چهره سرپوش در واقع ولدمورت است
[ترجمه ترگمان]فایرنز به هری گفت که هیکل شنل پوش در حقیقت ولدمورت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Explanation: Centaurus, the Centaur, is one of the most striking constellations in the southern sky.
[ترجمه گوگل]توضیح: قنطورس، قنطورس، یکی از چشمگیرترین صورت های فلکی در جنوب آسمان است
[ترجمه ترگمان]توضیح: قنطورس، the، یکی از the فلکی در آسمان جنوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قنطورس (اسم)
centaur

انگلیسی به انگلیسی

• fabled monster being half man and half horse (greek mythology)
in classical mythology, a centaur is a creature that has the body and legs of a horse and the upper body and head of a man.

پیشنهاد کاربران

( قنطورس ) موجودی افسانه ای از اساطیر یونان با بالاتنه انسان و پایین تنه اسب
a mythical creature from Greek mythology with the upper body of a human and the lower body of a horse
centaur
سنتار یا سنتائور. . سنتائور نام یک کتاب هم هست
نیماسب

بپرس