censorious

/senˈsɔːrɪəs//senˈsɔːrɪəs/

معنی: عیب جو، خردهگیر، عیب جویانه
معانی دیگر: (به طور شدید) انتقاد آمیز، ایرادگیر(انه)، عیب تراش

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: censoriously (adv.), censoriousness (n.)
• : تعریف: highly critical or disapproving.
متضاد: complimentary, eulogistic
مشابه: critical, opprobrious

- The defendant hung his head as he listened to the censorious remarks of the judge.
[ترجمه گوگل] متهم با شنیدن سخنان سانسورانه قاضی سرش را آویزان کرد
[ترجمه ترگمان] هنگامی که به سخنان عیب و عیب قاضی گوش می داد، متهم سرش را به نشانه مخالفت تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Her grandmother had a censorious personality, and she hid from the older woman when she could.
[ترجمه گوگل] مادربزرگش شخصیت سانسوری داشت و هر وقت می توانست از زن بزرگتر پنهان می شد
[ترجمه ترگمان] مادر بزرگش شخصیت برجسته ای داشت و وقتی می توانست از آن زن مسن تر پنهان می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. this time they were much more censorious of the prime minister
این بار از نخست وزیر خیلی بیشتر انتقاد کردند.

2. Despite strong principles he was never censorious.
[ترجمه گوگل]با وجود اصول قوی، او هرگز سانسور نشد
[ترجمه ترگمان]با وجود اصول قوی، هرگز سختگیر نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She fixed her daughter with a censorious eye.
[ترجمه گوگل]دخترش را با چشم سانسور درست کرد
[ترجمه ترگمان]او دخترش را با یک چشم سحرآمیزش به دخترش دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And exposing himself to that censorious and supercilious gaze?
[ترجمه گوگل]و خود را در معرض آن نگاه سانسورآمیز و نابخردانه قرار دهد؟
[ترجمه ترگمان]و خودش رو به این نگاه گستاخانه و خودبینی نشون بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His tone was censorious.
[ترجمه گوگل]لحنش سانسور بود
[ترجمه ترگمان]لحن صدایش عیب و ایرادی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She had a primly censorious mouth above a slightly receding chin already showing the first slackness of a dewlap.
[ترجمه گوگل]او یک دهان کاملاً سانسورآمیز بالای چانه ای داشت که کمی عقب رفته بود که نشان می داد اولین سستی یک قوزک
[ترجمه ترگمان]دهان primly را بر فراز یک چانه کوچک که اندکی عقب رفته بود نشان می داد و از آن به بعد به خاطر آن بود که یک غبغب بزرگ را آشکار ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You're just a pair of censorious bachelors!
[ترجمه گوگل]شما فقط یک جفت مجرد سانسوری هستید!
[ترجمه ترگمان]تو فقط یک جفت of عیب داری!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Atalanta tries to blunt the censorious attitude, telling of her sacrifice, that she has given up so much.
[ترجمه گوگل]آتالانتا سعی می کند نگرش سانسورآمیز را از بین ببرد و از فداکاری خود بگوید که خیلی تسلیم شده است
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که طولی نکشید که طولی نکشید که طولی نکشید که طولی نکشید که طولی نکشید که طولی نکشید که طولی نکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Horowitz had been censorious of the peace movement in the 1960s.
[ترجمه گوگل]هوروویتز در دهه 1960 جنبش صلح را مورد سانسور قرار داده بود
[ترجمه ترگمان]Horowitz از جنبش صلح در دهه ۱۹۶۰ censorious بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Be more understanding and less censorious.
[ترجمه گوگل]بیشتر درک کنید و کمتر سانسور کنید
[ترجمه ترگمان]درک بیشتری داشته باشید و censorious کمتری داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But red Toryism may be too morally censorious, and too hostile to big business, to fit the bill.
[ترجمه گوگل]اما توریسم قرمز ممکن است از نظر اخلاقی بیش از حد سانسورکننده باشد، و با تجارت های بزرگ بیش از حد خصمانه باشد که با این قانون سازگار نباشد
[ترجمه ترگمان]اما Toryism قرمز ممکن است از لحاظ اخلاقی عیب و ایرادی داشته باشد، و آن قدر با تجارت بزرگ مخالف است که با این لایحه جور در بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Direct actions rely on: censorious debate and thoughts, the operation of moral dilemma issues, the encouragement on applying diversity solutions, and democratic and open learning ambiance.
[ترجمه گوگل]اقدامات مستقیم متکی بر موارد زیر است: بحث ها و افکار سانسورآمیز، عملکرد مسائل معضل اخلاقی، تشویق به استفاده از راه حل های تنوع، و فضای یادگیری دموکراتیک و باز
[ترجمه ترگمان]کنشگری مستقیم به بحث و تفکرات و افکار، عمل مشکلات اخلاقی، تشویق به اعمال راه حل های متنوع، و محیط یادگیری باز و باز تکیه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is because a censorious tongue may prove worse than any fault condemned in others.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که یک زبان سانسورکننده ممکن است بدتر از هر تقصیری باشد که در دیگران محکوم شود
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که یک زبان censorious ممکن است بدتر از هرگونه نقص در دیگران باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The presentation of straying males is, then, much less censorious.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ارائه مردان ولگرد بسیار کمتر سانسور است
[ترجمه ترگمان]در آن هنگام نمایش مردان سرگردان، بسیار کم تر از عیب و عیب آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عیب جو (صفت)
censorious, criticizing, faultfinding

خرده گیر (صفت)
censorious

عیب جویانه (صفت)
censorious

انگلیسی به انگلیسی

• critical, fault-finding
when someone is censorious, they strongly criticize someone else's behaviour; a formal word.

پیشنهاد کاربران

نکته گیر، خرده گیر، عیب جو
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Tending to find fault or criticize 📝
🔍 مترادف: Critical, judgmental
✅ مثال: The censorious professor gave harsh feedback on the essay
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : censor
✅️ اسم ( noun ) : censor / censorship / censoriousness
✅️ صفت ( adjective ) : censorious
✅️ قید ( adverb ) : censoriously

بپرس