cellist

/ˈt͡ʃeləst//ˈt͡ʃelɪst/

معنی: نوازنده ویولن سل
معانی دیگر: (موسیقی) نوازنده ی ویولن بزرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who plays the cello, esp. one who does so professionally.

جمله های نمونه

1. Rostropovich was long considered the world's foremost cellist.
[ترجمه گوگل]روستروپویچ برای مدت طولانی به عنوان برجسته ترین نوازنده ویولن سل در جهان شناخته می شد
[ترجمه ترگمان]Rostropovich مدت های مدید نوازنده ویولن دنیا محسوب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's a cellist in the City of Birmingham Symphony Orchestra.
[ترجمه گوگل]او نوازنده ویولن سل در ارکستر سمفونیک شهر بیرمنگام است
[ترجمه ترگمان]او یک نوازنده ویولن در شهر ارکست سمفونی بیرمنگام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. San Diego Symphony cellist Ron Robboy.
[ترجمه گوگل]ران رابی، نوازنده ویولن سل سمفونی سن دیگو
[ترجمه ترگمان]\"سمفونی\" سان دیگو \"توی\" ران Robboy \"Symphony می کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Only a great cellist can convey the lyricism of this music as Starker does.
[ترجمه گوگل]فقط یک ویولن سل بزرگ می تواند مانند استارکر شعر این موسیقی را منتقل کند
[ترجمه ترگمان]فقط یک نوازنده ویولن بزرگ می تواند the این موسیقی را به همان اندازه که Starker انجام می دهد، بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cellist took up his bow, and drew across his instrument a few subdued notes of Bach.
[ترجمه گوگل]نوازنده ویولن سل آرشه خود را برداشت و چند نت آرام از باخ را روی ساز خود کشید
[ترجمه ترگمان]نوازنده cellist کمانش را برداشت و چند یادداشت از باخ را کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Paul Tortelier was a great cellist and it is good to hear his 1960 recordings of the six solo Bach Suites.
[ترجمه گوگل]پل تورتلیه نوازنده بزرگ ویولن سل بود و شنیدن صدای ضبط شده او در سال 1960 از شش سوئیت سولو باخ خوب است
[ترجمه ترگمان]\"پل Tortelier\" یک نوازنده ویولون بزرگ بود و خوب است که آهنگ های ضبط شده او از مجموعه six باخ را بشنوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. villa-lobos was a cellist and guitarist, too.
[ترجمه گوگل]ویلا لوبوس نیز نوازنده ویولن سل و گیتاریست بود
[ترجمه ترگمان]در ویلا - ها یه نوازنده و یه گیتاریست بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The world's most celebrated cellist introduces himself not as Yo-Yo, or Mr. Ma, or even Yo Mama (as you might expect from a wisenheimer).
[ترجمه گوگل]مشهورترین نوازنده ویولن سل جهان خود را نه به عنوان یویو، یا آقای ما، یا حتی یو ماما (آنطور که ممکن است از یک وازنهایمر انتظار داشته باشید) معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]most مشهور دنیا خودش را معرفی می کند نه او - هی، یا حضرت مامان، یا حتی مامان - که احتمالا از a (wisenheimer)انتظار دارید )
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. World - renowned cellist Yo - Yo Ma founded The Silk Road Project in 199
[ترجمه گوگل]ویولن سل مشهور جهان، یو-یو ما، پروژه جاده ابریشم را در سال 199 تأسیس کرد
[ترجمه ترگمان]\"یو کی - یو\" - یو - یو \"- یو - یو\" پروژه جاده ابریشم را در ۱۹۹ پروژه تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At 90, cellist Pablo Casals would start his day by playing Bach.
[ترجمه گوگل]پابلو کازال نوازنده ویولن سل در 90 سالگی روز خود را با نواختن باخ آغاز می کرد
[ترجمه ترگمان]در ۹۰، نوازنده ویولون پابلو Casals روز خود را با بازی باخ آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yo-Yo Ma, probably the world's greatest living cellist, is enjoying a level of popularity almost unprecedented for a classical musician in the electronic age.
[ترجمه گوگل]یو-یو ما، احتمالاً بزرگترین ویولن ویلنیست زنده جهان، از محبوبیتی برخوردار است که تقریباً برای یک نوازنده کلاسیک در عصر الکترونیک بی سابقه است
[ترجمه ترگمان]یو - یو مادر، احتمالا بزرگ ترین نوازنده ویولن دنیا، در حال لذت بردن از یک سطح محبوبیت است که تقریبا برای یک موسیقی دان کلاسیک در عصر الکترونیک بی سابقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We found a cellist (who's also a fantastic pianist) and someone to play first violin, and we played one weekend afternoon in my flat, with cups of tea and a cake for after.
[ترجمه گوگل]یک نوازنده ویولن سل (که همچنین پیانیست فوق العاده ای است) و یک نفر برای نواختن اولین ویولن پیدا کردیم و یک بعدازظهر آخر هفته در آپارتمان من با فنجان های چای و یک کیک برای بعد نواختیم
[ترجمه ترگمان]ما یک نوازنده ویولن را پیدا کردیم (که نوازنده فوق العاده پیانو بود)و کسی برای نواختن ویولون اول، و ما یک بعد از ظهر آخر هفته را در آپارتمان من با فنجان های چای و یک کیک برای بعد بازی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was bright and articulate, the son of a successful doctor and a concert cellist.
[ترجمه گوگل]او باهوش و خوش بیان بود، پسر یک دکتر موفق و نوازنده کنسرت
[ترجمه ترگمان]او باهوش و روشن بود، پسر یک پزشک موفق و یک کنسرت cellist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The appeal is supported by notable musicians like the cellist Julian Lloyd-Webber.
[ترجمه گوگل]این درخواست توسط نوازندگان برجسته ای مانند جولیان لوید وبر، نوازنده ویولن سل پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]این درخواست توسط نوازندگان برجسته مثل ویل ون جولیان لوید وبر حمایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوازنده ویولن سل (اسم)
cellist, violoncellist

انگلیسی به انگلیسی

• one who plays the cello
a cellist is a person who plays a cello.

پیشنهاد کاربران

بپرس