• : تعریف: a mobile telephone that operates using radio signals and therefore requires no wires. A cell phone is part of a system composed of many low-power radio transmitters located in "cells" across a region and will receive a radio signal from whichever transmitter in the system is closest.
- I make sure I bring my cell phone with me when I travel.
[ترجمه دیگه دیگه !!] من مطمئن می شوم که وقتی دارم سفر می کنم تلفن همراهمم با خودمبرداشته ام
|
[ترجمه ایلیا] من مطمئن هستم که تلفن همراهم در سفر پیش من است
|
[ترجمه part 1] من مطمئن می شوم در زمانی که سفر می کنم تلفن همراهم را حمل می کنم ( برداشته ام )
|
[ترجمه sarina] من هنگام سفر مطمئن می شوم که تلفن همراهم را با خود بیاورم.
|
[ترجمه حامی] در هنگام سفر، من مطمئن می شوم که تلفن همراه خود را برداشته ام.
|
[ترجمه AR] وقتی سفر می کنم اطمینان حاصل می کنم که موبایلم رو با خودم اوردم
|
[ترجمه MOEIN] در هنگام سفر من مطمئن میشم که تلفن همراهم رو با خودم می آورم
|
[ترجمه SAYNA💖] من مطمئن می شوم، وقتی به سفر می روم، موبایلم را برداشته ام.
|
[ترجمه گوگل] هنگام سفر مطمئن می شوم که تلفن همراهم را با خود بیاورم [ترجمه ترگمان] مطمئن میشم که وقتی دارم سفر می کنم موبایلم رو با خودم میارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. This cell phone sure is hot stuff.
[ترجمه .] این موبایل خیلی جذابه
|
[ترجمه گوگل]این تلفن همراه مطمئناً چیزهای داغ است [ترجمه ترگمان] این موبایل خیلی سکسیه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. My friends keep badgering me to get a cell phone.
[ترجمه گوگل]دوستانم مدام به من نشان می دهند تا تلفن همراه بیاورم [ترجمه ترگمان]دوستام مدام با من سر و صدا میکنن تا یه گوشی گیر بیارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some guy was yapping on his cell phone.
[ترجمه گوگل]یک مرد با تلفن همراهش هق هق می زد [ترجمه ترگمان] یه نفر داشت با موبایلش پارس می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Interception of cell phone calls has been a criminal act since 198 when those devices were included in federal wiretap statutes.
[ترجمه گوگل]شنود تماسهای تلفن همراه از سال 198 که این دستگاهها در قوانین فدرال شنود گنجانده شدند، یک عمل مجرمانه بوده است [ترجمه ترگمان]تعداد تماس های تلفن همراه از ۱۹۸ زمانی که این دستگاه ها در ادارات فدرال اداره می شوند، یک اقدام جنایی بوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You can use the cell phone wherever the cell sites are in use.
[ترجمه گوگل]شما می توانید از تلفن همراه در هر جایی که سایت های تلفن همراه در حال استفاده هستند استفاده کنید [ترجمه ترگمان]شما می توانید از تلفن همراه در هر جایی که سایت های سلول در حال استفاده هستند، استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Can I use your cell phone to make a call?
[ترجمه هستی زارعی] آیا میتوانم از گوشی همراه شما برای برقراری تماس استفاده کنم
|
[ترجمه دینا] می تونی گوشی خود را برای برقراری تماس بدی
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانم از تلفن همراه شما برای برقراری تماس استفاده کنم؟ [ترجمه ترگمان]میتونم از موبایلت استفاده کنم تا زنگ بزنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Liberal Washington Post reporter Jane Day uses her cell phone to call in the story.
[ترجمه گوگل]جین دی، خبرنگار لیبرال واشنگتن پست از تلفن همراه خود برای تماس در داستان استفاده می کند [ترجمه ترگمان]خبرنگار واشنگتن پست، جین روز، از تلفن همراه خود برای تماس در این داستان استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The cell phone that allows you to connect, makes it impossible to disconnect.
[ترجمه گوگل]تلفن همراهی که به شما امکان اتصال را می دهد، قطع ارتباط را غیرممکن می کند [ترجمه ترگمان]تلفن همراه که به شما اجازه اتصال می دهد، قطع ارتباط را غیر ممکن می سازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You started with the cell phone the minute you sat down.
[ترجمه گوگل]لحظه ای که نشستی با تلفن همراه شروع کردی [ترجمه ترگمان]همون موقعی که نشستی با موبایل شروع کردی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And put down that cell phone, before it kills you!
[ترجمه گوگل]و آن تلفن همراه را زمین بگذار، قبل از اینکه تو را بکشد! [ترجمه ترگمان]و اون گوشی رو بذار زمین، قبل از اینکه تو رو بکشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Whether you can set off dynamite with a cell phone.
[ترجمه گوگل]این که آیا می توانید دینامیت را با تلفن همراه راه اندازی کنید [ترجمه ترگمان] چه می تونی با یه موبایل از دینامیت کار کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The cell phone is a relatively recent phenomenon. It's difficult at the moment to assess its effects.
[ترجمه گوگل]تلفن همراه یک پدیده نسبتاً جدید است در حال حاضر ارزیابی اثرات آن دشوار است [ترجمه ترگمان]تلفن همراه پدیده ای نسبتا جدید است در حال حاضر دشوار است که تاثیرات آن را ارزیابی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Turns out the call was made on her cell phone in her car.
[ترجمه گوگل]معلوم شد که تماس با تلفن همراه او در ماشینش برقرار شده است [ترجمه ترگمان]معلوم شد تماس با موبایلش تو ماشینش بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The only uncomfortable moment was when a cell phone began ringing behind them and they started smiling at each other.
[ترجمه گوگل]تنها لحظه ناراحت کننده این بود که یک تلفن همراه پشت سر آنها شروع به زنگ زدن کرد و آنها شروع به لبخند زدن به یکدیگر کردند [ترجمه ترگمان]تنها لحظه ناراحت کننده وقتی بود که یک تلفن پشت سرشان شروع به زنگ زدن کرد و شروع به لبخند زدن به یکدیگر کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. If you want a cellphone with style, this is the one for you.
[ترجمه گوگل]اگر یک تلفن همراه با سبک می خواهید، این گوشی برای شما مناسب است [ترجمه ترگمان]اگر شما یک موبایل با سبک می خواهید، این یکی برای شما است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. To pick up the reflected signals, the cellphone has to be held steady for a few seconds, says Lubecke.
[ترجمه گوگل]لوبک می گوید برای دریافت سیگنال های بازتابی، تلفن همراه باید برای چند ثانیه ثابت نگه داشته شود [ترجمه ترگمان]به گفته Lubecke، برای برداشتن سیگنال های منعکس شده، گوشی موبایل باید برای چند ثانیه ثابت نگه داشته شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Did you ever hear the cellphone operators complaining that the early competition adversely affected their business?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال شنیده اید که اپراتورهای تلفن همراه شکایت کنند که رقابت اولیه بر تجارت آنها تأثیر منفی گذاشته است؟ [ترجمه ترگمان]آیا تا به حال صدای اپراتورهای تلفن همراه را شنیده اید که شکایت کرده اند که رقابت زودهنگام بر تجارت آن ها تاثیر می گذارد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Calls flood in, many from cellphones.
[ترجمه گوگل]تماسها سرازیر میشوند، بسیاری از تلفنهای همراه [ترجمه ترگمان]سیل زدگان، بسیاری از اپراتورهای تلفن همراه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Interference pattern Today's cellphone networks treat the interference information as unwanted noise and discard it.
[ترجمه گوگل]الگوی تداخل شبکه های تلفن همراه امروزی اطلاعات تداخل را به عنوان نویز ناخواسته در نظر می گیرند و آن را دور می اندازند [ترجمه ترگمان]الگوی تداخل: شبکه های تلفن همراه امروزی، اطلاعات تداخل را به عنوان صداهای ناخواسته، درمان می کنند و آن را رها می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Could you tell me his cellphone number? Thank you!
[ترجمه گوگل]میشه شماره موبایلش رو بگید متشکرم! [ترجمه ترگمان]میشه شماره تلفنش رو بهم بگی؟ ! ممنون [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Worldwide, there are about 6 billion cellphone subscribers, according to the International Telecommunications Union, a U.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش اتحادیه بینالمللی ارتباطات از راه دور، در سراسر جهان، حدود 6 میلیارد مشترک تلفن همراه وجود دارد [ترجمه ترگمان]براساس گزارش اتحادیه بین المللی مخابرات، در حدود ۶ میلیارد نفر از مشترکین تلفن همراه وجود دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Design and implementation of functional software for cellphone test equipment.
[ترجمه گوگل]طراحی و پیاده سازی نرم افزار کاربردی برای تجهیزات تست تلفن همراه [ترجمه ترگمان]طراحی و اجرای نرم افزارهای کاربردی برای تجهیزات تست تلفن همراه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Cellphone repairman Majid Abdul Khalif, who is so patriotic he named his son Iraq and his daughter Baghdad, is incensed he can't find a full-time job or buy a house.
[ترجمه گوگل]مجید عبدالخلیف، تعمیرکار تلفن همراه، که آنقدر میهن پرست است که نام پسرش را عراق و دخترش را بغداد گذاشته است، از اینکه نمی تواند کار تمام وقت پیدا کند یا خانه ای بخرد، خشمگین است [ترجمه ترگمان]مجید repairman، المجید، که به قدری میهن پرست است، پسرش را عراق و دخترش بغداد معرفی کرد، عصبانی است و نمی تواند یک شغل تمام وقت پیدا کند و یا یک خانه بخرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. May I have your name and cellphone Number? See you tomorrow.
[ترجمه گوگل]ممکن است نام و شماره تلفن همراه شما را داشته باشم؟ فردا می بینمت [ترجمه ترگمان]میشه اسمتون و شماره موبایل شماره موبایل رو داشته باشم؟ فردا میبینمت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Don't show it around, it just is a cellphone.
[ترجمه گوگل]آن را در اطراف نشان ندهید، این فقط یک تلفن همراه است [ترجمه ترگمان]این را نشان ندهید، آن فقط یک گوشی موبایل است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. For the above - mentioned reasons, cellphone online sales will be an inevitale trend.
[ترجمه گوگل]به دلایل ذکر شده در بالا، فروش آنلاین تلفن همراه یک روند اجتناب ناپذیر خواهد بود [ترجمه ترگمان]برای دلایل ذکر شده در بالا، فروش آنلاین موبایل یک گرایش inevitale خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. I talked to her on my cellphone.
[ترجمه .] با موبایلم باهاش صحبت کردم
|
[ترجمه گوگل]با موبایلم باهاش صحبت کردم [ترجمه ترگمان]با اون توی موبایلم حرف زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Ever wonder why overhearing a cellphone conversation is so annoying?
[ترجمه گوگل]تا به حال فکر کرده اید که چرا شنیدن مکالمه تلفن همراه اینقدر آزاردهنده است؟ [ترجمه ترگمان]تا حالا تعجب کردی که چرا اون مکالمه تلفنی که باه اش حرف زدی خیلی آزار دهنده ست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Showing him that photo in my cellphone during the symposium, I posed the question if his factory could make such a high-priced product.
[ترجمه گوگل]با نشان دادن آن عکس در تلفن همراهم در طول سمپوزیوم، این سوال را مطرح کردم که آیا کارخانه او می تواند چنین محصول گران قیمتی بسازد؟ [ترجمه ترگمان]نشان دادن این عکس در گوشی موبایل من در طول سمپوزیوم، من این سوال را مطرح کردم که آیا کارخانه او می تواند چنین محصولی با قیمت بالا بسازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• a cell-phone is a telephone that uses radio signals and a network of transmitters to send and receive messages across a distance. you can use it when you are on a train or in a car, because it does not have a cord attached to it. cellular telephone, cordless portable telephone that transmits signals via microwave frequencies
پیشنهاد کاربران
کانون زبان ایران Reach 4 Cell phone =mobile phone
موبایل. تلفن همراه . بی سیم . لایک فراموش نشه 👍
ما به موبایل میگیم مستطیل الکترونیکی روزمره البته می دونم خیلی طولانیه
گوشی موبایل تلفظ درست سِل فون selfon CELL PHONE
Cell Phone : تلفن همراه - گوشی Cellophane : سلفون
واژه cell phone به معنای تلفن همراه واژه cell phone به معنای تلفن همراه یا موبایل به تلفن کوچک و بی سیمی می گویند که با امواج مغناطیسی کار می کند و شما می توانید در همه جا از آن استفاده کنید. در انگلیسی آمریکایی به طور خلاصه به این دستگاه cell هم گفته می شود. در انگلیسی بریتانیایی معمولا به آن mobile یا mobile phone گفته می شود. ... [مشاهده متن کامل]
منبع: سایت بیاموز
وسیله برای ارتباط برقرار کردن از مکان های دور ( تلفن همراه )
تلفن سیار
e. g. I absolutely could not live without my cell phone!
گوشی یا تلفن همان چیزی است که با آن میتوانیم با یک دیگر ارتباط برقرار کنیم یا زنگ بزنیم
گوشی یا همون موبایل لایک کنین گایز💙🌌
Mobile phone
گوشی
ترجمه ی تحت اللفظی آن �تلفن باتری دار� است
موبایل mobile phone کانون زبان ریچ ۴ درس ۱
تلفن همراه
تلفن شخصی
cellur phone mobile phone گوشی همراه موبایل تلفن همراه
تلفن همراه
Mobile phone تلفن همراه یا گوشی
Mobile phone Phone Mobile گوشی موبایل گوشی موبایل تلفن