cell membrane

/ˈselˈmemˌbren//selˈmembreɪn/

رجوع شود به: plasma membrane

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the semipermeable membrane that encloses the contents of a cell; plasma membrane.

جمله های نمونه

1. The virus then passes through the cell membrane.
[ترجمه گوگل]سپس ویروس از غشای سلولی عبور می کند
[ترجمه ترگمان]سپس ویروس از غشا سلولی عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Under resting conditions the cell membrane will not allow ions to diffuse passively across it, so the potential difference remains.
[ترجمه گوگل]در شرایط استراحت، غشای سلولی اجازه نمی دهد یون ها به طور غیرفعال در سراسر آن پخش شوند، بنابراین اختلاف پتانسیل باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط استراحت، غشا سلولی اجازه نخواهد داد که یون ها به طور منفعلانه بر روی آن پخش شوند، بنابراین تفاوت بالقوه باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cancer problem and cell membrane proteins were only the latest triumph.
[ترجمه گوگل]مشکل سرطان و پروتئین های غشای سلولی تنها آخرین پیروزی بود
[ترجمه ترگمان]مشکل سرطان و پروتیین های غشای سلولی تنها آخرین پیروزی محسوب می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Convoluted invaginations of the cell membrane form specialized structures called mesosome which function in the formation of cross-wall during cell division.
[ترجمه گوگل]فرورفتگی های پیچیده غشای سلولی ساختارهای تخصصی به نام مزوزوم را تشکیل می دهد که در تشکیل دیواره متقاطع در طول تقسیم سلولی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Convoluted invaginations از غشا سلولی ساختارهای تخصصی به نام mesosome را تشکیل می دهند که در تشکیل دیواره سلولی در طول تقسیم سلول عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fragmentation of endothelial cell membrane, vacuolization of cytoplasm and hazy mitochondrial structures were seen under electron microscope.
[ترجمه گوگل]تکه تکه شدن غشای سلول اندوتلیال، واکوئل شدن سیتوپلاسم و ساختارهای میتوکندری مه آلود زیر میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]Fragmentation غشا سلولی اندوتلیال، vacuolization سیتوپلاسم و ساختارهای پیچیده میتوکندری در زیر میکروسکوپ الکترونی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cell membrane receptor and its second messenger are significant for annotate mechanism of optic neural accommodation and nosogenesis of some ophthalmopathy.
[ترجمه گوگل]گیرنده غشای سلولی و پیام رسان دوم آن برای مکانیسم حاشیه نویسی انطباق عصبی بینایی و نوزوژنز برخی از افتالموپاتی مهم هستند
[ترجمه ترگمان]گیرنده غشا سلولی و گیرنده دوم آن برای حاشیه نویسی مکانیسم of نوری و nosogenesis برخی از ophthalmopathy، مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A multinucleate mass of cytoplasm surrounded by a cell membrane.
[ترجمه گوگل]توده ای چند هسته ای از سیتوپلاسم که توسط یک غشای سلولی احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]توده ای از سیتوپلاسم multinucleate توسط غشا سلولی احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cytoplasmic membrane, or cell membrane, plasma membrane, is a soft, fragile and flexible semi-permeable membrane, which underlines cell wall and surrounds cytoplasm.
[ترجمه گوگل]غشای سیتوپلاسمی، یا غشای سلولی، غشای پلاسمایی، یک غشای نیمه تراوا نرم، شکننده و انعطاف پذیر است که زیر دیواره سلولی قرار گرفته و سیتوپلاسم را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]غشا پلاسما یا غشا سلولی، غشا پلاسما نرم، شکننده و قابل انعطاف است که بر دیواره سلولی و سیتوپلاسم احاطه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The molecule structures of cell membrane and muscle cell; The principle of muscle contraction.
[ترجمه گوگل]ساختارهای مولکولی غشای سلولی و سلول عضلانی؛ اصل انقباض عضلانی
[ترجمه ترگمان]ساختار مولکولی غشا سلولی و سلول ماهیچه ای؛ اصل انقباض ماهیچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under drought stress, cell membrane permeability and MDA content of the 3 materials rose gradually; the treatments of Photinia plants showed smaller increase than the control.
[ترجمه گوگل]تحت تنش خشکی، نفوذپذیری غشای سلولی و محتوای MDA 3 ماده به تدریج افزایش یافت تیمارهای گیاه فوتینیا افزایش کمتری نسبت به شاهد نشان دادند
[ترجمه ترگمان]تحت فشار خشکسالی، نفوذپذیری غشا سلولی و MDA هر ۳ ماده به تدریج افزایش یافت؛ تیمار گیاهان Photinia افزایش کوچکتری نسبت به کنترل نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The heart mito- chodria membrane fluidity and red cell membrane fluidity of lard group rat were lower than th. . .
[ترجمه گوگل]سیالیت غشای میتوکندری قلب و سیالیت غشای گلبول قرمز موش صحرایی گروه گوشت خوک کمتر از th بود
[ترجمه ترگمان]جریان heart غشا قلب و جریان الکتریکی غشای گلبول قرمز of چربی خوک کم تر از قبل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Because the cell membrane is lipoid, lipid-soluble drugs diffuse more rapidly than relatively lipid-insoluble drugs. Small molecules tend to penetrate membranes more rapidly than large ones.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که غشای سلولی لیپویید است، داروهای محلول در چربی سریعتر از داروهای نسبتاً نامحلول در چربی منتشر می شوند مولکول های کوچک تمایل دارند تا با سرعت بیشتری در غشاها نفوذ کنند تا مولکول های بزرگ
[ترجمه ترگمان]از آنجا که غشا سلولی lipoid است، مواد مخدر قابل حل در چربی سریع تر از داروهای نسبتا غیرقابل حل پخش می شوند مولکول های کوچک سریع تر از مولکول های بزرگ به غشا نفوذ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Formation of single endosomes on cell membrane was analysised by total internal reflection fluorescence microscopy at first .
[ترجمه گوگل]تشکیل اندوزوم های منفرد روی غشای سلولی ابتدا با میکروسکوپ فلورسانس بازتاب داخلی کل مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تشکیل of تکی بر روی غشا سلولی در ابتدا توسط میکروسکوپ فلورسنس بازتاب کل ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Platelet production begins with invagination of the megakaryocyte cell membrane and the formation of cytoplasmic channels and islands.
[ترجمه گوگل]تولید پلاکت با هجوم غشای سلولی مگاکاریوسیت و تشکیل کانال ها و جزایر سیتوپلاسمی آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]تولید Platelet با invagination غشا سلولی megakaryocyte و تشکیل کانال ها و جزایر سیتوپلاسمی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These are substances which specifically latch onto the protein on the cell membrane.
[ترجمه گوگل]اینها موادی هستند که به طور خاص روی پروتئین روی غشای سلولی می چسبند
[ترجمه ترگمان]اینها موادی هستند که به طور خاص به پروتیین غشا سلولی متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• outer wall of a cell

پیشنهاد کاربران

غشای یاخته ای ( ا ) : پوشش لیپوپروتئینی که یک یاخته را احاطه کرده است.
غشاء سلولی

بپرس